مدل هفتگانه برای رسیدن به انقلاب صنعتی چهارم
نقشه راه و مدل هفتگانه برای نیل به انقلاب صنعتی چهارم
ورود به انقلاب صنعتی چهارم، نیازمند یک نقشه و برنامه است، برپایه دغدغههای کتاب «شکلدهی آینده انقلاب صنعتی چهارم» نوشته «کلاس شواب» بنیانگذار مجمع جهانی اقتصاد، میتوانیم یک مدل هفتمرحلهای ترسیم کنیم. مرحله اول تنظیم سیاست و چشمانداز تحول دیجیتال در سازمان است. یعنی هم بخش خصوصی لازم است در سیاستهایش به موضوع انقلاب صنعتی چهارم بپردازد و هم سازمانها و صنعتهایی که میخواهند مشتری بخش خصوصی باشند، باید یک بازطراحی در سیاستهای خود داشته باشند.
مرحله دوم تولید محصولات و خدمات متناسب است. ما و صنایع مشتری ما باید محصولات و سرویسهایمان را مشخص کنیم. مثلا پلتفرمهایی مانند راهکار جامع مدیریت منابع سازمانی (ERP)، پلتفرم اینترنت اشیا، پلتفرم رایانش ابری و... محصولات زیرساختی صنایع به شمار میآیند. همزادهای دیجیتالی محصولات دیگری در این حوزه هستند، نسخههای مجازی از دنیای فیزیکی که شبیهسازی مجازی را امکانپذیر و تغییر در فرآیندهای دنیای واقعی را کمهزینهتر میکند. امروزه سازمانها برای بهینهسازی فرآیندها بیش از پیش، به استفاده از همزادهای دیجیتالی روی آوردهاند، همزادهای دیجیتالی به صنایع این امکان را میدهند که در لحظه یا ریلتایم تصمیمهای دادهمحور مناسبتری را بگیرند و محصولات، خدمات و مدلهای کسب و کاری نوینی طراحی کنند.
آزمایشگاه زنده (Living Lab) بستر شکوفایی ایدههای استارتآپی
مرحله سوم محیط آزمایشگاهی برای تست و آزمون و خطا است. ما برای انقلاب صنعتی چهارم به لیوینگ لب نیاز داریم. آنجا محل تردد استارتآپها است که اگر یک استارتآپ ایده ساخت یک ماژول کاربردی را در صنعت داشت، آنجا بستر تکامل آن است. در نمایشگاه کیش دیدم که یکی از جوانان خلاق ماژولی روی ماشینهای دوار گذاشته که میتوانست «تعمیرات پیشبینانه» را برآورد کند. اینگونه کارهای ارزشمند اما جزیرهای، میتواند در آزمایشگاه زنده یا «لیوینگ لب» تاییدیه بگیرد و سپس به صنعت وارد شود. صنعت ما ریسکگریز است، البته طبیعی هم هست. شما هم اگر مالک یک صنعت باشید اجازه نمیدهید خط تولیدتان محل آزمون و خطای جوانهای استارتآپی باشد. چرا که سررسیدهای مالی دارید و نمیتوانید این نوع ریسک را بپذیرید.
باید برای کار کردن با نسل « Z» آماده شویم
مرحله چهارم توجه به انگیزههای سرمایه انسانی است، ما باید بتوانیم با نسل Z در سازمان خود کار کنیم؛ نسلی که بار اصلی انقلاب صنعتی چهارم را به دوش خواهند کشید، نسلی که در نوع همکاری و پیوندهایشان متفاوت ظاهر شده است، میخواهند آزادانه کار کنند. ما باید ریسکپذیر باشیم تا بذرِ جراتمندی را در دلِ مدیران بکاریم که سرمایهگذاری کنند حتی اگر شکست بخورند، و بدینترتیب مسیر موفقیت طی شود.
هنوز دادههای منسجم برای تحلیل دقیق بازار نداریم
مرحله پنجم برندسازی و ترویج است. ما به تحلیل و آنالیز دقیق از بازار و مسائل و نیازهای صنعت خود احتیاج داریم. اما دادههای منسجمی در کشور وجود ندارد. در حالی که در کشورهای همسایه، دادههای منسجم وجود دارد. به عنوان نمونه ما نمیدانیم در صنایع غیرفلزی، نیازها بهطور دقیق چیست و وزارتخانههای مربوطه هم در این زمینه تلاش نمیکنند.
گذار از ساختارها با همکاران بیرونی
مرحله ششم همکاری با شرکتهای بیرونی است، استارتآپهایی که همکاران بیرون سازمانهای بزرگ هستند و میتوانند به آنها در مسیر ارائه محصولات و سرویسها کمک کنند و سرانجام مرحله هفتم پذیرش دگرگونی در ساختار و فرآیندهای سازمانهای صنعتی است، باید خودمان را برای گذار از ساختارهای موجود آماده کنیم.
سه چالش در مسیر انقلاب صنعتی چهارم
اما در مسیر انقلاب صنعتی چهارم دستکم سه چالش داریم: نخست اینکه در کشور ما انقلاب صنعتی سوم به پیروزی کامل نرسیده است. از همین رو اگر ما میخواهیم برای ماشینهای دوار یا خط انتقال، راهکار جدیدی طراحی کنیم، میبینیم که موتورش آن سازوکار ابتدایی که بتوانیم داده را از آن دریافت کنیم، ندارد. دومین چالش اینکه سازمانهای دولتی ما هیچ درکی از انقلاب صنعتی چهارم ندارند، چه برای سیاستگذاری و چه برای حمایت. در حالی که ما نیاز به قانونگذاری در این حوزه داریم و بنابراین تلاش میکنیم در این زمینه انجمنهای صنفی راهاندازی کنیم. چالش سوم هم خود سازمانها و صنعت ما هستند. چقدر صنایع ما آماده هستند برای اینکه در این حوزه سرمایهگذاری کنند؟ چقدر آشنا هستند؟ بنابراین لازم است در این زمینه با شتاب و کیفیت بالاتری آگاهیبخشی کنیم.