۲۰۱۹: ویرانشده از ترامپ
فعالان سیاسی و اجتماعی رشد کردهاند. جنبشهای جدید و خبره رسانههای اجتماعی قدرت گرفتهاند، از تغییرات آبوهوایی که مرکز لندن را به تعطیلی کشاندند گرفته تا جنبش جلیقه زردها که پاریس مرکزی را تصرف کردهاند. آنچه در ۲۰۱۸ آغاز شد، تنها در سال بعد وخیمتر خواهد شد. اروپا به ناگهان متزلزل شد. آمریکا، ملتی که اروپای امروز را شکل داد، پشت خود را به این قاره کرده است. در ۲۰۱۸ دونالد ترامپ بهطور شفاف اعلام کرد چندان به اروپا اهمیت نمیدهد.
او ترزا می، نخستوزیر بریتانیا را خراب کرد، انتقاداتی را متوجه صدراعظم آلمان ساخت و علنی خصومت خود با امانوئل مکرون را نشان داد. بهطور خلاصه، او دست رد به سینه تمام متحدان بهذات آمریکا زد. در واقع ترامپ آتش زیر خاکستر ۲۰۱۹ را بهطور کامل به موردی خطرناک تبدیل کرده است، و نه تنها به خاطر اروپا. تشدید تنشها با چین، روال مضحک و خطرناک او با کیمجونگ اون، طرفداری از شاهزاده عربستان در موضوع قتل جمال خاشقجی و دوستی با ولادیمیر پوتین با وجود تحریم علیه روسیه از دیگر اقدامات چالشی ترامپ در ۲۰۱۸ بود. پیش از دیدار تابستان او با پوتین، ترامپ خود را نابغه باثبات توصیف کرد. در کنار رئیسجمهور روسیه اما او مانند یک بازنده همیشگی بود.
به اعتقاد «سیانان»، بزرگترین دارایی ترامپ غیرقابل پیشبینی بودن اوست، همچون فشار تعرفهای علیه چین برای به دام انداختن این کشور در سیاستهای غارتگرانه خود. البته متحدانی همچون عربستان سعودی، به ضعف رئیسجمهوری آمریکا پی بردهاند. ترامپ به منظور پوشش دادن شکست خود در مقصر دانستن محمدبنسلمان در قتل خاشقجی از روابط خارجی و مبادلات بسیار ساده خود نظیر فروش سلاح به سعودیها سخن میگفت. به واقع، او در نمایش جهانی ۲۰۱۸ سهم چشمگیری داشت، نه بهخاطر اینکه رئیس قدرتمندترین کشور جهان بود، بلکه بهخاطر روش مدیریتی که این قدرت را منشعب ساخت. با بسته شدن پرونده امسال و وارد شدن به ۲۰۱۹، از آنجا که دونالد ترامپ با تحقیقات گسترده در خانه مواجه است، شکی نیست که بیش از سال گذشته به آشفتگیهای رو به رشد جهانی پشت خواهد کرد. رویای جهانی چین درحال ظهور است، پوتین جایگاه خود را در همسایگی تقویت کرده، کرهشمالی هستهای به نظر از جاده مذاکرات خارج شده و عربستان نیز در منطقه خود به انزوا کشیده شده است.
از زمانی که ترامپ رئیسجمهور شد، تصورش بر این بود که اروپا از نظم بینالمللی حمایت خواهد کرد. در سال ۲۰۱۹ اما قاره سبز به اندازه کافی برای خود تهدید دارد: پوتین برای شرق اروپا، اردوغان برای جنوب و ترامپ برای غرب. چالشهای داخلی نیز فراتر از این تهدیدات رو به وخامت هستند. از دید جامعه جهانی، ترمز این چالشها به دست آمریکا است. اما بهنظر میرسد خواست، توانایی یا اعتبار ترامپ برای حل این موضوعات فراتر از نامحتمل است. فقدان اثرگذاری مثبت آمریکا در امور بینالملل و استایل پوپولیستی ترامپ در سیاست که به مرجع رهبران دیگر تبدیل شده است، جهان را در حسرت ثبات گذشته باقی خواهد گذاشت. با این حال جهان امروز بیش از هر زمان دیگری در تاریخ، مرتبط و مستقل شده است. بنابراین شاید کورسوی امیدی برای فائق آمدن بر شکستهایی که سال آینده در انتظار ما است وجود داشته باشد.
ارسال نظر