نساجی یا پوشاک که اولویت دوم نیازهای اولیه انسانی بعد از غذا محسوب می‌شود، از صنایعی است که حجم عمده‌ای از تجارت و بازرگانی را در بازارهای جهانی و ایران به خود اختصاص داده است. در ایران این صنعت بیش از هر چیزی از نظر اشتغال‌زایی اهمیت دارد. در ایران نساجی از نظر اشتغال بعد از صنعت نفت بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است. گفته می‌شود میزان اشتغال در صنعت نساجی و پوشاک برابر با ۲۸۸‌هزار نفر و به عبارت دیگر ۱۲‌درصد از کل صنعت است. با این حال صنعت یادشده در حال حاضر با مشکلات زیادی روبه‌‌‌‌‌رو است. مسائلی که به طور جزئی‌‌‌‌‌تر در ارتباط با آن با امید اعلایی، مدیرعامل نساجی بروجرد و عضو هیات‌مدیره جامعه متخصصان نساجی ایران به بحث نشستیم. او معتقد است: «چالش بزرگی که باعث کاهش حاشیه سود تولیدکنندگان نساجی شده رشد بهای تمام شده و از سوی دیگر فروش محصولات به حداقل قیمت بوده است.» به این گفت‌‌‌‌‌وگو می‌‌‌‌‌پردازیم.

به طور کلی تولید و بازار صنعت نساجی در چه وضعیتی به سر می‌‌‌‌‌برد؟

واقعیت این است که مسائل حوزه پولی و ارزی اقتصاد کنونی ما تاثیر مستقیمی بر قیمت تمام‌‌‌‌‌شده محصولات داشته است. این موضوع صنعت را دچار چالش می‌کند و همان‌طور که مشاهده می‌‌‌‌‌کنید، لحظه به لحظه ممکن است بهای تمام‌‌‌‌‌شده محصولات افزایش پیدا کند. از سوی دیگر با توجه به اینکه شرایط اقتصاد به گونه‌‌‌‌‌ای است که تولیدکننده آنچنان نمی‌تواند قیمت نهایی محصول خود را بالا ببرد، متاسفانه ناگزیر با همان قیمت‌های قبلی تولیدات خود را عرضه می‌کند. این چالش بزرگی است که باعث کاهش حاشیه سود تولیدکنندگان می‌شود و بالاجبار برای از سرگیری چرخه تولید خود مجبور می‌شود با حداقل‌‌‌‌‌ قیمت محصولات خود را بفروشد. این مشکل بزرگی است که در حال حاضر تقریبا همه بخش‌‌‌‌‌های مختلف صنعت نساجی با آن دست‌‌‌‌‌به‌‌‌‌‌گریبان هستند.

در همین حوزه مواد اولیه، قیمت کدام‌یک بیش از بقیه دارای نوسان است؟

من به عنوان کسی که فعال این بخش است، می‌توانم بگویم که در حال حاضر یکی از اصلی‌‌‌‌‌ترین این مواد «ویسکوز» است که وارداتی هم محسوب می‌شود. یکی دیگر از اینها «پنبه» است که به دلایل فصلی تاثیرات خود را روی تولید تحمیل می‌کند. رنگ و مواد و همین‌طور خرید تجهیزات و قطعات نیز همه به نرخ ارز گره خورده‌‌‌‌‌اند. بنابراین همه اینها می‌توانند هزینه تولید را افزایش دهند.

برخی از مواد اولیه محصول پتروشیمی هستند. در رابطه با نوسان قیمت این مواد چه تاثیراتی روی صنعت نساجی دیده می‌شود؟

یکی از اتفاقات جالب که اخیرا رخ داد و برای ما خیلی عجیب بود، عرضه اخیر الیاف پلی‌‌‌‌‌استر بود. من که از واحد بازار پیگیر شدم ۳۰۰ تن عرضه شده بود و جالب بود که مشتری نداشت و جالب‌تر اینکه قیمت را هم افزایش نداده بودند. این شاید جزو عجایب روزگار است ولی در عین حال می‌تواند در بخش‌هایی تاثیرات خود را بگذارد. عرضه پلی‌استر برخلاف تصورات ما بود و افزایش قیمت چندانی هم نداشت اما طبیعتا کارخانه‌ها و صنایع مرتبط با این مواد اولیه افزایش قیمت خواهند داشت و تردیدی در این موضوع وجود نخواهد داشت.

برخی از فعالان بازار می‌‌‌‌‌گویند که در صنعت نساجی مشکل تقاضا وجود ندارد و در حال حاضر مساله اصلی به تولید و عرضه برمی‌‌‌‌‌گردد. در این حوزه چه مشکلاتی وجود دارد؟

به عنوان تولیدکننده باید بگویم که قیمت‌های پایین امکان فروش را به ما داده است، اما با همین قیمت‌ها هم به هر دلیلی فروش‌‌‌‌‌ محصولاتمان از وضعیت اقتصاد متاثر شده است. شاید برخلاف تصورات اولیه ما امروز خرید منسوجات جزو اولویت نباشد و مردم بیشتر در حوزه‌های تغذیه و بهداشت درگیر هستند. به طور کل باید گفت عرضه و تقاضا هر دو متاثر از این وضعیت هستند. عرضه که قطعا به دلیل رشد هزینه‌‌‌‌‌ها تولیدکننده‌‌‌‌‌ها را ناگزیر به سمت کاهش تولید سوق داده است تا از این طریق فضا را کنترل کنند. البته ما تا امروز تولید خود را کاهش نداده‌ایم اما در بحث فروش علی‌الخصوص طی دو سه ماه اخیر دچار برخی مشکلات شده‌ایم.

