جاده جدید امپراتور
درصورتیکه مقامهای آمریکایی فشار میآوردند که کار پروژهها به سرعت پیش برود، مورد انتقاد قرار میگرفتند و اگر با احتیاط پیش میرفتند بازهم مورد انتقاد بودند. یک مثال درباره سرعت کار بزنم. آمریکاییها به تکمیل سد «ساتپارا» در «گلگت بلتستان» کمک کردند؛ اما فهمیدند که این پروژه پایداری ندارد. درآمد مالیاتی از انرژی تولیدشده فقط کفاف حقوق کارگران سد را میداد نه هزینههای تعمیر و نگهداری آن را. برای چندین دهه، مقامهای بانک جهانی و بانک توسعه آسیایی خواستار اصلاح تعرفه انرژی شدهاند و اشاره میکنند که برق تولیدشده به قیمت انتقال و مالیات ثابت مانده است. آنچه وضعیت را بدتر میساخت این بود که دولت گلگت - بلتستان از تخصص کافی برای اداره سد برخوردار نبود و مردم محلی جریان آب را به دیگر منابع برقی هدایت میکردند و باعث میشدند که سد با ظرفیت کمتر از ۴۰درصد کار کند.
این یک پروژه قابلتوجه با تاثیر اندک بود. وقتی مقامهای آمریکایی احتیاط بیشتری به خرج میدادند، آنها با خطر پیشی گرفتن رویدادها مواجه میشدند. در جولای ۲۰۱۳، پس از ۳ سال لابی از سوی دولت پاکستان، ایالات متحده مطالعه امکانسنجی برای سد «دیامر - باشا» را که آن هم در گلگت بلتستان واقع شده است، تایید کرد. قرار بود این مطالعه به سرمایهگذاران بینالمللی اعتماد بیشتری برای سرمایهگذاری در این پروژه بدهد که با بودجهای ۱۲ تا ۱۴میلیارد دلاری تقریبا دوبرابر کل بودجه کمکی آمریکا برای پاکستان بود. چندین نگرانی درباره این پروژه از جانمایی آن برمیخاست: سرزمین مورد مناقشه با فعالیت لرزهای زیاد و جمعیتی ۳۰ هزارنفری که باید جابهجا شوند و مکان جدیدی برای اسکانشان در نظر گرفته شود.
در زمانی که مطالعه امکانسنجی به تصویب و تایید رسید، جایگاه چین در میان کمکدهندگان (به) و سرمایهگذاران در پاکستان در حال افزایش بود. در سال ۲۰۱۴، چین ۱۲ میلیارد دلار تامین مالی رسمی را اعلام کرد که سهپنجم آن در زمینه تجاری بود. اعلان CPEC در مه ۲۰۱۳، طی دیدار «لی ککیانگ» از پاکستان، در زمانی بود که کمک آمریکا در حال کاهش بود. درست در زمانی که چین در سال ۱۹۶۵ از فرصت بهره جست و پیشنهاد کمک داد آن هم در زمانی که ایالات متحده در حال ارزیابی دوباره روابطش با پاکستان بود، این کشور دوباره در حال پیشروی و گام برداشتن به جلو بود. در این زمان، چین چیزهای بیشتری برای پیشنهاد داشت. اگرچه تفاهمنامههای اولیه برای CPEC جزئیات زیادی را اعلام نکرد، اما توافقات امضاشده در سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ نشان داد که CPEC میتواند تا ۴۶میلیارد دلار برسد. طی سفر «شی» به پاکستان در آوریل ۲۰۱۵، هر دو طرف ۵۱ تفاهمنامه امضا کردند. نخستوزیر نواز شریف هم چینیها را مطمئن کرد که او با پیشرفت پروژهها «تمام تسهیلات ممکن را گسترش خواهد داد». انتظارات بسیار زیاد بود. برخی ناظران پاکستانی بر این باور بودند که CPEC بهنوعی «طرح مارشال چینی است». در سال ۲۰۱۶، مقامهای پاکستانی نامهای به USAID فرستادند و از آن خواستند تا مطالعه امکانسنجی برای سد دیامر -باشا را متوقف سازد. سال بعد، پاکستان و چین یک تفاهمنامه برای تامین مالی پروژهای با سه سد دیگر بهعنوان بخشی از بسته ۵۰ میلیارد دلاری امضا کردند. با این اعلان، CPEC به رقم افسانهای ۱۰۰میلیارد دلار رسید.
اما سد دیامیر - باشا، همچون دیگر بخشهای CPEC، تحققنیافته است. ۶ماه پس از اعلام تفاهمنامه ۵۰ میلیارد دلاری، اداره توسعه آب و برق پاکستان (WAPDA) درخواست خود را برای تامین مالی چین پس گرفت. مُزمِل حسین، رئیس WAPDA گفت: «شرایط چین برای تامین مالی پروژه سد دیامر - باشا قابل انجام نبوده و برخلاف منافع ماست.» اینکه آیا این یک تاکتیک مذاکراتی برای شرایط بهتر بود یا یک رد صادقانه، باعث شد آینده این پروژه همچنان مبهم بماند. همچنین محتمل است که چین پیشنهادهایی به پاکستان داد که پاکستانیها ترجیح دادند که از خیر آن بگذرند. در سال ۲۰۱۸، قاضی عالی پاکستان کمپین تامین سرمایه مالی برای سد را آغاز کرد و مجموعهای از سلبریتیهای پاکستانی از جمله خواننده «آراند بی» به نام «آکون» ترغیب شدند که به این کمپین یاری مالی برسانند. در اوایل ۲۰۲۰، آنها توانستند یکدرصد هزینه برآوردشده را تامین کنند.