نگاه دیگران-بخش دویستوپنجاهونهم
استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
از همان اوایل بحران، دینیتز بی سروصدا به اصرار از رابین میخواست که راهی برای شروع مجدد مذاکرات بیابد. دینیتز با درک اینکه زمان آن رسیده، به تکاپو افتاد. دینیتز- به نمایندگی از رابین- از کیسینجر پرسید که آیا برای رئیسجمهور قابلقبول است که پاسخ اولیه کابینه به نامه وی این باشد که بحث درباره توافق موقت باز بماند یا خیر. کیسینجر گفت بله؛ ضروری بود که کابینه از پاسخ منفی احتراز کند. دینیتز به رابین اطلاع داد که کیسینجر نمیخواهد او [رابین] به نامه رئیسجمهور پاسخ دهد تا زمانی که وی [کیسینجر] از تعطیلات کوتاهی که در تعطیلات آخر هفته ۴ژوئیه در خلوتگاه نلسون راکفلر در خلیج کانیل در جزایر ویرجین میگذراند، بازگردد. در این بین، کیسینجر پیشنهاد داده بود که رابین «پیشنهادی را روی میز بگذارد که بخش نمادینی از گذرگاههای اسرائیل را حفظ کند.» این باید یک پیشنهاد غیررسمی باشد که کیسینجر را قادر میسازد تا بررسی کند آیا ممکن است برای سادات قابلقبول باشد یا خیر؟
دینیتز به کیسینجر اطلاع داد که رابین در حال تلاش برای ایجاد موقعیتی است که «ما را از گذرگاهها خارج کند و درعینحال بتواند به توافقی برسد.» کیسینجر که قبلا یکبار نقرهداغ شده بود، ابراز تردید کرد که رابین بتواند آن را محقق سازد؛ اما دینیتز مصمم بود تلاش کند. کیسینجر به دینیتز گفت که میتواند از طریق تابلوی برق کاخ سفید با او تماس بگیرد. درحالیکه کیسینجر سعی میکرد در گرمای مرطوب تابستان کارائیب استراحت کند، نمایشنامه اکنون به بیتالمقدس منتقل شد. دینیتز پس از دیدار با کیسینجر نامه رئیسجمهور و ارزیابی وی را به تیم مذاکرهکننده اسرائیلی مخابره کرد. او هشدار قبلی رابین به پرز و آلون را تکرار کرد که ناکامی در نشان دادن انعطاف در خط عقبنشینی اکنون منجر به پایان مذاکرات موقت و انتشار یک طرح جامع آمریکایی خواهد شد. از سوی دیگر، وی خاطرنشان کرد که رابین در طول سفر خود موفق شد کیسینجر را متقاعد کند که اسرائیل بهجای تخلیه کامل آنها، باید در انتهای شرقی گذرگاهها حضور داشته باشد. بنابراین دینیتز پیشنهاد کرد که اسرائیل در ازای تعهدات ایالاتمتحده درباره مذاکرات با سوریه، استراتژی هماهنگ در ژنو و کمکهای نظامی و اقتصادی، در خط عقبنشینی به گذرگاهها انعطاف نشان دهد.
شنبه، ۲۸ ژوئن ۱۹۷۵، بیتالمقدس
در عصر امروز در بیتالمقدس، شیمون پرز تصمیم گرفت تسلیم شود. در مذاکرات کابینه که پاسخ نامه فورد را باز گذاشت، «رابینوویتز» وزیر دارایی زنگ خطر را درباره اقتصاد اسرائیل به صدا درآورد. او گفت که اگر آنها نتوانند کمک اقتصادی و بودجه مورد نیاز تسلیحاتی اسرائیل را از ایالاتمتحده تامین کنند، [اقتصاد] به سمت فاجعه پیش میرود. پرز بهعنوان وزیر دفاع، مسوولیت تهیه تسلیحات اسرائیل را بر عهده داشت؛ اما از فوریه بهدلیل وقفهای که فورد برای درخواست اسرائیل برای سلاحهای پیچیدهای که ستون فقرات دفاع بلندمدت اسرائیل را تشکیل میداد و کمکهای نظامی مورد نیازی که باید پول آنها پرداخت میشد برای اسرائیل، به وجود آورده بود با تاخیر مواجه شده بود. او همچنین در واشنگتن برای طرح ادعای خود مورد استقبال قرار نگرفت.در این میان، محبوبیت رابین در میان اسرائیلیها -در نتیجه ایستادگیاش در برابر آمریکاییها –بهطور چشمگیری افزایش یافته و به ۷۰درصد رسیده بود، درحالیکه محبوبیت پرز بهدلیل ناتوانیاش در انجام کار ضعیف شده بود.
