چرا «دیزنی» از مدیرعامل قبلیاش دعوت به کار کرد؟
سرنوشت شرکتها با «مدیران بومرنگی»
تکرار الگوی «استارباکس» و «اپل»
هفته پیش، دیزنی اعلام کرد که«باب آیگر»، مدیرعامل سابق، دوباره به شرکت باز خواهد گشت. او که ۱۵ سال، مدیر دیزنی بود و پارسال با عنوان رئیس کل شرکت، بازنشسته شده بود، پذیرفته که دو سال دیگر نیز به عنوان مدیرعامل در دیزنی خدمت کند. دیزنی این خبر را در بیانیهای در ساعات پایانی یکشنبه هفته پیش منتشر کرد. قرار است آقای آیگر، جای «باب چاپک» را بگیرد که فوریه ۲۰۲۰ و همزمان با کرونا و تعطیلی پارکهای دیزنی و اعمال محدودیت برای بازدیدکنندهها بر صندلی مدیرعاملی نشست. چرا دیزنی در کمتر از یک سال، تصمیم گرفته مدیرعامل سابقش را به شرکت بازگرداند؟ آقای آیگر چه موفقیتهایی برای دیزنی رقم زده؟ آیا بازگشت مدیران عامل به شرکتها اتفاق شایعیاست؟
بازگشت ابرقهرمان
هفته پیش، دیزنی به صدر خبرهای حوزه رسانه آمد. با عناوینی از این قبیل: «بازگشت جادویی»، «جابهجایی شوکآور دو مدیر در دیزنی» و «آیگر برمیگردد، سهام دیزنی بالا رفت». وبسایت فورچون تیتر جالبی زده بود: «بازگشت شاهزاده کشمیر! بعضیها میگویند او اصلا نرفته بود». نویسنده گزارش، آقای آیگر را یکی از تحسین برانگیزترین مدیران تاریخ عرصه سرگرمی و رسانه نامیده و معتقد بود که نام آقای آیگر با دیزنی گره خورده و او هرگز دیزنی را کاملا ترک نکرده بود. اما چرا دیزنی تصمیم به بازگشت آقای آیگر گرفت؟ آیا این ارتباطی به عملکرد مدیرعامل قبلی، «باب چاپک» دارد یا سابقه ۱۵ ساله آیگر، باعث این تصمیم شده؟ نشریه فایننشال تایمز در گزارشی نوشته: «در هالیوود، ابرقهرمانها معمولا برمیگردند. وقتی یک فیلم اکشن در باکس آفیس، سر و صدا میکند و پرطرفدار میشود، شخصیتهای اصلی داستان، دستکم در یکی از سیکوئلها (قسمتهای تکمیلی) ظاهر میشوند. و حالا والت دیزنی تصمیم گرفته این روش را که همیشه در مورد کارتونهایش به کار میبرد، در امور مدیریتی نیز استفاده کند.» پس از آنکه چاپک، اعتماد سرمایهگذاران دیزنی را از دست داد، راه برای بازگشت دوباره باب آیگر باز شد.
پس از اعلام این خبر، ارزش سهام دیزنی ۹درصد افزایش یافت. همه امیدوارند که آیگر که خریداری استودیو «مارول» و «پیکسار» و اجرای سرویس استریمینگ «دیزنی پلاس» را در کارنامهاش دارد، دیزنی را به شکل ماهرانهتری مدیریت کند. او احتمالا آمده تا نارضایتیها و اختلافات در دیزنی را آرام کند، فکری برای ضررهای فزاینده دیزنی کند و اعتماد از دست رفته شرکت را بازگرداند. بسیاری از مدیرانی که جانشینانشان، شکست میخورند، در خفا آرزو دارند که دوباره از آنها درخواست بازگشت شود. اما این رویایی است که به ندرت به حقیقت میپیوندد. طبق گزارش والاستریت ژورنال، از سال ۲۰۱۰، بیستودو مدیرعامل شرکتهای اساندپی پس از ترک، دوباره بازگشتهاند. نویسنده مقاله، ضمن تشبیه این مدیران به «بومرنگ» و با استناد به تحقیقات، علت را چنین توضیح داده: «از مدیران خواسته میشود برگردند تا شرکت را دوباره روی روال بیندازند. از میان ۲۲ مدیر، ۱۳ نفر برای همیشه ماندهاند و ۹ نفر، به صورت موقتی انتصاب شدهاند.
گروه دوم، اکثرا کمتر از یک سال در شرکتها ماندهاند. اما شرکتهایی که مدیرانشان به صورت دائمی بازگشتهاند، نتایج خوبی از تصمیمشان گرفتهاند. ارزش سهام این شرکتها در قیاس با دور اول تصدی مدیر، افزایش بیشتری داشته.» یکی از مدیران بومرنگ که همیشه خبرساز بوده، «هوارد شولتز» است که دو بار به استارباکس که موسسش نیز بوده، برگشته. معروفترینشان، بازگشت شکوهمند «استیو جابز» به اپل در سال ۱۹۹۷ است، وقتی که شرکت در آستانه ورشکستگی بود. و حالا آیگر که آمده تا دیزنی را نجات دهد.
