در یک گزارش پژوهشی ارائه شد
۱۲پیشنهاد برای بهرهوری کشاورزی
هرچند تنوع اقلیمی بهدلیل گستردگی خاک ایران در طول و عرض جغرافیایی، امکان تولید محصولات متنوعی در بخش کشاورزی را مهیا ساخته است، ولی در مجموع میزان اراضی قابل کشت و قابل بهرهبرداری برای کشاورزی بسیار پایین بوده و سهمی حدود ۱۲ تا ۱۵درصد از کل مساحت ایران را به خود اختصاص داده است. در واقع با وجود تنوع اقلیمی بالا، بخش کشاورزی ایران از کمبود دو شاخص کلیدی آب و زمین حاصلخیز نیز رنج میبرد که ریشه این کمبودها هم به طبیعت و هم نحوه مدیریت استفاده از منابع مذکور مربوط میشود. از مهمترین نشانههای سوءمدیریت استفاده از منابع در بخش کشاورزی میتوان به استفاده از روشهای سنتی و فناوریهای قدیمی، بیتوجهی به الگوی کشت مناسب با توجه به وضعیت منابع آبی در منطقه، ضعف در زیرساختهای نگهداری و حملونقل، نامتوازن بودن و عدم هماهنگی سیاستها با شرایط تولید و امکانات توزیع شده در طول زنجیره، عدم توجه به پایدار کردن شرایط بازار محصولات کشاورزی در سطح داخلی و بینالمللی اشاره کرد که مهمترین پیامد این چالشها را میتوان در پایین بودن بهرهوری عوامل تولید، بالا بودن میزان ضایعات در مراحل مختلف تولید تا مصرف و در نتیجه هدررفت منابع محدود مشاهده کرد.
پیامدهای مذکور خود موانع بزرگ در دستیابی به رشد و رونق تولید تلقی شده و امکان دستیابی به اهداف رفاهی و بهبود شاخصهای کلان اقتصادی نظیر اشتغال، میزان مهاجرت به شهرها و رشد ارزش افزوده را با چالشهای عمیق همراه میسازد. بر این اساس بدیهی است تلاش برای رفع چالشهای موجود در بخش کشاورزی ایران نیازمند داشتن نگاهی سیستمی و جامع به ماهیت فعالیتها و نیازمندیهای این بخش بوده تا بتوان از این طریق راهکارهای موثری را برای رونق تولید در بخش مذکور ارائه کرد. بهنظر میرسد به منظور گام گذاشتن در مسیر رشد بخش کشاورزی، شناخت وضعیت و ماهیت چالشهای گریبانگیر بخش مذکور با رویکرد شناسایی ریشهها و انتخاب سیاست و برنامه مناسب برای رفع آنها ضرورتی انکارناپذیر باشد. موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی در گزارشی راهکارهایی برای بهبود بهرهوری عوامل تولید در بخش کشاورزی ارائه کرده است.
هرچند کشاورزی نقش کلیدی برای امنیت غذایی و توسعه اقتصادی برعهده دارد، اما بیشتر جمعیت جهان در مناطق روستایی، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به بخش کشاورزی برای تامین معیشت وابستهاند. درک این موضوع که رونق و توسعه بخش کشاورزی یک حرکت چندبعدی بوده که خود باعث ارتقای وضعیت بخشهای دیگر اقتصاد از جمله صنعت و خدمات میشود، زمینهساز تفکر و برنامهریزی سیستمی برای رفع چالشهای این بخش و راهبردهایی برای بهبود وضعیت آن خواهد بود. از سوی دیگر، درک این واقعیت که بخش کشاورزی زمانی میتواند در مسیر رونق تولید قرار گیرد و خود منشأ رشد یا نیروی محرکه بخشهای دیگر اقتصاد باشد که اولا زنجیره ارزش محصولات خود را تا حد بالایی تکمیل کند و در عین حال همگام با توسعه و رشد بخش کشاورزی، دیگر بخشهای موردنیاز این بخش نظیر زیرساختهای حملونقل، ذخیرهسازی، بازاررسانی و توسعه بازارهای داخلی و بینالمللی رشد یابد، نقش مهمی در تدوین و انتخاب ابزارهای رشد این بخش را به همراه خواهد داشت. در حقیقت آنچه درخصوص توسعه و رونق بخش کشاورزی مهم است، تنها موضوع سنتی بودن یا مدرن شدن این بخش نیست، بلکه همگرا و همگام شدن رشد بخش کشاورزی با رشد دیگر بخشهای اقتصادی نیز از درجه اهمیت بالایی برخوردار است.
تامین نهادههای با کیفیت در قالب افزایش ضریب مکانیزاسیون یا استفاده از تکنولوژیهای مناسب برای تولید بذر یا نهادههای شیمیایی با کمترین آثار منفی زیستمحیطی یا انسانی، توسعه و رشد صنایع ذخیرهسازی، حملونقل و توزیع در عین حال که میتوانند بر رشد بخش کشاورزی موثر باشند، خود برای پایداری تولید، نیازمند رشد قابلقبول در بخش کشاورزی است. در واقع یکی از مهمترین و به صرفهترین راههای رونق تولید، بهبود بهرهوری عوامل تولید است. از اینرو، هر عاملی که بتواند بهرهوری عوامل تولید را افزایش دهد، قادر خواهد بود بر رونق تولید نیز تاثیر مثبتی داشته باشد. در دنیای مدرن امروزی در نظر گرفتن بهبود بهرهوری و ارتقای کمی و کیفی تولید از سوی دولتمردان و برنامهریزان یک انتخاب نیست، بلکه بهدلیل محدودیت منابع، رشد جمعیت و شدت رقابت در بازار یک ضرورت غیرقابل انکار است. بررسیها نشان میدهد که رشد اقتصادی در کشورهای درحال توسعه، اساسا وابستگی شدیدی به بهرهوری و نرخ رشد آن دارد. از اینرو، هر عاملی که بتواند باعث بهرهوری عوامل کلیدی تولید شود، بهطور یقین بر رشد و رونق اقتصادی نیز تاثیرگذار خواهد بود. در همین راستا مهمترین راهکارهایی که بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر ارتقای بهرهوری عوامل تولید در بخش کشاورزی موثر باشد، به شرح زیر است:
۱- تلاش در جهت تمییز و تشخیص علت و معلولها در بخش کشاورزی که این امر خود در درمان موثر بسیار ضروری و مفید است.
