نگاه دیگران-بخش صدونهم
استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
این مقدمه قانعکنندهای برای نتیجهگیری رئیسجمهور بود: «اگر خصومتها بر سر موضع نامعقول اسرائیل رخ دهد، ما اسرائیل را بیاحترام نمیکنیم، اما اوضاع برای ما دشوار خواهد شد.» او گفت هر کاری که میتوانست انجام داده است، اما مایر باید «مشکلاتی را که من در حمایت از اسرائیل دارم» درک میکرد. نیکسون توضیح داد که او [مایر] نباید نگران شورویها باشد؛ زیرا «استراتژی ما این است که شورویها را با همکاری با آنها منزوی کنیم.» برای مصر هم همینطور بود: «نفوذ ما در مصر نفوذ ضد اسرائیلی نیست؛ به نفع شماست که ما در آنجا نفوذ داشته باشیم.» بنابراین او [نیکسون] گفت: «وقتی صحبت از مذاکره میشود...شما باید کمی به من و هنری اطمینان داشته باشید که ما تمام تلاش خود را انجام خواهیم داد.» اگرچه ممکن است مایر از هشدار هولناک درباره محدودیتهای حمایت ایالاتمتحده مبهوت شده باشد، اما آن را نشان نداد. در عوض، او [مایر] گفت که اسرائیل متعهد به حفظ آتشبس است.
نیکسون پرسید: «و اجازه عبور تدارکات غیرنظامی را بدهیم؟» مایر پذیرفت اما تا زمانی که اسرای جنگی و رفع محاصره با هم انجام میگرفتند. مایر از نیکسون خواست تا بحث درباره خط ۲۲اکتبر را به ژنرالها بسپارد. کیسینجر توضیح داد که پذیرش اصولی این خط بود که اسرائیل را خلاص کرد «زیرا ما نمیدانیم که خط کجاست.» نیکسون، مایر را برای عکس گرفتن به «باغ رز» کاخ سفید و سپس به سمت لیموزینی که بیرون در ورودی دیپلماتیک منتظر وی بود، همراهی کرد؛ جایی که نیوزویک او را در حال ادای احترام به نخستوزیر در حال خروج به تصویر کشید. اما اگر نیکسون و کیسینجر فکر میکردند که مایر را وادار به تسلیم کردهاند، سخت در اشتباه بودند.
در یک کنفرانس مطبوعاتی عمومی، مایر بارها به یک گروه مطبوعاتی بدبین گفت که هیچ فشاری از سوی دولت نیکسون وجود ندارد؛ اما در جلسات خصوصی در کاپیتول هیل، مایر از کیسینجر بیخودی انتقاد میکرد و حتی به سناتور «جان سی استنیس»، رئیس کمیته نیروهای مسلح سنا گفت که هشدار «دفکون ۳» ساختگی است.روابط شخصی کیسینجر با مایر در همان شب یعنی زمانی که کیسینجر در ضیافت شامی در سفارت اسرائیل به افتخار مایر شرکت کرد، بدتر شد. آنها در سکوتی سرد کنار هم نشستند. وقتی نخستوزیر برخاست که سخنرانی کند، از این شکایت کرد که دوستان اسرائیل، اسرائیل را از پیروزی محروم کردهاند و سپس نشست. کیسینجر به او یادآوری کرد که جامی بنوشند. کیسینجر آنقدر عصبانی بود که صبح روز بعد به دینیتز گفت که با مایر ملاقات نخواهد کرد و مایر باید یاریو را برای ادامه مذاکرات به آنجا بفرستد.
مایر هم به همان اندازه از کیسینجر عصبانی بود و اصرار داشت که او [دینیتز] تنها مقام اسرائیلی است که میتواند با کیسینجر ملاقات کند. کیسینجر در جلسهای با همکارانش در WSAG در آن روز صبح اعتراض کرد. او گفت: «ما در اینجا چهار هفته عذابآور را سپری نکردیم تا گروگان یک کشور دو و نیم میلیون نفری باشیم؛ سیاست خارجی آمریکا را تعیین خواهد کرد نه اسرائیل.» او [کیسینجر] سوگند یاد کرد که اگر آنها با عقبنشینی به خطوط ۲۲ اکتبر موافقت نکردند، آنها را مجبور به عقبنشینی خواهد کرد. کیسینجر با پیشبینی دیدار مایر از پنتاگون در آن بعدازظهر، شلزینگر و کلمنتز را تشویق کرد که «سختتر از من باشید. آنوقت من میتوانم نقش «آدم خوبه» را بازی کنم.» کلمنتز گفت که از بازی در این نقش خوشحال خواهد شد.
کیسینجر گفت که آنها [شلزینگر و کلمنتز] باید همچنان به تدارکات نظامی ادامه دهند، «اما به او [مایر] بگویید اگر همکاری نکند عواقبی در پی خواهد داشت.» اما شلزینگر بهسختی میتوانست دوباره «سپر بلای» کیسینجر شود، زیرا قبلا در رسانهها بار عمده تقصیر را برای تاخیر در تدارک مجدد در طول جنگ برعهدهگرفته بود. طبق گزارش دینیتز، ملاقات او با مایر کاملا صمیمانه بود. هر چه بیشتر به چیزهایی که کیسینجر خواستار سختی درباره آن بود نزدیکتر میشد، بیشتر به این توجه میکرد که برآوردن الزامات نظامی اسرائیل به «سیاست ملی» بستگی دارد که بهطور ضمنی از دست او خارج شده بود. پیشرفت آهسته کیسینجر در حرکت دادن مایر به سمت هدفش، مشکلی را برای او با فهمی - که در واشنگتن مانده بود تا بتواند ثمره کار کیسینجر را به سادات بازگرداند- ایجاد کرد.
کیسینجر با گفتن اینکه مایر باید به اسرائیل بازگردد و این پیشنهاد را با کابینه خود در میان بگذارد، سعی کرد برای خود زمان بیشتری بخرد. فهمی بر خط ۲۲اکتبر پافشاری و خاطرنشان کرد که شورای امنیت سازمان ملل قبلا در این مورد تصمیمگیری کرده بود. کیسینجر با عصبانیت پاسخ داد: «کارهای زیادی وجود دارد که بتوانم در یک روز انجام دهم.» فهمی پرسید: «آیا به این معنی است که او [مایر] از بازگشت به مواضع ۲۲اکتبر خودداری کرد؟» کیسینجر اعتراف کرد: «ما اکنون در موقعیتی نیستیم که بتوانیم [این] کار را انجام دهیم.»
فهمی هشدار داد: «امیدوارم قبل از آمدن به مصر بتوانید این موضوع را حل کنید.اگرنه، شما نمیتوانید کاری از پیش ببرید.» ترس از شکست یک انگیزه قوی برای کیسینجر بود. روز بعد، او دوباره با فهمی ملاقات کرد و شروع به آزمودن یک پیشنهاد متفاوت کرد. فهمی این خبر خوشایند را برای او [کیسینجر] آورده بود که سادات تصمیم گرفته مستقیما با کیسینجر- زمانی که وی به قاهره آمد- مذاکره کند. او گفت که کیسینجر باید آماده صحبت درباره موضوع بزرگتر «جدایی» باشد، نه اینکه فقط بر ترتیبات آتشبس تمرکز کند. این به کیسینجر گشایش موردنیاز او را داد.