فاجعه ماندگار تاریخ!
هیچ سیاستمدار مطرح یا کشوری در حوزه کشورهای غربی و خاورمیانه از جمله ایران نبود که به نوعی نسبت به این اقدام آمریکا و بیش از آن حمله ترکیه با سلاحهای سبک و سنگین و دورزن و هواپیماهای بمبافکن، واکنشی نداشته باشد. این واکنشها و موضعگیریها هنگامی خواهناخواه برجسته شد که پیش از این، ساکنان کرد و نیروهای نظامی موسوم به یگانهای مدافع خلق (یپگ) این منطقه با تجهیزات و سلاحهای مدرن اهدایی آمریکا نقش قابلتوجهی در جنگ با داعش ایفا کرده بودند و هم اکنون نیز بیشترین زندانیان داعش به همراه خانوادههایشان در این منطقه حائل قرار دارند.
درک عمیق این رخداد و پیشبینی آینده آن وقتی به واقعیت نزدیک میشود که رجوعی به تاریخ حضور کردها در میان چهار کشور ایران، عراق، ترکیه و سوریه از ۱۰۰ سال قبل تاکنون داشته باشیم و این امکانپذیر نیست مگر به پیمان محرمانه «سایکس پیکو» با گذشت بیش از صد سال از انعقاد آن میان وزرای خارجه دو قدرت مطرح و بزرگ آن زمان یعنی فرانسه و انگلستان که بعد از شکست دولتهای محور از دولتهای متفق و فروپاشی امپراتوری عثمانی بهعنوان یکی از این دولتهای محور و برای تنبیه و تقسیم آن در نهم ماه مه ۱۹۱۶ و در ادامه، «معاهده سِوِر» بعد از جنگ جهانی اول در سال ۱۹۲۱ و «لوزان» در تاریخ ۲۴ ژوئیه ۱۹۲۳ میان سه کشور انگلیس، فرانسه و روسیه اشاره کرد؛ در آن زمان کردها با جمعیتی حدود سه و نیم میلیون نفر، سابقه هیچ مبارزه استقلالطلبانه برجستهای نداشتند و امضای این قرارداد، واکنشی از سوی کردهای آن زمان که اصلا بهشمار نیامده بودند برنیانگیخت. این قرارداد، حامیانی چون ایران، سوریه، عراق، فلسطین، لبنان و ترکیه داشت که گرچه همگی به جز ایران به نوعی از این قرارداد آسیب دیده بودند ولی در روند تاریخی، اسلامگرایان افراطی همچون داعش که هیچ مرزی را به رسمیت نمیشناسند و کردها که حقوقی برای آنان متصور نشده بود خواستار تجدید نظر در آن هستند. این قرارداد از نظر جمعیتی، قومی و مذهبی منطقه را بهگونهای تقسیم کرده بود که همیشه میان این کشورها که عمدتا شامل خاورمیانه مرکزی و شرقی میشد اختلاف جدی و حلنشدنی وجود داشته باشد زیرا تقسیمبندی حاصل از این معاهده، بسیار درهم، بیقاعده، بیضابطه و نامتجانس است.
