روسیه در دومین شهر بزرگ اوکراین با چالش مواجه شده است
عقبنشینی روسیه از جبهه شرقی
به نظر میرسد که تلاش روسیه برای ارائه یک نمایش پیروزی به رئیسجمهور خود بهعنوان هدیه بهمناسبت سالروز شکست نازیها در جنگ جهانی دوم در روز نهم ماه مه، در اوکراین با چالش جدید روبهرو شد؛ زیرا نیروهای اوکراینی روسها را به سمت مرز شمالشرقی و دور از شهر خارکیف عقب راندند و روسها مجبور شدند پلها را پشت سر خود منفجر کنند. به نوشته روزنامه نیویورکتایمز، کمتر از ۴۸ ساعت قبل از اینکه ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه بهعنوان رهبری که جشنهای روز پیروزی به مناسبت پیروزی شوروی بر آلمان نازی را برگزار میکند، عقبنشینی روسیه از برخی مناطق اطراف خارکیف، دومین شهر بزرگ اوکراین، این مساله را دچار تزلزل میکند و حالا تصویری پیچیده از امتداد جبهه ۳۰۰ مایلی در شرق اوکراین نشان داده میشود.
روسها در چند هفته گذشته در تلاش برای پیشروی در شرق اوکراین بودهاند و بهویژه با نزدیک شدن به روز پیروزی فشار خود را تشدید کرده بودند؛ اما نیروهای اوکراینی - مسلح به سلاحهای جدید ارائهشده توسط ایالات متحده و سایر کشورهای غربی – با ضد حملات خود نیروهای روس را با چالش جدید مواجه کردهاند. تخریب سه پل توسط نیروهای روسی در حدود ۱۲مایلی شمال شرقی خارکیف که توسط ارتش اوکراین گزارش شد، حاکی از آن بود که روسها نه تنها در تلاش بودند تا از تعقیب اوکراینیها جلوگیری کنند، بلکه هیچ برنامه فوری برای بازگشت ندارند. یک مقام ارشد اوکراینی که نخواست نامش فاش شود، گفت که نبرد برای خارکیف تمام نشده است و اگرچه در حال حاضر ما در حال تسلط هستیم، نیروهای روسی در تلاش بودند تا دوباره سازماندهی شوند و به حمله بپردازند. برخی از تحلیلگران نظامی میگویند اقدامات روسیه شبیه به آنچه ارتش روسیه در ماه گذشته در شهر چرنیهیوف در شمال کییف انجام داد، بود. فردریک دبلیو.کاگان، مورخ نظامی و کارشناس ارشد موسسه آمریکن اینترپرایز، یک گروه تحقیقاتی سیاست عمومی مستقر در واشنگتن گفت که استراتژی روسیه در نزدیکی خارکیف میتواند نشاندهنده این باشد که «دستور بازگشت از جایی داده شده بود و آنها تلاش داشتند تا یک خط دفاعی ایجاد کنند.» بر اساس تحلیل اخیر که توسط موسسه مطالعات جنگ، یک گروه تحقیقاتی مستقر در واشنگتن منتشر شده است، نیروهای اوکراینی در هفته گذشته مجموعهای از شهرها و روستاها را در حومه خارکیف پس گرفتهاند و آنها را در موقعیتی قرار داده است که بتوانند نیروهای روسی را از منطقه بیرون کنند و کنترل کامل شهر را «در عرض چند روز» پس بگیرند. این موسسه گفت که این بازگشت نیروها اکنون ارتش روسیه را وادار میکند تا تصمیم بگیرد که آیا برای کمک به دفاع از مواضع در حومه خارکیف، نیروهای کمکی را برای سایر نقاط شرق اوکراین ارسال کند یا خیر؟
بالا و پایین شدن جبهه جنگ در اطراف خارکیف بخشی از یک میدان نبرد پیچیدهتر در شرق اوکراین است که تعداد فزایندهای از شهرها و روستاها را در یک «منطقه خاکستری» گرفتار کرده است که بین نیروهای روسیه و اوکراین گیر افتاده است؛ جایی که آنها در معرض مکرر بیرویه گلولهباران هستند. اوله سینگوبوف، فرماندار اسکوورودینیاکاوا روز شنبه در یک پست تلگرامی گفت: «روسها به تخریب زیرساختهای غیرنظامی منطقه خارکیف ادامه میدهند و افزود که با حملات توپخانهای و راکتی شبانه چندین منطقه را هدف قرار داده و موزه ملی این روستا را تخریب کردهاند.» برای روسیه، شاید بهترین نمونه از چیزی شبیه به پیروزی، شهر بندری ماریوپل در جنوب شرقی بود که مدتها در محاصره بود. اگرچه بسیاری از این شهر توسط بمبارانهای روسیه ویران شده است، اما نشانههای فزایندهای در روز شنبه وجود داشت که کنترل روسیه بر شهر تقریبا کامل شده است.
