محیط شکننده امنیت منطقه‌‌ای

نوآوری‌‌های کتاب

 از نظر نویسنده نوآوری‌‌های کتاب حاضر را می‌‌توان در زیر به‌طور خلاصه چنین بیان کرد:

۱- تحقیق حاضر نخستین اثر جامع و نظام‌مند درباره موضوع رابطه ناتو با منطقه خاورمیانه است. اگرچه اسناد ناتو چندین سال است که برای عموم قابل دسترس بوده، اما تحقیق حاضر نخستین اثری است که منابع مهم و خام بیانیه‌های ناتو، اعلامیه‌ها و گزارش‌های مطبوعاتی در این موضوع را مورد استفاده قرار داده، جمع‌آوری کرده است و مورد تحلیل قرار می‌‌دهد. باید تاکید کرد که مداخله ناتو در منطقه خاورمیانه امری جدید و رو به تکامل است. در واقع، با وجود این واقعیت که گام‌‌های ابتدایی سیاستگذاری ناتو در قبال خاورمیانه را می‌‌توان در اوایل و اواسط دهه۱۹۹۰ ردیابی کرد، تاثیرش تنها در سال‌های اخیر پدیدار شده است. تا حدی، این امر نشان‌دهنده فقدان تحلیل بنیادین درباره این موضوع است.

۲- این تحقیق عمدتا بر آثار تجربی مبتنی است. نمونه آماری مصاحبه در این تحقیق شامل همه کارشناسان و سیاستمداران با درگیری مستقیم و غیرمستقیم و دارای تخصص و دانش درباره این موضوع است. بی‌تردید، تحقیق حاضر به نوبه خود یک منبع ارزشمندی به شمار می‌‌آید که به‌طور گسترده‌‌ای بر منابع اصلی تکیه کرده است. افزون بر این، دیدگاه‌های کارشناسان دانشگاهی درباره این موضوع جدید با نگاهی به غنی کردن بنیان تحلیلی این اثر جمع‌آوری شده است.

۳- کتاب حاضر سنتزی جدید را پیشنهاد می‌‌کند که پیش از این تلاشی در این باره صورت نگرفته بود. در واقع، نخستین اثری است که تصویری فراخ‌‌تر از نقش ناتو در منطقه خاورمیانه ترسیم می‌‌کند. مطالعات دیگر محدود به موضوعات خاص یا معین زیرمنطقه‌ای بوده است. اما این کتاب نخستین اثری است که به‌طور مفصل توضیح می‌‌دهد که چرا ناتو به طرز فزاینده‌‌ای به خاورمیانه توجه کرده است: در وهله نخست به دلایل اهمیت راهبردی خاورمیانه و در وهله دوم، به‌عنوان پیامد فرآیند متحولی که ناتو دستخوش آن شده است؛ به‌گونه‌ای‌که به دنبال نقش جدید جهانی است.

چارچوب نظری کتاب

در پژوهش حاضر، انواع چارچوب‌‌های نظری بررسی شده‌اند، چارچوب‌‌هایی که به نظر می‌رسد می‌توانند تحلیلی از روابط فزاینده ناتو و خاورمیانه در اختیار مخاطب قرار ‌‌دهند: نظریه‌های لیبرالیسم، واقع‌گرایی، برساخت‌گرایی و نظریه ثبات هژمونیک. همچنین به نظر می‌رسد که ممکن است برخی شایستگی‌ها در رویکردهای دیگر وجود داشته باشد که در نگاه اول کم اهمیت به نظر می‌رسد، مانند مارکسیسم، فمینیسم، مکتب انگلیسی، کارکردگرایی، نظریه پسااستعماری، تئوری انتقادی و پست‌مدرنیسم. نویسنده پس از بررسی چارچوب‌‌های ممکن، بررسی اولیه اسناد ناتو و برخی گفت‌وگوهای مقدماتی با مقاماتی از ناتو و کشورهای خاورمیانه، نتیجه گرفت که مناسب‌‌ترین رهیافت، لیبرالیسم و ذیل آن «نهادگرایی لیبرال» است. وی توضیح می‌دهد که این تنها نظریه‌‌ای است که تبیین مناسب و متقاعدکننده‌ای از رابطه آشکار میان ناتو و خاورمیانه ارائه می‌‌دهد. نویسنده دلایل کنار گذاشتن رهیافت‌‌های دیگر را در بخش‌های دیگر توضیح داده است.

فرضیه‌ها و روش‌شناسی

دو فرضیه اصلی زیر در این تحقیق بررسی می‌شوند:

۱- حوادث ۱۱ سپتامبر نقش ناتو را در خاورمیانه تغییر داده است.

۲- نقش ناتو در خاورمیانه به ابزار سیاست خارجی آمریکا تبدیل شده است.