کتاب «صلحی که همه صلحها را بر باد داد» فروپاشی امپراتوری عثمانی و شکلگیری خاورمیانه معاصر را به استناد اسناد محرمانه وزارت امورخارجه انگلستان بیان میکند و راز و رمزهای اهداف و مقاصد استعمارگران آن زمان را آشکار میسازد. اگر از این پیشینه تاریخی سریع عبور کنیم باید دید پشت ذهن ترکیه در این فرآیند صد و چند ساله تاریخی تا به امروز که قدرت بهدست حزب عدالت و توسعه اردوغان افتاده است چه میگذرد که به محض چراغ سبز آمریکا و خروج نیروهایش اقدام به ورود به خاک سوریه و سرکوب و کشتار کردها میکند، تردیدی در انجــام این کار به خود راه نمیدهد، نگران محکومیت جهانی خود نیست و با جرات از دستیابی به عمق جبههای ۳۲ تا ۳۵ کیلومتری در طول حدود ۵۰۰ کیلومتر سخن میگوید. ترکیه در چه وضعی است که این توانایی را در خود میبیند؟ اوضاع سیاسیاش در داخل و در میان پنج حزب مطرح چیست؟ راهبردش برای اقناع افکار عمومی داخل چیست و اصولا چگونه میخواهد جامعه جهانی را نسبت به این اقدام و نتایج فاجعهبار آن متقاعد سازد؟ واکنش عملی آمریکا، سوریه و روسیه هر کدام در جایگاههای متفاوت چگونه خواهد بود؟ سرنوشت اقتصاد ترکیه در جنگی که بهنظر نمیرسد کمدامنه و کوتاهمدت باشد و احتمالا به جنگهای نامتقارن و چریکی میانجامد چه خواهد شد؟ صفبندی قوا در اروپا و حتی در داخل کنگره آمریکا و میان احزاب جمهوریخواه و دموکرات در مقابل تصمیمهای غیرمنتظره و نه چندان متعارف ترامپ چه خواهد بود؟ دستور خروج نیروهای آمریکایی از این منطقه کردنشین به مثابه خالی کردن پشت متحدانش در جنگی پیروزمند با داعش بر چه پایه و اساسی اتخاذ شد و نتایج این دستور که با حمله ترکیه به منطقه شمال سوریه توام شد و فجایع ناگزیری که رخ داده و خواهد داد، چه تاثیری در انتخابات پیش روی ریاستجمهوری آمریکا برای ترامپ خواهد داشت؟ بحثهای پر حرارت و تهدیدهای ترامپ علیه ترکیه تا چه اندازه پایه و اساس اجرایی دارد؟ اینها همگی موضوعاتی است که ترکیه، آمریکا و سایر کشورهای درگیر را در موقعیت پاسخگویی به افکار عمومی جامعه جهانی قرار خواهد داد. برای ارزیابی اینکه عواقب و عوارض این موضوعات تا چه حدی ترکیه را بهعنوان بازیگر اصلی این مناقشه در یک موقعیت متزلزل و ناپایدار یا مستحکم و پایدار قرار میدهد باید به چند ویژگی بنیادی ترکیه اشاره کرد: ترکیه مشتمل بر ۸۵ استان است که میگوید پکک (PKK) حزب عمده کردها در ۱۵ استان از این استانها دست بالا را دارد، ترکیه مدعی است که این حزب، تروریستی است و قصد دارد با اتکا به پشت جبهه کردهای مجهز به ســـلاحهای سنگین مدرن اعطایی آمریکا یعنی یـــــگانهای مدافع خلق، شاخه نظامی حزب اتحاد دموکراتیک در شمال سوریه (یپگ)، این استانها را از ترکیه جدا و با الحاق آنها به منطقه حائل یک دولت مستقل کردنشین با گرایشهای چپ افراطی کنار مرزهایش تاسیس کند. به واقع بهانه اردوغان برای این حمله گسترده، دفاع از خود و مقابله با تروریسم است. با همین توجیه و بهانه اردوغان توانسته است موافقت حزب جمهوری خلق و حزب نیک را بهرغم انتقادات شدید آنان به سیاستهای چند سال گذشته دولت این کشور، در کنار حزب عدالت و توسعه متعلق به خود و حزب حرکت ملی بهعنوان متحدش جلب کند و تنها با مخالفت حزب دموکراتیک خلق طرفدار کردها در پارلمان مواجه شود. ترکیه از نظر جغرافیایی یک شبهجزیره با امتیاز کمنظیر در منطقه و وارث امپراتوری کهن عثمانی است. ترکیه با ایران حدود ۴۰۰ کیلومتر، با عراق ۸۰ کیلومتر و با سوریه ۹۰۰ کیلومتر مرز مشترک دارد.
ارسال نظر