۲- موضوع بهینه سازی شرایط آبرسانی که بخش عمدهای از هدررفت آب را شامل میشود؛ بهطور جدی در دستور کار متولیان امر قرار گیرد. در این راستا نوسازی و بهسازی لولههای آبرسانی و استفاده از تجهیزاتی که بتواند موارد نشتی آب را در لحظه نشان دهد یکی از این راهکارها تلقی میشود.
۳- با توجه به اهمیت و نقش کلیدی خاک در پایداری تولید کشور، توصیه میشود موضوع عوامل موثر بر فرسایش خاک و برنامههای کنترل خاک بیشتر از گذشته و به صورت دائمی در برنامههای مربوط به رونق تولید قرار گیرد. استفاده از روشهای کنترل فرسایش خاک نظیر کنترل پوشش گیاهی در مراتع و آبراههها، استفاده از بقایای گیاهی و مالچ پاشی، تناوب گیاهی، بندها، شیبشکنها، تراسبندی، بادشکنها، کشت روی خطوط کنتوری و کشت نواری با توجه به اقلیم و پتانسیلهای موجود در منطقه میتواند راهکار مفیدی در این راستا باشد.
۴- توصیه به استفاده از شیوههای نوین آبیاری با توجه به محدودیتهای فنی، همچنین نیاز به متمرکز بودن الگوی کشت و یکپارچگی اراضی در مسیر اجرایی شدن قرار گیرد.
۵- توصیه به الگوی کشت مشخص با بهبود شبکههای آبیاری، بهبود وضعیت مکانیزاسیون و ارتقای ژنوتیپ و فنوتیپ بذور همراه شود.
۶- توصیه به استفاده از الگوی کشت پیشنهادی با تضمین ایجاد بازار و به تبع تبیین درآمد و سود انتظاری برای کشاورزان همراه شود.
۷- استفاده از ظرفیت بازار بورس محصولات کشاورزی برای کاهش مسیر بازاررسانی و شفافسازی و ثبات قیمتها.
۸- با توجه به پراکندگی مناطق تولید، همچنین متفاوت بودن فصل برداشت محصولات، توصیه میشود بهجای اتکای به صنایع تبدیلی ساکن و ایستا از تکنولوژیهایی که امکان استفاده از صنایع تبدیلی را به صورت سیار فراهم آورد، استفاده شود.
۹- با توجه به اینکه ۹۳ درصد از تولید بخش کشاورزی در زمینهای کمتر از ۱۰ هکتار صورت میگیرد.
از اینرو بهنظر میرسد ضریب نفوذ فناوری در چنین شرایطی بهجز مواردی از قبیل اصلاح بذر یا شیوههای آبیاری به سختی صورت پذیرد، از این رو اقدامات فرهنگی یا اعطای امتیازات و تسهیلات برای تجمیع و انجام فعالیتهای گروهی ضروری به نظر میرسد. ملاحظات مربوط به قانون ارث به عنوان یکی از موانع تجمیع اراضی نیازمند اقدامات فرهنگی وسیع و عمیق است که باید بهطور خاص مورد توجه قرار گیرد.
۱۰- کاهش ضایعات محصولات کشاورزی نیازمند اصلاح ساختار تولید این محصولات از باغ و مزرعه تا انبار و سپس حملونقل و بازاررسانی و در نهایت مصرفکننده خواهد بود. بالا بردن دانش فنی تولیدکنندگان، انبارداران، مسوولان میادین میوهوترهبار، خرده فروشیها و در نهایت مصرفکنندگان گامی موثر در این راستا است. تلاش برای کنترل ضایعات از طریق مراقبتهای مرحله داشت محصولات و ملاحظات پس از برداشت از قبیل سیستمهای بستهبندی جدید، انبارداری صحیح (شامل کلیه عملیات طی انبارداری) و بالاخره حملونقل صحیح از مهمترین راهکارهای موجود هستند که تا حد قابلتوجهی میزان این ضایعات را به حداقل میرسانند.
۱۱-استفاده از برنامههای آگاهسازی و آموزش تولیدکنندگان و مصرف کنندگان برای کنترل و کاهش ضایعات محصولات غذایی و کشاورزی.
۱۲-اقدامات لازم برای بهبود فرآیند توسعه روستایی با رویکرد بهبود بهرهوری نیروی کار و جلوگیری از مهاجرت کشاورزان. در این راستا اقداماتی نظیر توسعه گردشگری روستایی و ایجاد زیرساختهای مناسب و تقویت جاذبههای روستایی میتواند انگیزه ماندگاری در روستا و استفاده از ظرفیتهای کشاورزی را رشد دهد و زمینه بهبود بهرهوری سایر نهادهها را نیز فراهم آورد.
ارسال نظر