در کشورهای فقیر، حدود ۸۰‌درصد از کل کالری از غلات تامین می‌شود. مهم‌ترین آنها برنج است که ۲۷‌درصد از کالری دریافتی سرانه در کشورهای در حال توسعه را به خود اختصاص می‌دهد و اصلی‌ترین ماده غذایی در آسیاست. در کشورهایی مانند میانمار و کامبوج، برنج ۸۰‌درصد کالری را تشکیل می‌دهد. همچنین ذرت مهم‌ترین غله معیشتی در قاره آفریقاست. حدود ۳۰‌درصد ذرت جهان توسط کشورهای آفریقایی مصرف می‌شود و مردم مالاوی، لسوتو و کنیا به طور متوسط ۹۰ تا۱۸۰ کیلوگرم (۱۹۸ تا ۳۹۷ پوند) در سال مصرف می‌کنند. گندم که دومین غله مهم در سطح جهان است، در کشورهای فقیر نسبتا بی‌اهمیت است. برای مثال، سرانه مصرف سالانه گندم در کشورهای جنوب صحرای آفریقا حدود ۱۷ کیلوگرم است. اکنون سهم اوکراین در عرضه جهانی غذا را در نظر بگیرید.

سال ۲۰۲۰، این کشور برنج بسیار کمی صادر کرد و در عوض ۱۸‌میلیون تن گندم و ۲۸‌میلیون تن ذرت صادر کرد. بعد از روسیه با صادرات ۳/ ۳۷‌میلیون تن، ایالات‌متحده با ۲۶‌میلیون تن، کانادا با ۲۶‌میلیون و فرانسه با ۸/ ۱۹‌میلیون تن پنجمین صادرکننده بزرگ گندم بودند. پس از ایالات متحده که ۵۲‌میلیون تن ذرت در سال ۲۰۲۰ به کشورهای دیگر صادر کرد، آرژانتین با ۳۷‌میلیون و برزیل با ۳۴‌میلیون تن چهارمین صادرکننده بزرگ ذرت است. از بین رفتن گندم و ذرت اوکراینی نباید به خودی خود باعث ناامنی غذایی در کشورهای فقیر شود، زیرا تولید و صادرات این محصول در کشورهای دیگر می‌تواند افزایش یابد.

ذرت را در نظر بگیرید. کشورهای فقیری که به ذرت متکی هستند بیشتر آن را در داخل کشور تولید می‌کنند و مقدار بسیار کمی از آنچه وارد می‌کنند از اوکراین می‌آید. به عنوان مثال، در سال ۲۰۲۰، کنیا تنها ۱۱۸۱۸ تن ذرت از اوکراین وارد کرد. رفع کسری این محصول برای سایر تولیدکنندگان باید نسبتا آسان باشد، به‌‌‌ویژه با توجه به اینکه به طورکلی ذرت برای امرار معاش انسان موردنیاز نیست. در سطح جهان، تنها ۱۵‌درصد از کل ذرت تولید شده در جهان به عنوان غذا مصرف می‌شود. در ایالات‌متحده که بزرگ‌ترین تولیدکننده ذرت در جهان است، بالغ بر ۱۰ تا ۱۲‌میلیون تن ذرت در سال برای تولید شیرین‌کننده استفاده می‌شود.

سایر تولیدکنندگان نیز باید بتوانند خسارت کمبود گندم اوکراین را جبران کنند. بررسی میزان تولید در گذشته نشان می‌دهد که بسیاری از کشورها در حال حاضر در شرایط تولید با ظرفیت کامل خود قرار ندارند. به عنوان مثال، افزایش صادرات گندم ایالات متحده از سطوح اخیر ۲۶‌میلیون تنی، به اوج ۴۴‌میلیون تنی خود در سال ۱۹۸۱، بیش از مقدار از دست رفته کل صادرات گندم اوکراین را جبران می‌کند. خطر کمبود کود نیز سرفصل خبرهای این روزها بوده است، زیرا این امر می‌تواند عرضه را کاهش داده و قیمت مواد غذایی را در سطح جهان افزایش دهد. اما اوکراین تنها ۸/ ۰‌درصد از صادرات جهانی کود را به خود اختصاص داده است. در مجموع، کشورهای فقیر نباید به طور قابل‌توجهی تحت‌تاثیر از دست دادن محصولات کشاورزی اوکراین قرار گیرند. اما این به آن معنا نیست که نگرانی‌های مربوط به ناامنی غذایی بیش از آنچه که حقیقت دارد، برجسته شده است. مشکلات فقط متفاوت و پیچیده‌تر از آن چیزی است که تیترها نشان می‌دهند.

