راهنمای ارتباطات و بازاریابی «جک ما» برای کارآفرینان
جک ما در مسیر ساخت بزرگترین برند تجارت الکترونیک چین (Alibaba) درسهای بسیاری آموخت. مسیری که هموار نبود و رمز موفقیت امروز او اعتماد میان Alibaba و مشتریانش است. این همان موضوعی است که همچنان جک ما روی آن تاکید دارد و معتقد است هر کسب و کاری برای بقا نیازمند اعتماد مشتریان است که مهمترین مولفه در یک معامله تجاری است. جک ما سالهاست به الگویی برای کارآفرینان بدل شده و راه و روش او برای راهاندازی موفق یک کسبوکار الگوی بسیاری از افراد است. در این یادداشت به رویکرد جک ما در بازاریابی و روابط عمومی میپردازم.
۱-در شکایتها فرصت پیدا کنید
جک ما طرفدار مخاطبی که همواره شکایت دارد نیست، اما به کارآفرینان توصیه میکند که از میان شکایت مخاطبان فرصتهای خود را پیدا کنند. وقتی مخاطبان از موضوعی شکایت دارند نیاز خود را بیان میکنند. آنها به کارآفرینان این فرصت را میدهند که شنونده باشند. کارآفرینان از این طریق میتوانند راهحلی برای این مشکلات پیدا کنند و با گوش کردن به بزرگترین مشکلات، آنها را در کسبوکار خود تبدیل به راهحل کنند.
۲-افراد را برای یک هدف مشترک متحد کنید
جک ما در سال ۱۹۹۹ گروهی از سرمایهگذاران را گرد هم آورد و به آنها از چشمانداز خود در Alibaba گفت. او آنها را برای رسیدن به یک هدف مشترک که تاسیس غول تجارت الکترونیک چین بود متحد کرد. جک ما معتقد است کارآفرینان باید در زمان استخدام نیروی انسانی هم بهروشنی اهداف کسبوکار را به آنها منتقل کنند.
با این کار یک کارآفرین میتواند اعضای یک تیم را نسبت به چشمانداز و اهداف کسبوکار همراه کند و اگر آنها به ماموریت و هدف کسبوکار اعتقاد داشته باشند مخاطب یا مشتری نیز آنها را باور خواهد کرد و وقتی همه مخاطبان کسبوکار به چشمانداز مجموعه اعتقاد داشته باشند کسبوکار رشد چشمگیری خواهد داشت.
۳-نوآوری
یکی از کارهایی که در گروه Alibaba حتی رشد آن متوقف نشده است توجه به نوآوری بوده است. برای مثال وقتی با مشکلی در یک فرآیند روبهرو میشوند سوالاتی را برای بهبود خدمات میپرسند. با این کار آنها میخواهند کل فرآیند را بهبود ببخشند.
جک ما به کارآفرینان توصیه میکند قبل از اینکه محصولی را روانه بازار کنند بدانند این محصول چقدر متفاوت و نوآورانه است. درک این نکته ضروری است که راهاندازی یک کسبوکار بدون اینکه به این موضوع فکر شود که چطور بهتر میشود و آیا روند رو به رشدی دارد، بیفایده است، چون در این صورت نوآوری در آن بی معنی است.
۴-تنها یک مدل کسبوکار وجود دارد: کمک به دیگران
اگر یک استارتآپ کمکی به مخاطب نمیکند داشتن یا راهاندازی آن فایده ندارد. جک ما معتقد است برای کارآفرینان و صاحبان کسبوکارهای کوچک درآمد از طریق کمک به دیگران به دست میآید. سوال اصلی این است آیا محصولی که در کسبوکار ارائه میشود نیاز مبرمی از یک گروه مخاطب را برطرف میکند؟
آیا زندگی دیگران را شادتر میکند؟ باعث ارتقای کسبوکارشان میشود؟ در همین زمینه گروه Alibaba به صاحبان مشاغل کوچک در چین کمک میکند تا محصولات خود را در خارج از چین بفروشند حتی سرویسهایی هم به مشاغل بزرگ در همین زمینه ارائه میکند.
کسبوکارهای کوچک همواره از جک ما تشکر میکنند، چرا که کسب و کار آنها به کمک او توانسته وارد بازارهای بینالمللی شود.
۵-بودجه یک مشکل است، اما نباید مانعی برای کسبوکار باشد
وقتی جک ما به Alibaba فکر میکرد نهتنها هیچ پولی نداشت که بانکها نیز از دادن وام به او خودداری کردند. او ایده خود را با صدها سرمایهگذار در چین مطرح کرد، اما هیچیک به سرمایهگذاری روی ایده او اعتقادی نداشتند. آنها گمان میکردند ایده یک شرکت اینترنتی که قرار است به مشاغل کوچک برای فروش جهانی و صادرات محصولاتشان کمک کند منطقی نیست. جک باید راهی پیدا میکرد تا کار شرکت را شروع کند. او از ۱۸ گروه علاقهمند که به ایده او باور داشتند خواست که هر کدام فقط ۵۰هزار دلار به کسب وکار او بدهند تا با اضافه شدن پول خودش به این مبلغ کار را شروع کند، اما بسیاری از سرمایهگذارها به او اعتماد نکردند، اما او بالاخره راه خود را پیدا کرد. اگر شما ایدهای دارید و به انتظار سرمایه، بیکار نشستهاید جک روش شما را نمیپسندد. حتی اگر اقدام برای جذب کانالهای سرمایهگذاری اصلی به نتیجه نرسیده راه دیگری وجود دارد.