بررسی نسبتهای مالی
نسبت P/ S: این نسبت، نسبت قیمت به فروش شرکت است. این نسبت از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه ایجاد میشود. «کن فیشر» معتقد است این نسبت به شما میگوید برای هر دلار فروش سالانه چقدر هزینه میکنید. از آنجا که برخی مواقع درآمد شرکتها به شکل سیکلی است نسبت P/ E در برخی مواقع مثل این نسبت نمیتواند کارآیی داشته باشد. یک نکته را باید حتما مدنظر قرار دهید که نسبت پایین P/ S میتواند بهخاطر بیثباتی سودآوری و بالا بودن شدید بدهیها زیر سوال باشد.
قیمت به جریان نقدینگی P/ CF: این نسبت مفید بر اساس ارزش مارکت تقسیم بر جریان نقدینگی عملیاتی شرکت در ۱۲ ماهه اخیر حاصل میشود. این نسبت، مواردی از قبیل استهلاک و تخفیف درآمد و مواردی ازقبیل نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف میکند. این روش بهتر از P/ E برای مقایسه ارزیابی شرکتهای کشورهای مختلف است که دارای قوانین مختلف استهلاک هستند و میتوانند درآمد را تحتتاثیر قرار دهند. در نظر داشته باشید که جریانهای نقدی، بیش از آنچه از عملیات میآیند، وجود دارد. جریان نقد آزاد، پس از پرداخت بدهی، خرید سهام و پرداخت سود سهام، باقی میماند. جریان نقدی آزاد منفی قابل رفع است تا زمانی که یک شکل مزمن به خود نگیرد، اما شرکتهایی که نمیتوانند جریان نقد مثبت را از عملیات اصلی کسب و کار خود تولید کنند، با نقصان و مشکلات احتمالی مواجه خواهند شد.
قیمت به ارزش دفتری P/ BV: این نسبت به شما میگوید که شما چقدر برای هر دلار از داراییهای متعلق به شرکت پرداخت میکنید و از تقسیم سرمایههای بازار با تفاوت بین داراییهای کل و بدهیهای کل به دست میآید. ایده این نسبت این است که اگر کسب و کار را خاموش و همهچیز را به فروش برسانید تقریبا مقدار پولی که میتوانید به دست آورید، چقدر است. مانند بسیاری از معیارهای چندگانه قیمت، قیمت به ارزش دفتری بهترین استفاده را از مقایسه مقادیر کنونی با میانگینهای تاریخی است. این نسبت برای مقایسه شرکتهایی کاربرد دارد که داراییمحور هستند و کمتر در شرکتهای خدماتی استفاده میشود. بهعنوان مثال این نسبت در سهام فولاد آمریکا ۸۷/ ۰ ولی برای شرکتی مثل لینکدین ۸/ ۲۴ است.