اما و اگرهای خودکفایی در صنعت چای ایران
را بگیرد. هرچند میزان تولید چای ایرانی کفاف ۲۵درصد از نیاز مصرف را میدهد، اما در صورتی که دولت و بانکها از این صنعت و فعالان آن حمایت به عمل آورند این رقم قابلیت آن را دارد که به ۵۰درصد نزدیک شود که این امر به معنای کاهش نیاز به واردات چای خارجی، جلوگیری از خروج ارز و تقویت تولید در هر دو بعد کشاورزی و صنعت است. این موضوع در صنعت چای زمانی اهمیت بیشتری مییابد که بدانیم محصول ایرانی در مقایسه با نمونه خارجی هم از کیفیت بالاتری برخوردار است و هم سلامتمحور است و در تولید آن از کودهای شیمیایی و سموم استفاده نشده است و به دلیل به کار نگرفتن اسانس و رنگ، زمان دمکشی در چای ایرانی دو برابر چای خارجی است.
بر این اساس علاوه بر ضرورت تغییر فرهنگ مصرف در جامعه و اقبال بیشتر به سمت چای ایرانی، تغییر تفکر مدیران خارجی و استفاده از مدیرانی که حمایت واقعی از تولید داخل را بر خود واجب میدانند ضرورت بسیار دارد. در این میان هرچند مافیای حوزه چای به طور مداوم تلاش میکند ناتوانی تولیدکنندگان ایرانی را در مقایسه با تولیدات خارجی نشان دهد، اما واقعیت آن است که در صورتی که دولت از صنعتگر ایرانی حمایتهای لازم را به عمل آورد، قطعا از تولیدکننده خارجی موفقتر عمل خواهد کرد. ناگفته پیداست که منظور توقف کامل واردات چای خارجی نیست، زیرا فعلا برای تامین نیاز مصرف در داخل همچنان به واردات متکی هستیم با این حال در صورتی که دولت حرکت به سمت افزایش سطح زیر کشت را با حمایت از تولیدکنندگان در دستور کار قرار دهد خودکفایی در این صنعت دور از ذهن نیست و بر این اساس باید در کنار نظارت بر واردات در این محصول به میزان نیاز واقعی، زیرساختهای لازم را برای توسعه در این صنعت فراهم سازد.
این به آن معنا است که دولت باید در کنار تولیدکنندگان چای داخلی و در تقابل با مافیای این حوزه، افزایش سهم مصرفکننده داخلی و فرهنگسازی برای مصرف چای ایرانی را در دستور کار قرار دهد و در عین حال با استفاده از اراضی قابل کشت از یک سو و به فعلیت رساندن ظرفیتهای خالی در این صنعت، بالاترین میزان رشد تاریخ صنعت چای را رقم زده و زمینه را حتی برای صادرات این محصول فراهم سازد.