«سوزان آرنولد»، رئیس کل دیزنی گفته که آقای آیگر، «به شکل منحصر به فردی» برای رهبری این شرکت ساخته شده. او بوده که دگرگونی دیجیتال دیزنی را مدیریت کرده. اما همانطور که پیداست، برنامهریزیاش برای انتخاب جانشین، ایراداتی داشته. به باور نویسنده فایننشال تایمز، یک هیاتمدیره باید همیشه بیش از یک کاندیدا برای جانشینی داشته باشد. آیگر که رفتن خود را چهار بار به تاخیر انداخته بود، همزمان با انتصاب چاپک به عنوان مدیرعامل، تصمیم گرفت خودش رئیس کل شرکت شود. این اقدام، شرایط را پیچیده کرد و ایراداتش به سرعت آشکار شدند: او بیش از حد روی چاپک نفوذ داشت و نهایتا، در رابطه با مدیریت شرکت در دوران کرونا با او به اختلاف خورد.
بدشانسی چاپک بود که شروع کارش با کرونا مصادف شد اما اونیز چند تا اشتباه بیمورد مرتکب شد، از جمله نزاع با اسکارلت جوهانسون بر سر پخش فیلمش، «بلک ویدو». آیگر که به شدت مورد احترام هالیوودیهاست، به خوبی میتواند این مشکلات را حل کند. او در کتاب بیوگرافی خود نوشته: «کمی احترام، جادو میکند و فقدان آن میتواند بسیار گران تمام شود.» آیگر جذبه، جذابیت و آرامشی دارد که برای فعالیت در عرصه سرگرمی، ویژگیهای بسیار مناسبیاند. پس از تحمل دو سال رفتار سختگیرانه چاپک، اهالی دیزنی قطعا از آیگر استقبال خواهند کرد.
رکود پخش آنلاین
اما آیگر، مسوول وضعیت فعلی دیزنی است و بازگشتش، چالشهای این شرکت را خنثی نخواهد کرد. در دوران او بود که دیزنی برای حفظ قدرتش به منظورگذار از رسانههای سنتی و کابلی به پخش آنلاین، دست به اکتساب دو شرکت زد. او معتقد بود که دیزنی، یا باید با نتفلیکس، شاخ به شاخ شود یا تضعیف خواهد شد و جنگ را خواهد باخت.
این تصمیم از بسیاری جهات، جواب داد. حالا تعداد مشترکان دیزنی پلاس و سایر سرویسهای پخش آنلاین شرکت، بیشتر از نتفلیکس است. اما هزینهها بسیار گزاف است و زیانها رو به افزایش. دیزنی هم مثل رقبایی چون وارنر براز دیسکاوری که گرداننده HBO Max و دیسکاوری پلاس است، ممکن است همزمان با کاهش خرید اشتراک از سوی مشتریان، با یک «رکود پخش آنلاین» مواجه شود. گرچه بازگشت آقای آیگر مورد استقبال قرار گرفته اما او باید در جنگ محتوا و پخش آنلاین، حداقل در چند نبرد، فورا به پیروزیهایی برسد یا سریعا تغییر مسیر دهد. شرکت از سوی بخشی از سهامدارانش تحت فشار است و باید فورا به آنها نشان دهد که پاسخهایی دارد. گام اول، ایجاد ثبات مجدد در مدیریت است. به نظر میرسد آیگر، دو سال سختی را در پیش دارد.
راز هالیوود
راز هالیوود چیست؟ یکی از مطرحترین مدیران حوزه رسانه آمریکا میگوید: «رازش این است که آن را شبیه یک شهر موروثی ببینی که توسط ده، دوازده نفر اداره میشود. دوستانی نزدیک که معمولا یکشنبهها با هم شام میخورند. اما نه یک شام عادی. یک شام مجلل با حضور چهرههای مشهوری مثل اسپیلبرگ و برایان لورد.» لیست مهمانها ممکن است تغییر کند اما کسی که بالای میز نشسته، همیشه یک نفر است: باب آیگر! کسی که والت دیزنی را به بزرگترین نام عرصه رسانه تبدیل کرد. او بهرغم «شبه بازنشستگیاش» در اواخر سال ۲۰۲۱، کماکان ستون اصلی دیزنی بود. آن مدیر میگوید: «اگر آیگر تو را زیر سوال ببرد، یعنی در دردسر افتادهای.» این همان سرنوشتی است که گریبان باب چاپک را گرفت. او پس از ۳۳ ماه مدیرعاملی دیزنی، بدون هیچ تشریفات خاصی از جایگاهش برکنار شد. تغییر مسیر داستان، شبیه به فیلمهای هیچکاک بود و جانشینش، آیگر ۷۱ ساله بود که خودش چاپک را انتخاب کرده بود اما پس از مدت کوتاهی فهمید، او صلاحیت مدیریت دیزنی را ندارد.