هنگامیکه کابینه در غروب ۲۸ژوئن برای بررسی پاسخ خود به اولتیماتوم رئیسجمهور تشکیل جلسه داد، اجماع جدیدی به نفع خروج از گذرگاهها و یافتن راهی برای حفظ سیستم دفاعی ارتش اسرائیل در سینا بهوجود آمد. پرز به رئیس ستاد دستور داد درصورتیکه ارتش اسرائیل مجبور به تخلیهی گذرگاهها شود، گزینههای استقرار را برای ارتش اسرائیل آماده کند. سپس پرز به ایده کیسینجر که رابین از واشنگتن بازگردانده بود، مبنی بر ایستگاههای هشدار اولیه سرنشیندار آمریکایی در گذرگاهها روی آورد. او ایجاد یک منطقه مستطیل شکل از غرب تا منتهیالیه شرق گذرگاهها را پیشنهاد کرد که توسط یک نیروی نظامی مشترک آمریکایی–شوروی محافظت میشود که مکانهای هشدار اولیه را در آنجا اداره میکند و جایگزین حضور ارتش اسرائیل میشود. برای خروج از تحریم شخصیای که کیسینجر بر او تحمیل کرده بود، پرز پیشنهاد کرد که او باید مخفیانه به جزایر ویرجین پرواز کند تا این طرح را به کیسینجر ارائه دهد.
پرز به رابین و دینیتز توضیح داد که میخواهد با کیسینجر «گفتوگوی صادقانه» داشته باشد تا از آنچه او «تراژدی یونانی» میخواند، اجتناب کند. پرز آن را «آخرین فرصت، تلاش تقریبا ناامیدکننده» توصیف کرد. رابین منفجر شد. به مدت ۶ماه، پرز او [رابین] را سرزنش کرده، تضعیفش کرده و تواناییاش را برای تحرک در قرارداد موقت محدود کرده بود. حالا، زمانی که [رابین] تصمیم گرفته بود به بحران با ایالاتمتحده پایان دهد، احساس کرد که پرز در تلاش است تا با داوطلب کردن خود برای مذاکره با کیسینجر، ستایش و افتخار را از او [رابین] بدزدد و از آنِ خود کند. رابین خوشحال بود که پرز اکنون ایده حضور آمریکا در گذرگاهها را به عنوان جایگزینی برای حضور اسرائیل در آنجا پذیرفته است.
اما با علم به اینکه کیسینجر هرگز موافقت نخواهد کرد که نیروهای شوروی را نیز وارد سینا کند، از این موضوع برای کشتن پیشنهاد پرز استفاده کرد. چهار سال بعد، زمانی که رابین خاطرات خود را منتشر کرد، همچنان از آن برای تحقیر رقیب اصلی خود استفاده میکرد. او به یاد میآورد: «من حیرتزده بودم. اگر من با گوش خودم نشنیده بودم که یکی از وزیران ارشد اسرائیل پیشنهاد کرد که اسرائیل در دعوت از نیروهای شوروی به سینا ابتکار عمل را به عهده بگیرد، سوگند یاد میکردم که دشمنان وزیر دفاع به او تهمت میزنند.» رابین اکنون به دینیتز دستور داد که گزارش دهد که کیسینجر به این نتیجه رسیده که زمان کافی برای یک فرستاده برای پرواز از اسرائیل کافی نیست. بر اساس گزارش دینیتز، کیسینجر ترجیح داد که دینیتز از واشنگتن به خلیج کانیل سفر کند تا او را درباره پیشنهاد جدید اسرائیل در جریان قرار دهد.
زمان هیچکاری برای کاهش رقابت پرز-رابین انجام نداد. هفده سال بعد، زمانی که رابین دوباره به نخستوزیری انتخاب شد و پرز وزیر خارجه او شد، این رقابت دوباره شعلهور شد. پرز مصمم بود به دنبال پیشرفت با فلسطینیها باشد؛ رابین مزایای استراتژیک توافق صلح با سوریه را ترجیح میداد. اما رابین باید به وزن پرز در حزب احترام میگذاشت و پس از انتفاضه فلسطین، او نیز میخواست آزمایش کند که آیا میتوان با سازمان آزادیبخش فلسطین به پیشرفت دست یافت یا خیر؟ بنابراین، رابین با اعزام «یوری ساویر» مدیرکل خود در وزارت خارجه اسرائیل، به اسلو برای مذاکره با مشاوران عرفات موافقت کرد. از آنجا که سازمان آزادیبخش فلسطین در آن لحظه با ورشکستگی مواجه بود و پرز میتوانست با عرفات پیشرفت بیشتری نسبت به وارن کریستوفر (وزیر امور خارجه) با اسد در سوریه داشته باشد، معامله ابتدا با فلسطینیها و پشت سر ایالاتمتحده انجام شد.