ریشههای نظم سیاسی: از دوران پیشاانسانی تا انقلاب فرانسه
سابقه خونینِ چین طی دوره «ژوی شرقی»، وقتی با جوامع دیگر جنگطلب و ستیزهجو مقایسه شود، برجسته میشود. یک محقق تخمین زده که طی دوران ۲۹۴ ساله «دوره بهار و پاییز»، بیش از ۱۲۱۱ جنگ میان «ایالتهای» چینی درگرفت. در تمام این دوره، فقط یک بازه ۳۸ ساله آرامش وجود داشت. بیش از ۱۱۰ واحد سیاسی طی این دوره منقرض شدند. طی ۲۵۴ سال بعدی دوره «ایالات متخاصم»، ۴۶۸ جنگ به وقوع پیوست که فقط ۸۹ سالِ آن در آرامش بود. تعداد کل جنگها فقط به این دلیل کاهش یافت که تعداد ایالتهایی که به طرز چشمگیری فتح و ادغام را از سر گذراندند، افت کرد. طی «دوره ایالات متخاصم»، ۱۶ ایالت به دست ۷ ایالت که طی این دوره باقی ماندند، منقرض شدند. اما جنگهایی هم که رخ میدادند به لحاظ مقیاس و مدت زمان بهطور چشمگیری افزایش یافتند. طی «دوره بهار و پاییز» برخی جنگها مشتمل بر نبردی واحد [نبرد میان دو واحد سیاسی بود] بودند و فقط یک روز ادامه مییافت. با حرکت به روزهای پایانی «دوره ایالات متخاصم» محاصره برای ماهها و جنگ برای سالها به طول میانجامید و این شامل ارتشهایی میشد که تعدادشان به ۵۰۰ هزار سرباز هم میرسید.
در مقایسه با دیگر جوامع نظامیگرا، چینِ دوران «ژو» بسیار خشن بود. براساس یک تخمین، دولت «کین» موفق شد ۸ تا ۲۰ درصد از کل جمعیت خود را بسیج کند، در مقایسه با یک درصد برای جمهوری روم و ۲/ ۵ درصد برای «اتحادیه دلوس یونان» [Greek Delian League: اتحادیه دلوس ائتلافی از شهر-دولتهای یونان به رهبری آتنیها بود که در سال ۴۷۸ قبل از میلاد برای رهایی شهرهای یونان شرقی از دست ایرانیان (هخامنشیان) تشکیل شده بودند. این ائتلاف در حقیقت دفاعی در برابر انتقام احتمالی ایرانیان بهدنبال پیروزیهای یونان در ماراتن، سالامیس و پلاتای در اوایل قرن ۵ قبل از میلاد بود] نرخ بسیج در اوایل اروپای مدرن حتی پایینتر بود. تلفات هم به مقیاسی بیسابقه بود. «لیوی» گزارش میدهد که جمهوری روم در شکستهایش در دریاچه تراسیمن و کانای تقریبا ۵۰ هزار سرباز را از دست داد؛ یک تذکرهنویس چینی ادعا میکند که در یک جنگ در سال ۲۹۳ قبل از میلاد ۲۴۰ هزار سرباز و در ۲۶۰ قبل از میلاد در جنگی دیگر حدود ۴۵۰ هزار سرباز جان خود را از دست دادند. در مجموع، گفته شده دولت «کین» بیش از ۵/ ۱ میلیون سرباز از ایالتهای دیگر را در فاصله ۳۵۶ و ۲۳۶ قبل از میلاد کشته است. تمام این آمارها از سوی مورخان آماری بهشدت اغراق شده و غیرقابل راستیآزمایی اعلام شده اما همچنان قابلتوجه است که آمارهای چینیها در مرتبهای بس بالاتر از همقطاران غربیشان قرار دارد.
گذار و تغییر از ارابهها به پیاده نظام بهعنوان هسته اصلی قدرت چشمگیر ارتش چین توازیهای آشکاری با گذار و تغییر از شوالیههای به شدت مسلح به ارتشهای پیاده نظام متشکل از کمانداران و سربازان نیزهدار در اروپا دارد. هیچ یک از این تحولات موقعیت اجتماعی آریستوکراسی را که تشکیلدهنده ارابهرانان و شوالیهها بود، افزایش نداد. در هر دو تمدن، این فقط نخبگان آریستوکرات بودند که از توان تجهیز خود به سبک قدیمی جنگاوری برخوردار بوده و از آموزش تخصصی لازم برای این نقشها برخوردار بودند؛ درحالیکه بهنظر میرسد محرک این گذار عمدتا تغییر در فناوری بوده اما همچنین محتمل است که صفوف آریستوکراسی بهطور مستمر در چین نحیف شده و تعداد کمی از متخصصان نظامی بسیار آموزشدیده را باقی گذاشت.
نوآوریهای نهادی رخ داده به واسطه جنگهای دائمی
جنگهای شدید، انگیزههایی به قدر کافی قدرتمند خلق کرد که به تخریب نهادهای قدیمی و خلق نهادهای جدید به جای آنها انجامید. این نهادهای جدید با توجه به سازماندهی نظامی، مالیاتگیری، بوروکراسی، ایدهها و نوآوریهای تکنولوژیکی غیرنظامی رخ دادند.
سازماندهی نظامی
اولین پیامد این سطح بالای جنگ، با شگفتی بسیار، همانا تحول و تکامل در سازمانهای نظامی دولتهای متخاصم بود. چنانکه پیشتر ذکر شد، جنگها در اوایل «دوره بهار و پاییز» ازسوی آریستوکراتهای ارابه سوار در میگرفت. هر ارابه به یک ارابهسوار و لااقل دو جنگجو نیاز داشت و با یک قطار لجستیکی تا ۷۰ سرباز همراهی میشد. راندن یک ارابه و درگیر شدن با آن مهارتهای دشواری بود که به آموزشی چشمگیر نیاز داشت و بنابراین، بهعنوان حرفهها و مشاغل آریستوکراتیک مناسب بودند. پیاده نظام در این دوره تنها بهعنوان نیروی کمکی خدمت میکرد.گذار از «جنگ ارابهای» به جنگ پیاده نظام/ سواره نظام به تدریج در پایان «دوره بهار و پاییز» رخ داد. ارابهها در ایالتهای جنوبی «وو» و «یو» کاربرد محدودی داشتند چرا که این دو منطقه دارای دریاچهها و مردابهای زیادی بود و در مناطق کوهستانی هم چندان موثر و کارآمد نبودند. سواره نظام برای اولین بار در آغاز «دوره ایالات متخاصم» ظاهر شدند که آشکارا مبتنی بودند بر تجربه نبرد با بربرهای سواره استپهای غربی. پیاده نظام با تکثیر سلاحهای آهنی، کمانهای پولادی و جوشنهای بر تن کرده مفیدتر شده و کاربرد بهتری یافتند. ایالت غربی کین یکی از اولین ایالتها برای سازماندهی دوباره ارتش خود بوده، ارابهها را به نفع ترکیبی از سربازان پیاده و سواره و تا حدی بهخاطر قلمرو و بهدلیل فشار دائمی از سوی بربرها کنار گذاشت. ایالت «چو» اولین ایالتی بود که از مردم ایالت دیگر شروع به سربازگیری کرد آنگاه که ایالت «چن» را شکست داد و کشاورزانش را واداشت وارد خدمات نظامی شوند.