اشتباه محاسباتی
درخواست ارتکاب خیانت به اولکساندر ویلکول در روز دوم جنگ در تماس تلفنی یک همکار قدیمی به او رسید. ویلکول، فرزند یک خانواده سیاسی قدرتمند در جنوب شرقی اوکراین که مدتها به نظر میرسید که دارای دیدگاههای طرفدار روسیه بود؛ درحالیکه نیروهای روسی در چند مایلی زادگاهش، «کریویریح» پیشروی میکردند، این تماس را پذیرفت. به نوشته روزنامه نیویورکتایمز، ویلکول با یادآوری گفتوگو با وزیر همکار در یک دولت سابق اوکراین که طرفدار روسیه بود، گفت: «به الکساندر یوریویچ گفتم شما به نقشه نگاه میکنید، میبینید که وضعیت از پیش تعیین شده است.» اما این پیشنهاد به طرز شگفتانگیزی شکست خورد. ویلکول گفت زمانی که جنگ شروع شد، منطقه خاکستری برای او در سیاست اوکراین معنا ندارد. موشکهایی که به زادگاهش اصابت کردند، تصمیمگیری را برای او راحت کردند: «او به مقابله خواهد پرداخت.» ویلکول در مصاحبهای گفت: «من با فحاشی پاسخ دادم.»
ماههای اول جنگ در اوکراین به یک شکست نظامی برای ارتش روسیه تبدیل شد و اعتبار فرماندهان و سربازانش را در یک عقبنشینی اجباری از کییف کاهش داد. جنگ روسیه همچنین چالش آشکار دیگری را برجسته کرد: «تحلیل ناقص مسکو از سیاست کشوری که به آن حمله کرده است.» این اشتباه محاسباتی منجر به خطاهایی شدند که برای ارتش روسیه هزینه بیشتری نسبت به تاکتیکهای معیوب اپراتورهای تانک داشت که به داخل باتلاقها هدایت میشدند. کرملین با انتظار یک پیروزی سریع و بدون درد وارد جنگ شد و پیشبینی کرد که دولت زلنسکی شکست خواهد خورد و مقامات برجسته در منطقه شرقی که عمدتا روسیزبان هستند با خوشحالی به سود روسیه تغییر موضع خواهند داد؛ اما تا این لحظه این اتفاق نیفتاده است.