اهمیت بررسی فرضیه اول از این واقعیت نشأت می‌‌گیرد که منطقه خاورمیانه پس از حملات ۱۱ سپتامبر به دغدغه اصلی جامعه جهانی- به‌ویژه جامعه غربی- تبدیل شده است. این منطقه به‌عنوان منبع دیرین بی‌ثباتی تلقی شده که بذرهای افراط‌گرایی، تروریسم و منازعات لاینحل منطقه‌‌ای در آن ریشه دوانده است. درنتیجه، ابتکارات آمریکایی و بین‌المللی با نگاه به تقویت توسعه و مدرنیزاسیون منطقه مطرح شده‌‌اند. بنابراین لازم است تشخیص بدهیم که آیا ناتو نقش خود را در منطقه در بستر این ابتکارات و با هدف تقویت ثبات در منطقه گسترش داده است یا خیر؟ این امر به نوبه خود به وظیفه بررسی و ارزیابی اینکه آیا نقش جدید ناتو در منطقه بعد از ۱۱سپتامبر برای جلوگیری از تهدیدات و خطرات متصور به‌ویژه تروریسم و سلاح‌‌های کشتار جمعی کافی بوده یا نه، کمک می‌‌کند. همچنین در کتاب حاضر به این پرسش‌ پاسخ داده می‌شود که چگونه ۱۱سپتامبر بر تحول ویژگی‌‌های سیاست خاورمیانه‌‌ای ناتو و رویکردهای شرکای خاورمیانه‌‌ای قبل و بعد از ۱۱سپتامبر، درخصوص تقویت نقش ناتو در خاورمیانه تاثیر گذاشته است؟دومین فرضیه که به دنبال بررسی این مساله است که آیا ناتو به ابزار سیاست خارجی آمریکا در منطقه تبدیل شده است یا خیر، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. باور گسترده در خاورمیانه این است که هدف از اجرای سیاست ‌ایالات متحده به‌ویژه بعد از ۱۱ سپتامبر از جمله حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ این بوده که بر منطقه کنترل داشته و از خطرات آن جلوگیری کند.

درست یا غلط، فرضیه حاکم این است که ناتو معادل ایالات متحده است (ناتو همان آمریکاست) و هر حرکت ناتو لزوما در خدمت استراتژی بزرگ ایالات متحده در قبال منطقه خاورمیانه است. بنابراین لازم است بررسی شود که آیا نقش ناتو در منطقه، به‌ویژه پس از ۱۱ سپتامبر، با سیاست‌های آمریکا سازگار است یا خیر یا انعکاس ادغام منافع دو رکن ائتلاف ناتو است، یعنی، ایالات متحده و متحدان اروپایی آن.  ادبیات موجود در این مورد کافی و وافی نیست. برای بررسی این فرضیه‌ها، تحقیق حاضر تلاش می‌‌کند به پرسش‌‌های زیر پاسخ دهد:

۱- چه بازیگرانی بر تحول سیاست ناتو در قبال منطقه خاورمیانه تاثیر گذاشته‌‌اند؟

۲- چگونه سیاست خاورمیانه‌‌ای ناتو درون فرآیند تحول مداوم‌اش که بنیان‌‌های نقش جدید جهانی آن را پی نهاده است، تکامل یافته و ویژگی‌‌های اصلی آن چیست؟

۳- رابطه ناتو قبل و بعد از ۱۱ سپتامبر، چه دستاوردها و کاستی‌‌هایی دارد؟ آیا ناتو برای مقابله با پیامدهای پس از ۱۱ سپتامبر، توانسته نقش خود را در منطقه تقویت بکند یا تغییر بدهد؟

تا چه اندازه ایالات متحده بر نقش ناتو در خاورمیانه در دو مرحله{‌‌پیش و پس از ۱۱ سپتامبر} تاثیر گذاشته است؟

منابع پژوهش

منابع مرتبط کلیدی برای پژوهش حاضر عبارتند از: اسناد ناتو، بیانیه‌ها و اعلامیه‌های آنکه بعد از پایان جنگ سرد به‌عنوان نشانه حُسن نیت و قصد صلح‌آمیزش به دیگران، خود ناتو این اسناد را در دسترس عموم گذاشت. به گفته نویسنده برخی اسناد همچنان طبقه‌بندی شده بودند و دسترسی‌‌شان به مقامات خود ناتو محدود بود. بیانیه‌های در دسترس و دیگر اسناد اساسی و مهم منابع کلیدی پژوهش حاضر را تشکیل می‌‌دهند و این اسناد با مصاحبه‌شوندگان مورد بررسی و بحث قرار گرفته است. مصطفی محمد عرفی، نویسنده کتاب میز خود نیز به‌عنوان یک دیپلمات بلند پایه، توانسته به مقامات در مقر فرماندهی‌‌های ناتو و به امور خارجی و نهادهای نظامی ناتو و متحدان آن و نیز کشورهای خاورمیانه‌‌ای از جمله مصر و کویت به‌عنوان مطالعات موردی دسترسی داشته باشد.

در نهایت، نویسنده، با بررسی و تحلیل اهمیت راهبردی منطقه خاورمیانه، این پرسش را مطرح می‌‌کند که چرا خاورمیانه منبع بی‌ثباتی در سیاست جهان شده است؟ سپس ابتکارات بین‌المللی و ایالات متحده را در برخورد با این بی‌ثباتی بررسی و آن‌گاه نقشه تحول ناتو را در این بستر ترسیم می‌‌کند. همچنین نویسنده نقش ناتو را در رابطه با دو بحران مهم خاورمیانه، عراق و دارفور بررسی و ارزیابی می‌‌کند که آیا این نقش با منافع راهبردی آمریکا همسو بوده یا خیر؟ این کتاب با بررسی جامع تاثیرات حوادث ۱۱سپتامبر بر امنیت جهان و توسعه نقش ناتو در خاورمیانه، منبع مهمی نیز برای ادبیات موجود در امور امنیتی و راهبردی، سیاست خارجی آمریکا، سیاست خاورمیانه، سیاست اروپا و مطالعات تروریسم به شمار می‌آید. [برای تکمیل و به روز شدن مباحث این کتاب، مترجم فصل دیگری را در رابطه با نقش ناتو در تحولات داعش به کتاب اضافه کرده است.