با اینکه دلیل منطقی برای برگزاری این ملاقات وجود ندارد و با قاطعیت می‌توان اعلام کرد که چنین اتفاقی در این شرایط رخ نخواهد داد، اما بازهم رسانه‌ها و محافل سیاسی به صورت مکرر این بحث را مطرح می‌کنند که دیدار ترامپ – روحانی احتمال وقوع دارد.

ظاهرا در این میان امریکاییان بیشتر از دیگران از این دیدار احتمالی حرف می‌زنند و به همین دلیل چنین تصور شده است که ترامپ به گرفتن عکس یادگاری با روحانی و بهره‌برداری از این اتفاق در فضای داخلی کشورش نیاز دارد.

روحانی اما از این ملاقات و عکس گرفتن با ترامپ استقبال نشان نمی‌دهد و با اینکه گفته است اهل دیپلماسی و مذاکره و ملاقات با هر کسی است که نتیجه آن تامین منافع ملی کشور باشد، در عین حال شرط و شروطی را مطرح کرده که به معنای نفی قطعی ملاقات با ترامپ در این وضعیت است.

خروج امریکا از برجام به صورت یک‌طرفه و تشدید تحریم‌ها علیه ایران، راه هر گونه مذاکره‌ای را بسته است و بعید است هیچ جریانی را بتوان در درون حاکمیت و حتی در میان نیروهای سیاسی فعال در کشور یافت که در این وضعیت، پیشنهاد مذاکره را مطرح کند و بتواند از این نظر خود دفاع عقلانی به عمل آورد.

البته برخی هستند که معتقدند ترامپ به عکس یادگاری با روحانی نیاز ندارد و این توهم سیاستمداران و تحلیلگران ایرانی است که برای خودشان نوشابه باز می‌کنند! اخیرا صادق زیباکلام در توییتی نوشته بود: «نمی‌دانم کدام شیرپاک خورده‌ای این تصور را در ذهن جناب روحانی القا کرده که ترامپ شدیدا آرزومند گرفتن عکس با رییس‌جمهور ایران است تا به آن پز داده و افتخار کند. ایشان برای چندمین بار باز تکرار کردند که حاضر نیستند این آرزوی ترامپ را برآورده سازند و در کنار ایشان عکس بگیرند».

در امریکا معمولا روسای جمهوری از میان سناتورها یا نمایندگان مجلس یا نظامیان انتخاب می‌شدند و ترامپ اولین رییس‌جمهوری است که این قاعده را تغییر داد. او یک تاجر و برج‌ساز و سرمایه‌دار است و با تکیه بر یک سلسله شعارهای خاص توانست رای ایالت‌ها را به خود جلب کند. او به جای تکیه بر خارج و نشان دادن قدرت امریکا در جهان و مداخله مستقیم نظامی در دیگر کشورها، ضرورت توجه به داخل و تقویت اقتصاد و رفع بیکاری و بازگرداندن سربازان امریکا به کشور را در دستور کارش قرار داد و در برخی از امور هم موفق شد.

او بدون ایجاد جنگی جدید، سعی در کنترل اوضاع کشورهایی کرد که امریکا در آن مداخله کرده بود. او توانست میلیاردها دلار اسلحه را به فروش برساند و برخی از کشورهای سرمایه‌دار منطقه خلیج فارس را بدوشد و رسما هزینه حضور ارتش امریکا در منطقه را بر دیگر کشورها بار کند.

ترامپ بیشترین خدمت را به صهیونیست‌ها کرد و با طرح مسائلی مانند انتقال پایتخت به قدس و به رسمیت شناختن مالکیت اسراییل بر جولان و همراهی نکردن با تشکیل کشور مستقل فلسطینی، نشان داد که کاملا با نتانیاهو و صهیونیست‌ها هماهنگ است.

او برای حفظ اقتصاد ملی، همه قوانین مربوط به تجارت آزاد را زیرپا گذاشت و با وضع تعرفه سنگین بر کالاهای چینی، بنیان سازمان تجارت جهانی را سست‌تر کرد. از بسیاری از پیمان‌های جهانی هم خارج شد تا در طرح‌هایی که به نفع امریکا نمی‌داند، مشارکت نکرده باشد ولو آنکه آن پیمان، حاصل تصمیم جمعی کشورها بوده باشد. ترامپ جایگاه ابرقدرتی امریکا را لرزان و متحدان فراوانی را در همراهی با این کشور دچار تردید کرد تنها به این دلیل که منافع اقتصادی نقد این کشور از دست نرود.

رییس‌جمهوری امریکا به کارهای نمایشی هم روی آورد تا مواد اولیه برای مصرف داخلی را هم فراهم کند که ملاقات دوباره با رهبر کره شمالی یکی از آنها بود. حال آیا می‌توان گفت که ترامپ به عکس یادگاری با روحانی نیاز ندارد؟

شیرین هانتر استاد روابط بین‌الملل دانشگاه جرج تاون اخیرا در گفت‌وگویی اعلام کرد: «اگر این اجماع باشد و ایران از موضع واقع‌بینانه وارد شود، می‌تواند دیدار سودمند باشد اما اگر اینگونه نباشد و روحانی مواضع خود را بگوید و ترامپ هم روی موضع خود پافشاری کند، چنین دیداری می‌تواند حتی نتیجه عکس بدهد». وی خاطرنشان کرد: «بدون وجود این پیش‌زمینه‌ها، شاهد تکرار سناریوی کره شمالی خواهیم بود که سران امریکا و کره شمالی دیدار کردند، ولی هیچ یک از تحریم‌های امریکا علیه پیونگ یانگ برداشته نشد. ترامپ صرفا عکس خواهد گرفت و در داخل بهره‌برداری خواهد کرد، بدون اینکه ایران سودی ببرد». شیرین هانتر هم معتقد است که ترامپ به عکس یادگاری نیاز دارد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.