چاپک پیش از سقوط، اتفاقات ناگواری را در دیزنی پشت سر گذاشت: عملکرد مالی بد دیزنی در سالگرد صد سالگیاش، سالی ناخوشایند برای کل صنعت رسانه، سقوط ارزش سهام دیزنی به یک دوم در قیاس با مارس ۲۰۲۱ و کاهش ۲۱۰میلیارد دلاری ارزش بازار. سپس کارکنان شرکت در فلوریدا تظاهرات کردند. و تا پایان هفته، چاپک از شرکت رفت.
اما از نظر همکاران قدیمی و بسیاری از هالیوودیها، اشتباه اصلی چاپک، عملکرد مالی نبود و ربطی به اعداد و ارقام نداشت. کدورت با ستارهها در مورد پرداخت، نشاندهنده یک مشکل عمیقتر بود. او اعتماد جامعه سینما و حمایت کسی که میتوانست کلید هالیوود را در اختیارش بگذارد از دست داده بود. یکی از مدیران سابق دیزنی میگوید: «اداره کردن یک رسانه در آمریکا سخت است چون نهایتا تبدیل به یک کسب و کار هالیوودی میشود. اینجا یک جو سلسلهمراتبی حاکم است، تقریبا مثل قصر پادشاهی. هیچ غریبهای را راه نمیدهند. چاپک بدون آیگر، هیچ شانسی نداشت. وقتی بینشان شکرآب شد، همه چیز (برای چاپک) تمام شد.»
آیگر در دوران مدیریتش، مثل رقصندهای خرامان در گلزار هالیوود بود. خرید استودیوهای فیلمسازیای مثل پیکسار، اقدامات خلاقانهای بودند که به خوبی نتیجه دادند: در سال ۲۰۱۹، دیزنی تقریبا ۴۰درصد کل باکس آفیس آمریکا را به خود اختصاص داده بود. حتی قمار گران او در دیزنی پلاس در سال ۲۰۱۹ نیز مورد تحسین اهالی والاستریت قرار گرفت. اما حضور مجدد او در دیزنی، همزمان است با زمستان صنعت رسانه. رسانههای کابلی که زمانی سودآور بودند، حالا در حال تضعیفند. از سوی دیگر، والاستریتیها امیدی ندارند که پخش آنلاین بتواند این زیان را جبران کند. قدرت دیزنی، تحت کنترل آیگر، ظاهرا بخشی از مشکل این صنعت است. آیا نفوذ هالیوودی او، چیزی است که این روزها کم داریم؟
قهر با ستارهها
چاپک، با این که ۲۹ سال در بخشهای مختلف دیزنی کار کرد، هیچ وقت هالیوودی نشد. او قبل از مدیرعاملی دیزنی، هیچ وقت مجبور نشده بود با «استعدادها» سر و کار داشته باشد. استعداد! واژهای کلی در هالیوود که برای همه کاربرد دارد، از برندگان اسکار تا نویسندهها. او طی دوران فعالیتش، بارها از «نورصحنه» فرار کرده بود، آن هم در جایی که همه چیز حول محور استعدادهاست. ارتباط خوب با استعدادها، لازمه اصلی موفقیت هر کسب و کاری است، بهخصوص در حوزه رسانه. و این چیزی است که آیگر، در آن مهارت داشته و دارد. او دوستدار استعدادها بود. به باور «جاش برگر»، یکی از چهرههای قدیمی وارنر، شهر رسانه، بر محور آدمهای خلاق، تکامل مییابد و برای آنکه در این شهر اعتبار داشته باشی، باید با بااستعدادها ارتباط خوبی برقرار کنی.
البته شرایط دیزنی از نظر پرورش هنرمندان، قبل از چاپک هم گل و بلبل نبود اما حداقل، هر دو گروه، یعنی هنرمندان و شرکت میدانستند که باید با هم همکاری کنند نه اینکه بخش سازمانی، همه چیز را به هنرمندها دیکته کند. یکی از سوالاتی که مطرح میشود این است که آیا دردسرهای دوران چاپک، آشی است که خود آیگر پخته ؟ آیگر سالها از این که جانشینی برای خود انتخاب کند طفره میرفت و افرادی را که پتانسیل مدیریت داشتند نادیده میگرفت. به نظر میرسد که چاپک، دارای ویژگیهایی بود که آیگر نداشت. همکارها گمانهزنی میکردند که شاید هدف آیگر از این انتخاب، این بوده که خودش کماکان مهره کلیدی باقی بماند. و در نهایت، رابطهشان به سردی گرایید. یکی از کسانی که با هر دو همکار بود میگوید این دو حتی نمیتوانستند یکدیگر را در یک اتاق تحمل کنند. آیگر قطعا به انتخابهای نادرستی دست زده بود و میخواست با تعیین جانشین، آنها را جبران کند. اهالی رسانه میگویند «او تنها کسی است که میتواند دیزنی را اداره کند». اما یکی از اعضای قدیمی تیم او میگوید:«این باور نادرستی است. او در نهایت باید کسی غیر از خودش را پیدا کند که توانایی مدیریت دیزنی را داشته باشد.»