تحلیلگران سیاسی میگویند کوچک انگاشتن قدرت نیروهای اوکراینی توسط روسیه درخصوص شرق کشور مهمترین خطا بود. کوستیانتین اوسوف، نماینده سابق پارلمان از کریویریح با اشاره به سیستم سیاسی روسیه گفت: «هیچکس نمیخواست بخشی از آن چیز در آن سوی دیوار باشد.» او گفت که این سیستم در اوکراین جذابیت ندارد و در ادامه به عدم همکاری گسترده با روسیه، از جمله در میان اوکراینیهایی که روسی صحبت میکنند، اشاره و تصریح کرد: ارزشهای فرهنگی کشور در میان همه اوکراینیها مشترک است. او درباره اوکراین افزود: «ما بخشی از چیز درخشانی هستیم که اینجا با ما و در دستان ماست.آنها چیزی برای ارائه ندارند.» دیگر سیاستمداران برجسته که زمانی متمایل به روسیه بودند، از جمله ایهور ترخوف، شهردار خارکیف و هنادی تروخانف، شهردار اودسا، نیز وفادار ماندند و مدافعان سرسخت شهرهای خود شدند. همراه با رهبران در جنوبشرقی، مردم اوکراین نیز به دفاع پرداختند. همچنین اعتراضات خیابانی علیه روسها در خرسون با وجود خطرات مرگبار برای شرکتکنندگان ادامه دارد. یک مرد جلوی یک تانک ایستاد. معدنچیان و کارگران فولاد کریویریح هیچ نشانهای از وفاداریِ محوری به روسیه نشان ندادهاند. سرهی ژیهالوف، ۳۶ساله، مهندس کارخانه فولاد با اشاره به پیوندهای خانوادگی زبانی و فرهنگی گفت: «قبل از جنگ، ما با روسیه ارتباط داشتیم.» او افزود: «اما دیگر نه.هیچکس شک ندارد که روسیه به ما حمله کرده است.» مناطق جنوب شرقی اوکراین، گسترهای از شهرهای صنعتی و معدنی استپی و آسیبدیده، اکنون کانون نبرد در جنگ است. در مسیر رانندگی از سمت کییف به جنوب، جنگلهای انبوه کاج و باتلاقهای نی شمال اوکراین دیده میشود و چشمانداز آن به دشتهای وسیعِ باز میرسد. مزارع تا افق امتداد دارند: «شکوفههای زردی که در زمینهای سیاه کاشته شده و رشد کردهاند.» از بسیاری جهات، این منطقه با تاریخ شوروی و روسیه در هم تنیده شده است. صنایع آهن و زغال سنگ، جنوبشرقی اوکراین را شکل دادهاند. در داخل و اطراف شهر کریویریح ذخایر سنگ آهن وجود دارد. همچنین زغال سنگ در شرق دورتر و در نزدیکی شهر دونتسک هم دیده میشود.
دو دره معدنی، معروف به کریوباس و دونباس، صنعت متالورژی را بهوجود آوردهاند که از اواخر قرن نوزدهم به بعد، ملیتهای بسیاری را از سراسر امپراتوری تزار و شوروی جذب کرد و زبان روسی را به زبان غالب در این منطقه تبدیل کرد. روستاها اما عمدتا به زبان اوکراینی صحبت میکردند. منطقه برای سالها سیاستمداران متمایل به روسیه مانند ویلکول را انتخاب میکرد که خاری در چشم ملیگرایان اوکراینی بودند که بهدلیل ترویج رویدادهای فرهنگی به سبک شوروی خشم بسیاری از اوکراینیها را برمیانگیخت. برای مثال، او یک میهمانی سینگالونگ را در کریویریح ترتیب داد تا «کاتیوشا» آهنگی روسی که با پیروزی شوروی در جنگ جهانی دوم مرتبط است، پخش شود. اساسا ویلکول در دوران ریاستجمهوری سابق و طرفدار روسیه، در کنار ویکتور اف.یانوکوویچ، در عرصه سیاست حضور داشت و در دولت وی معاون نخستوزیر بود تا اینکه معترضان خیابانی در سال۲۰۱۴ یانوکوویچ را برکنار کردند. بسیاری از کابینه یانوکوویچ همراه با او به روسیه گریختند. اما ویلکول درحالیکه پدر سالخوردهاش شهردار شهر بود، بهعنوان رئیس سیاسی بالفعل کریویریح در اوکراین باقی ماند. منش ویلکول توجه مسکو را به خود جلب کرد. ویلکول در این مصاحبه گفت: «در سال۲۰۱۸ از طریق یک واسطه به او گفته شد که زمان هرج و مرج به پایان رسیده است و اگر میخواهد در سیاست در جنوب شرق باقی بماند، اکنون باید از دستورات مسکو پیروی کند.» اما وی قبول نکرد. او گفت روسها حتی به خود زحمت ندادهاند که به او اظهار علاقه کنند، آنها فقط خواستههایی را مطرح کردند. او گفت که مسکو همین رویکرد را در قبال دیگر سیاستمداران در شرق اوکراین اتخاذ کرد. او گفت: «آنها حتی سعی نکردند ما را متقاعد کنند. آنها فقط فکر میکردند که ما پیشاپیش در کنار آنها خواهیم بود.»