ناامنی غذایی سال‌هاست که به طور پیوسته بدتر شده است. در کشورهای کم‌درآمد، به دلیل تاثیر متقابل عواملی مانند تغییرات اقلیمی، موسسات ناکارآمد و گروه‌های مسلح منطقه‌ای، سهم افرادی که از کمبود تغذیه با کیفیت بالا رنج می‌برند از حدود ۱۳‌درصد در سال ۲۰۱۵ به ۲۶‌درصد در سال ۲۰۱۹ افزایش یافته است. ربط دادن این مشکل صرفا به جنگ روسیه در اوکراین، خطر ایجاد یک فرض نادرست را ایجاد می‌کند که می‌توان این بحران را با پایان دادن به جنگ در شرق اروپا برطرف کرد یا به طور قابل‌توجهی بهبود بخشید.

حمله روسیه به اوکراین در واقع می‌تواند مشکلاتی را در بازارهای جهانی مواد غذایی ایجاد کند و می‌تواند در کوتاه‌‌‌مدت عرضه جهانی غذا را کاهش دهد، به‌‌‌ویژه زمانی که در کار خطوط کشتیرانی و دسترسی به بنادر اختلال ایجاد می‌شود. خوشبختانه مذاکرات اخیر نشان داد که این مشکلات قابل رفع است. علاوه بر این، ۸۵۰‌میلیون تن ذخایر جهانی غلات، که ۲۵‌درصد آن در اختیار ایالات متحده و اتحادیه اروپاست، نیز می‌تواند برای کمک به رفع کسری‌های موقت استفاده شود.

خطر بلندمدت بزرگ‌تر این است که روسیه و نه اوکراین، صادرات خود را کاهش دهد. روسیه ۱۹‌درصد از صادرات جهانی گندم و ۱۵‌درصد از صادرات کود شیمیایی را به خود اختصاص داده است. صادرات ممکن است به دلیل جنگ، آب و هوای بد یا یک بحران اقتصادی که تولید را از مسیر خارج می‌کند، کاهش یابد. همچنین ممکن است به دلایل سیاسی، مانند بازی روسیه برای افزایش قدرت بازار خود، کاهش یابد، همان‌طور که در مورد گاز انجام داده است. در مقابل، اوکراین و متحدانش ممکن است به دنبال افزایش فشار اقتصادی بر روسیه با درخواست ممنوعیت صادرات محصولات کشاورزی این کشور باشند که تاکنون از تحریم‌های تجاری معاف شده‌اند. خصومت‌‌‌های سیاسی احتمالا حتی پس از پایان درگیری‌‌‌های مسلحانه نیز ادامه خواهد داشت.

با توجه به این خطرات، واکنش معقول برای ایالات‌متحده و متحدان تولیدکننده محصولات کشاورزی آن، افزایش تولید محصول و افزایش ذخایر است. افزایش تولید اجازه می‌دهد تا ذخایر غلات بدون کاهش عرضه جهانی گسترش یابد و با داشتن ذخایر بالاتر، مقادیر کم را می‌توان با سهولت بیشتری آزاد کرد تا به رفع کسری‌های موقت کمک کند. این سیاست‌ها همچنین سیگنالی قوی به کشاورزان می‌‌‌فرستد تا ظرفیت تولید خود را حفظ کنند، که در صورت نیاز به توانایی تولید بیشتر کمک می‌کند.

افزایش تولید و ذخایر، اختلالات جنگ را در کوتاه‌مدت تعدیل می‌کند و به مرور زمان وابستگی جهانی به صادرات کشاورزی روسیه را کاهش می‌دهد و به متحدان اوکراین فضای بیشتری برای مانور سیاسی می‌دهد. برای کشورهای فقیری که با تهدید فزاینده ناامنی غذایی مزمن روبه‌رو هستند، این سیاست‌ها بیمه‌ای را در برابر قحطی گسترده ارائه می‌کنند. بحران غذایی ناشی از جنگ روسیه و اوکراین، چالش‌های حاد ناامنی غذایی را برجسته می‌کند. نگاه دقیق‌‌‌تر نشان می‌دهد که مشکلات بسیار عمیق‌‌‌تر از جنگ کنونی است و سیستم غذایی جهانی به دلایل سیاسی و بشردوستانه نیاز فوری به انعطاف‌‌‌پذیری بیشتر دارد.