نگاه دیگران-بخش نودوچهارم
استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
برای ماهها نیکسون نقش حیاتیای در امور جهانی ایفا میکرد تا توجه افکار عمومی و کنگره را از واترگیت منحرف کند و ضروری بودن حضور خود برای ملت را نشان دهد. طعنهآمیز بود که در همان لحظهای که نیکسون میتوانست نشان دهد که رهبریاش بر کشور در بحران ابرقدرتها چقدر موثر است، اما در عمل غایب بود. این واقعیت از افکار عمومی آمریکا و شوروی پنهان بود. روز بعد در یک کنفرانس مطبوعاتی، کیسینجر یک «بررسی» دقیق از بحران از آغاز جنگ در ۶اکتبر ارائه کرد. وقتی او به وقایع شب گذشته رسید، گفت: «رئیسجمهور در جلسه ویژهی شورای امنیت ملی در ساعت ۳بامداد [دستور] اقدامات احتیاط خاصی را صادر کرد که باید توسط ایالاتمتحده انجام شود.»
کیسینجر اذعان کرد که رئیسجمهور در مذاکرات با تیم امنیت ملی خود شرکت نکرده بود؛ اما ادعا کرد که نیکسون «پسازآن» به جلسه پیوست «که آنها قضاوت خود را شکل داده بودند که اقدامات اتخاذشده - در واقع، او خودش دستور داده بود- در جهت منافع اساسی ملی بودند.» نیکسون این داستان بلند را در کنفرانس مطبوعاتی خود عصر روز بعد آب و رنگ داد. با اشاره به اینکه او در حال پاسخ به اطلاعاتی است مبنی بر اینکه شوروی در حال برنامهریزی برای ارسال نیرویی بسیار قابلتوجه به خاورمیانه است، «من کمی بعد از نیمهشب در پنجشنبه صبح دستور آمادهباش برای تمام نیروهای آمریکایی در سراسر جهان را صادر کردم.» این درست نبود. در ساعات اولیه صبح ۲۵اکتبر، فرماندهی کل قوا در رختخواب بود.
کیسینجر بهشدت احساس میکرد که نیکسون برای اقدام قاطعانه باید مطلع شود. اگر حقیقت شناخته میشد، میترسید که کشور با خطر بزرگی روبهرو شود؛ چراکه دشمنان خارجیاش به دنبال بهرهبرداری از این موقعیت بودند. آن ترس منجر به جبران بیشازحد شد. کیسینجر با تامل درباره اقداماتشان در شب قبل، در تماس تلفنیِ ۲۵اکتبر از کولبی پرسید که آیا او فکر میکند که آنها واکنشی بیشازحد نشان دادهاند. کولبی پاسخ داد که آنها احتمالا اندکی فراتر از هشدار جهانی رفتهاند؛ اما «فکر نمیکنم تو شانسی داشته باشی. شورویها شاید قصد خیلی فراتر رفتن نداشتند؛ اما مطمئنا دوست داشتند که فراتر بروند.» دوبرینین ادعا میکند که وقتی با کیسینجر تماس گرفت تا با عصبانیت از این هشدار شکایت کند، کیسینجر به او گفت که آن را بهعنوان یک اقدام خصمانه در نظر نگیرد؛ زیرا «بیشتر بهواسطه ملاحظات داخلی تعیین شده است.»
از قضا، اسناد بهتازگی از طبقهبندی خارجشده شوروی نشان میدهد که -غیر از تلاش برای بهرهبرداری از بحران سیاسیِ داخلی آمریکا- برژنف مانند نیکسون به دنبال بهرهبرداری از گسست فیزیکی و روانی در همان زمان بود. او ظاهرا به قرص خواب اعتیاد پیدا کرده بود که وقتی با نوشیدنی ترکیب میشد (که معروف است او مقادیر فراوانی از آن مصرف میکرد) باعث میشد نتواند درست فکر کند. فشار مضاعف جنگ در خاورمیانه چنان او را خسته کرده بود که برحسب برنامه روزانهاش، در بعدازظهر دوشنبه، ۲۲ اکتبر، او خانه مسکونی خود در «زاویدوو» را تعمیر کرده بود و تا ظهر روز ۲۵اکتبر به دفتر خود در کرملین بازنگشت.
بنابراین در لحظه حساس روز چهارشنبه، ۲۴اکتبر، زمانی که (به روایت دوبرینین)، دفتر سیاسی (پولیتبورو) در حال فرمولبندی اولتیماتوم برژنف به نیکسون بود، برژنف در اقدام بهاندازه نیکسون غایب بود. برنامه برژنف نشان میدهد که در ۲۴اکتبر «اسناد به زاویدوو فرستاده شدند.» بنابراین محتمل است که پولیتبورو به دنبال پایان دادن به نامه برژنف به نیکسون بوده باشد. بااینحال، آنچه اکنون روشن به نظر میرسد این است که دستیاران هر دو طرف در حال مدیریت این رویارویی ابرقدرتها بودند بدون اینکه هیچیک از رهبران نهایی و اصلی درگیر بحث و گفتوگو باشند.
این به آن معنا بود که کیسینجر محاسبات شوروی را اشتباه خوانده بود. برخلاف ارزیابیِ او، دفتر سیاسی در آن زمان هیچ علاقهای به درگیر شدن در جنگی در خاورمیانه نداشت. به گفته دوبرینین و «ویکتور اسرائیلیان»، از مقامهای وزارت خارجه که در مذاکرات دفتر سیاسی شرکت کردند، نیروهای شوروی آمادهتر از نیروهای آمریکایی برای یک مداخله گسترده نبودند. این امر میتوانست درگیری اعراب و اسرائیل را به رویارویی ابرقدرتها تبدیل کند که هیچکس در مسکو به دنبال آن نبود.در عوض، رهبری شوروی احساس میکرد که از جانب کیسینجر به آنها خیانت شده است؛ کیسینجری که آتشبس را در مسکو به مذاکره گذاشته بود و - از نظر خودش- سپس با اسرائیلیها برای قطع ارتش سوم مصر تبانی کرد.
هدف از این پیام تهدیدآمیز به نیکسون «ترساندن واشنگتن و اجبار آن به اتخاذ اقدامات مناسب در برابر اسرائیل بود.»شوروی بلافاصله پس از صدور دستور مورر به هشدار «دفکون ۳» پی برد؛ اما آنها تصمیم گرفتند که با قرار دادن نیروهای هستهای شوروی در وضعیت هشدار [آمادهباش]، به آن پاسخ ندهند. در عوض، آمادگی نظامی ناوگان شوروی در شرق مدیترانه افزایش یافت. ناوشکنهایی که بر کشتیهای آمریکاییها سایه انداختند با ناوهای جنگیِ سطح یکِ حامل موشک تقویت شدند و ناو «یواساس جان اف.کندی» در سایه زیردریاییهای شوروی قرار گرفت که در حال حرکت بهسوی شرق بودند. وقتی پیام نیکسون از سفارت شوروی در اوایل صبح روز ۲۵ اکتبر دریافت شد، دفتر سیاسی از جملهای رضایت یافت که این اطمینان را فراهم میکرد که ایالاتمتحده به اسرائیل تکیه خواهد کرد تا بر انطباق کامل این کشور با قطعنامه آتشبس اطمینان دهد. آنها با تهدید به اقدام یکطرفه موفق شدند که مصر را از ذلت در امان نگه دارند. به همین ترتیب، برژنف به این نتیجه رسید که بهترین پاسخ، عدم پاسخگویی است.