در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» مطرح شد
مردم با دانش کافی وارد بازار رمز ارزها شوند
حوزه فعالیت شرکت سیتکس چیست؟
سیتکس قدمتی در حدود ۲۰ سال دارد. این شرکت اوایل در حوزه آیتی فعالیت داشت و سپس در رابطه با انتخابات دیجیتال با شوراینگهبان وارد همکاری شد و در حالحاضر مشاور سرمایهگذاری در رمزارزها است. مدیر و مالک اصلی شرکت، علی میزانیاسکویی دارای ثبت اختراعی مربوط به رمزارزها در ژنو سوئیس است. میدانیم که امروزه اکثر حوزههای مالی دارای قوانین روشن و شفاف هستند، اما این موضوع در رابطه با ارزهای دیجیتال صادق نیست. با توجه به این عدمشفافیت، در ایران تا چه اندازه صرافیهای ارزهای دیجیتال و در فعالیتها آزادی عمل دارند؟
در دنیا نهادهای مالی مختلف، تعاریف و قوانین متفاوتی در مورد بیت کوین بازگو میکنند اما به یکپارچگی کامل نرسیدهاند. بعضیها بیتکوین را کارنسی (ارز)، برخی یک «Asset» (دارایی) و بعضی آن را بهعنوان کالا تعریف میکنند. در تمام دنیا این ابهام در رابطه با ارزهای دیجیتال و قوانین آن وجود دارد، طبیعتا ایران هم از این قاعده مستثنی نیست، اما مجموعه قوانینی را کموبیش برگرفته از منابع مختلف در این حوزه تعریف کردهایم. در مصوبه هیاتوزیران سال ۹۶ گفته شد تبادل «کریپتوکارنسی» و رمزارزها بین افرادی که در کشور هستند بلامانع بوده، اما دولت و بانکمرکزی هیچ حمایتی در این حوزه نخواهند داشت و مردم باید مسوولیت ریسکها و آسیبها را خود برعهده گیرند. چند سال پیش معاونت علمی ریاستجمهوری اجازه داد بخشخصوصی فعالیت خود را در حوزه رمزارزها تحتعنوان نوآوری و فناوری بلاکچین و در قالب دانشبنیانی شروع کند که اعطای این مجوز نشاندهنده پیشبینی دولت از رشد این ارزها در آیندهای نهچندان دور است. به اعتقاد من این فناوری جدید که در حال تبدیلشدن به یک صنعت بسیار مهم است نیاز به قوانین مشخص دارد. پس مهمترین دغدغه در ارزهای دیجیتال همین مساله عدمشفافیت قوانین است و نهتنها دغدغه حاکمیت بلکه دغدغه مردم و بخش خصوصی نیز هست. سیتکس بهعنوان بخش خصوصی به بسیاری از نهادهای دولتی ازجمله قوهقضائیه، پلیس فتا، نهادهای قانونگذار، نهادهای نظارتی و امنیتی و... برای حل این مشکلات مراجعه کرده و در مورد عدمشفافیت قوانین و سالمسازی مجموعهها پیگیر بودیم. تنها بخشی که یکسری قوانین واضح در آن وجود دارد بخش ماینینگ (استخراج رمزارزها) است و دلیل وضع این قوانین، بیش از حد شدن استخراج این ارزها بود و بهجای روشهای سالم توسعه این صنعت، شاهد ماین (استخراج) رمزارزها در هر قشری با هر سطحی از دانش و آگاهی بودیم و خطرهایی از قبیل سرمایهگذاری بدون بازدهی روی دستگاهها وجود داشت. از دیگر مضرات ورود افراد ناآگاه به این حوزه از راههای غلط مصرف برق، فشار به شبکه برق، استهلاک دستگاههای ماینر و... است. ایدههایی در مجلس در حال مطرحشدن است که در آن، نهادها و سازمانها حدود وظایف و مسوولیتهایشان را در حوزه رمزارزها مشخص کنند و میتوان به این جلسات امیدوار بود.