در آستانه جنگ، ویلکول به احتمال زیاد یک سیاستمدار متمایل به روسیه در اوکراین در نظر گرفته شده بود که گستردهترین حمایت مردمی را دارد. او گفت: «من در این سطح تنها گزینه بودم.» او همچنین از سوی مسکو بهعنوان یک نیروی بالقوه برای روسها در زمان حمله به اوکراین در نظر گرفته شد. این مصادف با زمانی شد که ویتالی زاخارچنکو، یک اوکراینی تبعیدی در روسیه که در دولت یانوکوویچ وزیر کشور بود، با تلفن همراه ویلکول تماس گرفت. او به ویلکول توصیه کرد با روسها همکاری کند. ویلکول گفت: «به او گفتم گم شو. من لحظهای هم به پیشنهاد او فکر نکردم.» ویلکول گفت که از سوی رهبری روسیه و مخالفان ملیگرایش در داخل، با سوءتفاهم روبهرو بوده است. او گفت که یک پدربزرگش با روسهای سفید در جنگ داخلی مبارزه کرده بود. او گفت که خانواده ویلکول صد سال است که در این سرزمین با روسها میجنگند. او گفت که کرملین احترام او به کهنهسربازان جنگ جهانی دوم و حمایت از حقوق روسیزبانان را بهعنوان حمایت بالقوه از امپراتوری روسی تازه تعبیر کرده؛ چیزی که به گفته او اشتباه بوده است. او روسها را «خودبزرگبین های کلاسیک» نامید.
دو جشن متفاوت
در گذشته، رئیسجمهوری روسیه از جشن سالانه پیروزی شوروی بر نازیها در سال ۱۹۴۵ برای تقویت نظامیسازی مستمر خود در جامعه روسیه، تمجید از ارزشهای میهنپرستی قهرمانانه و در جهت انتقاد و انحطاط ارزش های غربی استفاده میکرد. به نوشته روزنامه نیویورکتایمز، امسال، او بدون شک تلاش خواهد کرد تا توجیهی برای جنگ پیدا کند؛ البته او پیشتر گفته بود که به جنگ نازیهای اوکراین خواهد رفت. البته این جشن در اروپای غربی به شکل متفاوت برگزار خواهد شد. امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه این روز را در برلین و استراسبورگ، مقر پارلمان اروپا خواهد بود و از چشمانداز بلندپروازانه خود برای یک بلوک ۲۷ کشوری سخن خواهد گفت که یک قدرت اقتصادی است. نیکول باچاران، تحلیلگر سیاست خارجی فرانسه میگوید: «دو پارگی مشهور است. در یک صفحه، رژه نظامی باشکوه مسکو، در سوی دیگر چیزی دست و پا گیرتر و کندتر است.» دو اروپا اکنون در قارهای وجود دارند: «یکی روسیه پوتین که شکست آلمان نازی در جنگ بزرگ میهنی را با شکوه برگزار میکند و برای آنها بسیار مقدس است و دیگری در پاریس و برلین که نمادی از ضرورت صلح است.» تقابل بین جهانبینیهای قرن نوزدهمی و بیستویکمی با پیامدهای بالقوهای همراه است که قرن بیستم در وردون، هیروشیما و جاهای دیگر خود را نشان داده است. از همه مهمتر جنگ روسیه در در اوکراین نشان داد که خطر آتشسوزیهای بزرگ در گذشته باقی نمانده است. پوتین با استناد به یک ضربالمثل روسی، در سال۲۰۱۴ گفت که برای جامعه، حتی مرگ هم زیباست. ویژگیای که قهرمانی دستهجمعی ملت در درگیریهای نظامی را توضیح میدهد. او «حقایق اخلاقی برتر» را که مردم روسیه دنبال میکنند با این باور در غرب مقایسه کرد که تنها موفقیت اقتصادی برایشان مهم است.