دیپلمات دیپلماسی سخت

دنیل لاریسون در ریسپانسیبل استیت کرفت می‌نویسد: بلینکن یکی از اعضای دارای احترام و اعتبار در نهاد سیاست خارجی حزب دموکرات است و سوابق پیچیده‌ای دارد. درحالی‌که برخی طرفداران خویشتن‌داری در انتصاب او می‌توانند چند یادداشت محتاطانه امیدوار‌کننده بیابند، مواردی هم وجود دارد که می‌تواند نگرانی آنها را برانگیزد. بلینکن همانند بایدن یکی از حامیان اصلی توافق منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای ایران موسوم به برجام به شمار می‌رود؛ توافقی که تا پیش از خروج رئیس‌جمهوری دونالد ترامپ از آن در حدود ۲ سال پیش، از بیشتر جهات موفقیت‌آمیز حساب می‌شد. بلینکن گفته است که دولت بایدن مجددا به توافق برمی‌گردد و آن را به‌عنوان پایه‌ای برای پیگیری توافق‌های بعدی می‌داند. او همچنین از تمدید پیمان «استارت جدید» با روسیه که به کاهش ذخایر هسته‌ای و تعیین سقف برای آنها مربوط می‌شود، حمایت می‌کند. از این رو انتصاب بلینکن می‌تواند نشانه مثبتی باشد مبنی بر آنکه دولت بایدن معاهده کنترل تسلیحاتی را برای پنج سال آینده زنده نگه خواهد داشت.

بلینکن در سطح بین‌المللی هم مورد احترام است و از این رو، موقعیت خوبی برای ترمیم بسیاری از روابطی خواهد داشت که به‌دلیل بی‌پروایی مایک پمپئو آسیب دیده‌اند. برای ایالات متحده، وزیر امور خارجه‌ای که به جای خرابکاری و نابودی اخلاقیات دیپلمات‌ها به کار وزارتخانه تحت مدیریت خود ارزش دهد، خوشایند خواهد بود. از آنجا که ترمیم و جوان‌سازی وزارت امور خارجه یکی از اصلی‌ترین وظایف وزیر بعدی خواهد بود، می‌توان گفت که بلینکن کاملا برای این سمت واجد شرایط است. اما زمانی که صحبت از مداخله نظامی به میان بیاید، سابقه بلینکن چندان اطمینان‌بخش نیست. به گزارش رابرت رایت و کانر ایکولز، دو روزنامه‌نگاری که سیستمی برای درجه‌بندی نامزدهای احتمالی بایدن در سمت‌های مختلف با استاندارد واقع گرایی مترقی ایجاد کرده‌اند، حمایت بلینکن از خویشتن‌داری نظامی بسیار ضعیف بوده است.

بلینکن معتقد است دلیل شکست سیاست ایالات متحده در سوریه این بوده که نیروی کافی به کار نگرفته است. او همچنین در حمایت از موافقت بایدن با حمله به عراق این طور استدلال می‌کند که رای او، «رای به دیپلماسی سخت» بوده است. طبق برخی گزارش‌ها، او طرفدار مداخله لیبی بوده و حتی در ابتدا، از حمایت ایالات متحده از جنگ ائتلاف سعودی علیه یمن هم پشتیبانی کرده است. به‌طور خلاصه، بلینکن با برخی از بزرگ‌ترین اشتباهات سیاست خارجی که بایدن و اوباما مرتکب شده‌اند، موافق بوده و بیشتر از هر دوی آنها به مداخله نظامی تمایل دارد. جنگ علیه یمن یک نمونه مهم از چگونگی برخورد بلینکن با موقعیتی وحشتناک است؛ اما به نظر می‌رسد او درس خود را گرفته. بلینکن در سال ۲۰۱۵ در حال دفاع از تصمیم فاجعه‌بار دولت اوباما به حمایت از مداخله در یمن بود. اما همانند بسیاری از دیگر مقامات سابق اوباما، بلینکن دیدگاه خود را درباره سیاست‌گذاری‌های آن زمان تغییر داده است. او در سال ۲۰۱۸ نامه‌ای را در حمایت از تلاش برای پایان دادن به درگیری ایالات متحده در جنگ امضا کرد. بایدن خود متعهد شده است به حمایت ایالات متحده از ائتلاف سعودی پایان دهد. این دو مساله نشان می‌دهد می‌شود به وقوع این اتفاق در اوایل سال جدید امیدوار بود. یمن مهم‌ترین آزمون زودهنگام برای توانایی بایدن و بلینکن در فاصله گرفتن از خطاهای دولت‌های اوباما و ترامپ است.

در حالی که یکسری نشانه‌های دلگرم‌کننده‌ای وجود دارد مبنی بر اینکه دولت بایدن برخی از سیاست‌های مخرب دولت ترامپ را خنثی می‌کند، لازم به توجه است که بایدن و بلینکن یک استراتژی بیش از حد بلند پروازانه و پرهزینه پیش رو دارند. بلینکن در اوایل سال ۲۰۱۹ در مقاله‌ای که به‌طور مشترک با رابرت کاگان نوشته بود، دیدگاه‌های جایگزین سیاست خارجی را که خواستار کاهش ایفای نقش ایالات متحده در جهان می‌شود، رد کرده بود. در رابطه با مساله سوریه، بلینکن و کاگان ادعا کردند که ایالات متحده به‌دلیل «کم‌کاری» مرتکب خطا شده‌اند. این، یک نگرش شدیداللحن مداخله‌گرایانه است که سال‌ها پس از آغاز جنگ در سوریه همچنان باقی مانده. آنها خواستار «استفاده عاقلانه از زور» شدند که چندان با اعتقاد آنها به نیاز به استفاده از قدرت بیشتر در کابوس سوریه همخوانی ندارد. ظاهرا اگر در سال‌های آینده بحران مشابهی رخ دهد، بلینکن می‌تواند بایدن را به استفاده از زور ترغیب کند.

شکی نیست که در قیاس با کارمندان فعلی وزارت امور خارجه، بلینکن در مقام وزیر یک پیشرفت بزرگ به شمار می‌رود. پس از چهار سال تضعیف روحیه و ریاست وحشتناک وزارت امور خارجه، بلینکن می‌تواند میزانی از خسارات وارده به این سازمان را جبران کند. همچنین واضح است که بلینکن در قیاس با باقی گزینه‌های بایدن، انتخاب بهتری است. شاید مدافعان خویشتن‌داری در رابطه با برخی استدلال‌های بلینکن به او امیدوار باشند؛ اما اگر ایالات متحده در سال‌های پیش رو برای یک مداخله نظامی نادرست دیگر آماده شود، باید او را مسوول بدانیم.

پیش از این نیز «دنیای اقتصاد» در گزارشی به تاریخ چهارم آذرماه انتخاب بلینکن را نماد شیفت آمریکا برای بازگشت این کشور در جهت رهبری دنیا دانسته بود. جو بایدن، رئیس‌جمهور منتخب ایالات‌متحده در حال پیشبرد وعده‌های انتخاباتی خود مبنی بر بازگرداندن آمریکا به‌عنوان رهبر در صحنه جهانی و تکیه بر متخصصان است. بایدن از آنتونی بلینکن به‌عنوان وزیر امور خارجه و لیندا توماس-گرینفیلد به‌عنوان سفیر در سازمان ملل نام برده است. چنین نام‌هایی این امر را به ذهن متبادر می‌سازد که سیاست خارجی در دولت نوپای بایدن مبتنی بر اهمیت سیاست خارجی در پس‌زمینه دولت بایدن است.