«رژیم غذایی» تعیینکننده مسیر آتی صنعت غذا
تجزیه و تحلیل رژیم غذایی، تحولات کشاورزی جهان را به تکامل سیستم دولتی، تقسیم کار بینالمللی، الگوهای تجارت، نهادهای قدرتمندی که این جریان کالاهای غذایی را تنظیم و اداره میکنند و نحوه تعامل آنها با جنبشهای اجتماعی و رقابت مرتبط ساخت و آشکار شد که رژیمهای غذایی نه تنها مردم، بلکه محیطها و فضاها را نیز سازماندهی میکنند؛ بنابراین یک رژیم غذایی، تبلور خاص این پویاییها در بطن یک الگوی سیستمی جهانی انباشت سرمایه است. شناسایی نقاط عطف تاریخی و استفاده از تجزیه و تحلیل رژیم غذایی برای شناسایی روابط و تضادهای مهم در تحولات رژیم غذایی ملل با دورههای پایدار انباشت و دورههای انتقالی مرتبط در فرآیندهای سرمایهداری در طول زمان و مکان در ساخت و بازسازی رژیم غذایی نقش دارند، بنابراین از این منظر، تبارشناسی رژیم غذایی برای توضیح نقش استراتژیک کشاورزی و غذا در ساخت اقتصاد سرمایهداری جهانی پدیدار شد.
در این رابطه تئوریسینهای چپ سعی کردند در دورههای باثبات انباشت سرمایه مرتبط با پیکربندیهای خاصی از قدرت ژئوپلیتیک را مشخص کنند که با اشکال روابط تولید و مصرف کشاورزی در داخل و بین فضاهای ملی مشروط میشود. با این استدلال که تجزیه و تحلیل رژیم غذایی بر نقش اساسی کشاورزی در اقتصاد سیاسی بومشناسی تاکید دارد. در هر رژیم غذایی، یک پیکربندی ژئوپلیتیک خاص مجموعهای از روابط تولید و گردش مواد غذایی را سازماندهی میکند که در نهایت امپراتوری سرمایهداری هلدینگهای «مالی-دیجیتال» را حفظ میکند. روابط متناقض در رژیمهای غذایی باعث ایجاد بحران، دگرگونی و گذار به رژیمهای جانشین میشود. بنابراین، میتوانیم رژیم غذایی را به عنوان یک حضور ثابت در چشمانداز تاریخی سرمایهداری تصور کنیم و جهشها در سیستم غذایی را با توجه به نقش مرکزی غذا در بازتولید اجتماعی (بازتولید اشکال و مناسبات در حال تغییر قدرت)، تلاشهای مستمر برای تنظیم و حل و فصل تضادهای درونی -بیرونی نظام سرمایهداری تا در نهایت روابط کاملا متناقض و متزلزل سرمایهداری بینالمللی تبیین کنیم.
با این نگاه، درک همزمانی رویدادهای ژئوپلیتیک تاریخی الگوهای رژیم غذایی و در نتیجه دگرگونیهای سیستم غذایی در یک چشمانداز پیچیده سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و سرزمینی ما نیز در خاورمیانه قابل تفسیر است. گذار از رژیم غذایی اول به رژیم دوم با جنگ جهانی دوم در سطح جهانی، استقلال و استقرار یک رژیم اقتصادی سرمایهداری ملی یا وابسته و گذار از رژیم غذایی دوم به رژیم سوم پایان جنگ سرد در سطح جهانی، جنگهای منطقهای در خاورمیانه، ظهور اقتصاد چین و حضور بنیادگرایی بود.
مستندسازی رویدادهای ژئوپلیتیک و اقتصادی که رژیم غذایی فعلی را در زمینه خاورمیانه شکل میدهند، درک منحصر به فردی از تاثیر ژئوپلیتیک بر کشاورزی و پویایی سیستمهای غذایی محلی ارائه و نشان میدهد هژمونی غرب بر اقتصاد سیاسی درگیر در تولید کشاورزی روستایی این منطقه تاثیرات فراوانی گذاشته است. آمیختگی نظامهای بهرهبرداری با هرج و مرج روبهرو شد. تولیدات کشاورزی محلی به دلیل فشارهای اقتصادی و سیاسی سرمایهداری وابسته و بازرگانان شهری شاهد تغییر شدیدی شدند، الگوها و ترکیبات کشت سنتی و حتی تناوبهای کشت تغییر کردند، پروژههای بتنمحور کشاورزی طراحی و تقویت شدند و منابع آب زیرزمینی با فاجعه تراژدی منفعت مشترک روبهرو شدند.
همهگیری کووید-۱۹ به دلیل اختلالات در زنجیره تامین غذای جهانی، آشفتگی ژئوپلیتیک، رکود اقتصادی جهانی و تورم غذایی، قیمتهای نامنظم مواد غذایی، نقطه محوری برای تقاضای مجموعه جدیدی از تغییرات سیاست غذایی است. ظهور سیستمهای کشاورزی «کیفیت» و محصولات ارگانیک ممکن است منادی یک «سرمایهداری سبز» جدید باشد، تا فقط به مصرفکنندگان ممتاز در رژیم غذایی مملو از تضادهای جدید خدمت کند، اما برآوردهای محافظهکارانه فائو حاکی از آن است که گرسنگی دامنگیرتر خواهد شد. از این رو، سلامت اکولوژیکی کشاورزی صنعتی از طریق وابستگی شدید خود به سوختهای فسیلی (حدود یکسوم گازهای گلخانهای)، تخریب خاک (تشدید وابستگی به کودهای نفتی)، نابودی تنوع زیستی و در نهایت کاهش دانش فرهنگی و اکولوژیکی آن درباره زندگی و کار با چرخههای طبیعی با از بین بردن مالکان کوچک شرایط بقای انسان را تضعیف میکند.
بنابراین در آتیه ما نیاز به کشاورزی متنوع، مولدتر و زیستمحیطیتر از کشاورزی صنعتی تخصصی داریم. از یاد نبریم در نظام سرمایهداری سلطه، زنجیره غذا اولا یک ارزش مبادلهای است و بعدا یک ارزش مصرفی و شکاف متابولیک زیربنای روابط مادی و معرفتی سرمایهداری است. به هر حال، ساختار تاریخی بنیادی تغییرات رژیم غذایی متکی بر رویدادهای ژئوپلیتیک جهانی و تاثیر تحریک آنها بر بافتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی سیستم غذایی محلی است؛ همچنین به خاطر آوریم که شوکهای عرضه در سیستم غذایی، بارها در نقاط مختلف جهان منجر به تورم، کاهش قدرت مالی، قحطی، سوءتغذیه و در برخی موارد دورههایی از بیثباتی سیاسی و خشونت شده است.