ارزهای دیجیتال قابلپیگیری نیستند و مضراتی ازجمله افزایش کلاهبرداری، قاچاق و ناامنی در حفظ این نوع ارزها، باعث مخالفت دولتها در سراسر جهان با این ارزها شده است. ازنظر شما با توجه به ریسکهایی که در ارزهای دیجیتال هست چقدر امکان دارد که دولتها قوانینی مبتنی بر ممانعت خریدوفروش و تبادل ارزهای دیجیتال وضع کنند و ارزهای دیجیتال ملی جایگزین این ارزها شود؟
رمزارزهای غیرقابل پیگیری با وجود اینکه ایرادهایی ازجمله توسعه فساد، قاچاق و بلکمارکت (بازار سیاه) دارند، اما امکان حذف این ارزها توسط دولتها وجود ندارد زیرا خرید و فروش رمزارزها توافقهایی است که بین دو شخص در جامعه است و امکان دخالت دولتها زیاد نیست. دو موضوع مهم مالیت و مالکیت در خرید و فروش ارزهای دیجیتال وجود دارد. تا زمانیکه ارزهای دیجیتال در حال مبادله بین افراد هستند دولتها به این مساله ورود نمیکنند، اما زمانی که تعداد نفراتی که در حال تبادل این ارزها هستند زیاد شده و وارد بحث کلان شود دولتها شروع به نظارت و کنترل میکنند. مثلا زمانیکه در یک کشور بیش از ۵۰ درصد مردم از یک ارز دیجیتال استفاده میکنند که در اختیار دولت نیست میتواند باعث زیر سوال رفتن ارزش پول ملی و اقتصاد آن کشور شود. قبول دارم که ارزهای دیجیتال ملی، بلاکچین عمومی را زیر سوال میبرد، اما در حالحاضر تنها راهحل مشکلات و رفع نقصهای بلاکچین عمومی است.
در سالهای اخیر بازار سرمایه ایران دارای نوسانات شدیدی بود و ازنظر برخی مردم عملکرد چندان خوبی نداشت. سیتکس بهعنوان یک صرافی ارزهای دیجیتال ورود مردم به بازار رمزارزها را در دوران ریزش بازار سرمایه را چگونه ارزیابی میکند؟ با توجه به ریزش اخیر ارزهای دیجیتال صرافیها چگونه در مردم برای سرمایهگذاری در رمزارزها رغبت ایجاد کردهاند؟
در همهجای جهان، مردم وارد بازارهایی میشوند که صعودی بهنظر میآیند، طبیعی است که مردم خواهان افزایش سرمایه خود و مقابله با تورم هستند و چون در ایران تورم زیاد است مردم تلاش بیشتری برای پیشگیری از کاهش ارزش پول خود دارند. مساله مهمی که جای بحث دارد موضوع آموزشها است که در ایران آگاهی سرمایهگذاران حقیقی بهقدر کافی نبوده و مردم بدون داشتن ذهنیت درست و اطلاعات کافی وارد بازارهای مختلف میشوند. رفتارهای هیجانی مردم در صنعتی که میتواند در بلندمدت سود بدهد بازارها را از روند عادی خارج میکند. بازار ارزهای دیجیتال هنوز بازار نابالغی است و رفتارهای هیجانی روی اینگونه بازارها تاثیر بیشتری دارند. مساله دیگر ۲۴ ساعته بودن این بازار است که انتخاب آن بهعنوان شغل دوم به سهولت امکانپذیر نیست، زیرا ترید (معامله) کردن در این بازار نیازمند صرف زمان زیادی است. از طرفی اخبار نیز در این بازار بسیار تاثیرگذار است و نهادی برای کنترل صعود یا ریزش ارزهای دیجیتال در هنگام انتشار اخبار یا وقوع رفتارهای هیجانی وجود ندارد.
اینکه نهاد خاصی برای حمایت یا کنترل ارزهای دیجیتال وجود ندارد، در نوسانات شدید این بازار موثر است. برای مثال در بازار سرمایه ما، در هنگام ریزش سهم ارزنده حقوقیها با خرید از آن سهم حمایت میکنند یا دولتها اقدامات پوپولیستی انجام میدهند؛ از نظر شما وجود این نهادها در بازار رمزارزها چقدر مهم است؟
برای جلوگیری از تاثیر رفتارهای هیجانی روی بازار، اقدامات حمایتی و پوپولیستی نیاز است، زیرا گاهی اخباری منتشر میشود که نادرست بوده اما تاثیر رفتارهای هیجانی ناشی از آن اخبار روی بازار مخرب است؛ بنابراین وجود نهادهای ناظر بسیار مهم و موثر است.