در حوزه تقاضا گفته می‌شود که بالا رفتن نرخ ارز و کاهش واردات پوشاک موجب افزایش مزیت تولیدات داخل شده است؟

بله، قطعا که چنین است. اکنون به واسطه افزایش قیمت ارز تولیدات داخل مزیت رقابتی خوبی پیدا کرده‌‌‌‌‌اند و تجار اشتیاقی برای واردات محصولات تولید داخل ندارند. اما در مجموع به دلیل شرایط رکودی اقتصاد است که می‌گویم جذابیت‌های لازم برای خریداران وجود ندارد.

در مورد صادرات وضعیت به چه شکل است؟

بخش‌های مختلفی وجود دارند که به کشورهای عراق، افغانستان و حتی روسیه و ارمنستان صادرات دارند، اما باید متذکر شد که اینها یکسری محصولات خاص است که صادر می‌شود. یک بخشی از بازار منطقه را ترکیه و بخشی را هم چین قبضه کرده است، با این حال سهم ناچیزی کماکان برای کشور وجود دارد، اما آنقدر نیست که بتوانم راجع به آن به صورت مشخص توضیح بدهم.

صنعت نساجی یک صنعت اشتغال‌زا محسوب می‌شود. به نظر شما چه راهکارهایی برای حل مسائل آن وجود دارد؟

با توجه به افزایش قیمت‌های مواد اولیه و شرایط حاکم بر اقتصاد واحدها نیازمند سرمایه در گردش مکفی برای تداوم تولید و اشتغال خود هستند. به اندازه‌‌‌‌‌ای که بتوانند با همان ظرفیت‌های قبلی خود ادامه فعالیت دهند. در غیر‌این صورت واحدهای زیادی (هرچند این اقدام منطقی نیست) مجبور می‌شوند ظرفیت‌های خود را کاهش دهند؛ اقدامی خطرناک که با توجه به هزینه‌‌‌‌‌های ثابت، باعث می‌شود هزینه تمام شده محصولاتشان افزایش یابد. بنابراین تزریق این سرمایه درگردش می‌تواند توانایی واحدها را برای مدیریت تولید آنها بالا ببرد تا حداقل اشتغال دچار چالش نشود. این موضوعی است که در نساجی بروجرد صورت گرفته و با اینکه منابع بانکی هم محدود بوده اما به شکلی توانسته وضعیت تولید را به طور مناسبی تداوم بخشد.

سیستم بانکی در حال حاضر تا چه حد توانسته این سرمایه در گردش را تامین کند؟

با اینکه شرکت‌ها تضامین لازم را دارا هستند، بانک‌ها به دلیل منابع محدودشان نمی‌توانند به مدد تولید بیایند، یا اگر هم ورود می‌کنند سهم آن در تامین هزینه‌ها ناچیز است.

اکنون سرمایه‌گذاری جدید در حوزه نساجی وجود دارد؟

حدود ۴ سال قبل مجری طرح یکی از واحدهای نساجی سازمان گسترش بودم. در حال حاضر هزینه‌های سرمایه‌گذاری نسبت به آن سال حداقل سه برابر شده است و این موضوع بسیار نگران‌کننده است و به همین دلیل شرکت‌ها کمتر اشتیاقی برای سرمایه‌گذاری جدید یا خرید ماشین‌‌‌‌‌آلات نو دارند. برخی به دنبال خرید ماشین‌‌‌‌‌آلات دست دوم کشورهایی مانند ترکیه می‌‌‌‌‌روند و این مساله خوشایندی نیست و تنها دلیل آن برآورده کردن نیازهای حداقلی‌‌‌‌‌شان است. این موضوع تنها به دلیل افزایش بسیار بالای نرخ ارز و رشد قیمت ماشین‌‌‌‌‌آلات اتفاق افتاده است.

در حال حاضر چه مزیت رقابتی‌‌‌‌‌ برای محصولات داخلی وجود دارد؟

تنها مزیت ما نسبت به کشورهای خارج این است که حداقل، وارداتی مانند سابق صورت نمی‌گیرد یا لااقل اشتیاقی برای این واردات وجود ندارد، چراکه مانند گذشته واردات سودهای هنگفتی نصیب تجار واردکننده نمی‌‌‌‌‌کند. این مساله باعث شده که تولیدکننده داخل بتواند محصول خود را با فشار رقابتی کمتری روانه بازار کند. هرچند که این موضوع همان‌طور که گفتم تحت‌تاثیر فضای کلی اقتصاد قرار گرفته و نتوانستیم حداقل انتظاری را که داشتیم برآورده کنیم.