بخش سی و یکم
محرمانههای کرهشمالی
در عوض، آنچه استفاده میکنند بسیار مهلکتر است: متیل (مت) آمفتامین که در بازار سیاه به «شیشه» معروف است. «مت» مخدری است که متاسفانه با واقعیات زندگی در کرهشمالی منطبق است: این ماده ارزان است و ساخت آن نیاز به هیچ نوع تجهیزات پیچیده یا دانش تخصصی ندارد و فرد خسته و گرسنه را سر پا نگه میدارد تا زمانی که او به معتادی ناامید و از همه جا بریده تبدیل شود.
همچنین میدانیم که کارکنان سفارتها ترغیب به استفاده از مصونیت دیپلماتیک میشوند تا «مت»های کرهشمالی را در اقصی نقاط دنیا به فروش رسانند و پول بهدست آمده را بهدست دولت (یا همان دفتر ۳۹) برسانند. اما به گفته این دو محقق «آندری لانکوف» و «کیمسئوکیانگ» پیونگیانگ تولید «مت» را در اوایل دهه ۲۰۰۰ قطع کرد. احتمالا، این کار با فشار چین صورت گرفته است همانجایی که «مت»های تولیدی کرهشمالی موجب معضلات جدی اجتماعی در آن شد. اما همچون بسیاری از مناطق و حوزههای اقتصادی پساقحطی کرهشمالی، صنعت خصوصی وارد این کار شد و دیگر دولت بهطور مستقیم دست بهکار نمیشود. تا سال ۲۰۰۴، بنگاهها[ی خصوصی] به شدت مشغول استخدام کسانی شدند که کارخانههای دولتی «مت» آنها را از کار بیکار کرده بودند و عملیات خود را در مکانهای خالی از سکنه شروع کردند.
آنها قاچاقچیان چینی را یافتند که بسیار مایل بودند ماده «افدرین» را در اختیار کرهشمالی قرار دهند؛ افدرین مادهای است که «مت» بر آن مبتنی است. با این حال، این بار کاربر هدف نزدیک خانهاش [کشورش] بود. در یک بازه زمانی کوتاه، «مت» در تمام جامعه کرهشمالی گسترده شد و شهرنشینهای تمام طبقات اجتماعی را معتاد کرد. نخبگان احتمالا بیش از هرکس دیگری سیگار میکشند؛ این موضوع دلیلی ندارد جز اینکه آنها پول بیشتری برای خرج کردن دارند. چند منبع ادعا میکنند که مورد انتقاد قرار گرفتن در برابر دیگران گویی همچون لکه ننگ بهحساب میآید حتی در میان «آجوما»های محترم میانسال. از «مت» همچنین بهعنوان جایگزینی برای دارو هم استفاده میشود: بسیاری از افراد مبتلا به بیماریهای دورهای که فاقد پول کافی برای مداوا هستند برای تسکین موقت درد به آن روی میآورند.
در مورد جغرافیا، این مادهمخدر بهطور خاص در هامهونگ و پیونگسونگ محبوبیت دارد، جایی که تجارت «مت» کرهشمالی در آنجا ریشه دارد.
اما پایتخت و نیز هر شهری نزدیک مرز چین با استفاده از «مت» مشکلاتی پیدا کردهاند. یک منبع رسانهای مدعی است که حدود ۱۰ درصد از مردم در شهر مرزی «هیسان» در کار دادوستد «مت» هستند و این شامل مقامهای فاسد و دلالانی میشود که در امتداد این مسیر وجود دارند. چنانکه انتظار میرود، «مت» برای دلالان و سوداگران بسیار پرسود است. در سال ۲۰۱۱، «مت» در هامهونگ به ازای ۱۲ دلار در هر گرم فروخته شد. قیمت در پیونگیانگ ۲۰ دلار بود، به این معنا که جابهجایی یک کیلو از این مواد در پایتخت و فروش آن ۸ هزار دلار آب میخورد. این پول کلانی برای اکثریت مردم کرهشمالی است. در نتیجه، سرکوب دولتی با ناکامی و شکست مواجه میشود زیرا مقامها به راحتی وسوسه میشوند که با دلالان شریک شوند.
مسوول کیست؟
با نگریستن به دولت کرهشمالی از بیرون چنین بهنظر میرسد که این دولت، دولتی یکپارچه است که در آن تمام قدرت در دستان «کیمجونگاون» نهفته است؛ فردی با قدرتی مطلق که فرزند دیکتاتور است و دنیا را با تسلیحات هستهای تهدید میکند، شوهر عمه خود را اعدام میکند و همچنان از تحقیر و تخفیف شهروندان شست و شوی مغزیشده خویش لذت میبرد. اما به لحاظ داخلی آنچه در پس تصویر این دولت «یونیفرمپوش» و «یکدست» قرار دارد مجموعهای از جناحهای رقیب و کارگزارانی است که به هر شکلی و با توسل به هر روش و ابزاری بهدنبال کنترل سیاسی، نفوذ و پول هستند. در حقیقت، امروز به دشواری می توان گفت که «مسوول» به راستی کیست.
بیتردید، کیمجونگاون قدرتمند است همانطور که دیگر اعضای خاندان کیم چنین هستند. اما یک تئوری مهم میگوید که کیم- و حتی کل این خانواده- تمام قدرت را در اختیار ندارند. یک «قدرت در سایه»ای بهدست پدرش «کیمجونگایل» شکل گرفته که کیم جوان اقتدار محدودی بر آن را به ارث برده است. نام این ساختار قدرت «Jojik-Jidobu» (وزارتخانه سازماندهی و ارشاد یا OGD) است و آنهایی که اعدام «جانگسونگتائک» را کار «کیم» اعلام کردند به خوبی میدانند که OGD نفع زیادی از آن برد. در عین حال، OGD یک سازمان معمولی نیست؛ سازمانی بیسر است و آنچه بر سردرگمی میافزاید این است که برخی اعضایش حتی از اعضای واقعی OGD نیستند.
برای درک ریشههای این سیستم در سایه باید نیم قرن به عقب بازگردیم و بهطور خلاصه انتقال قدرت از کیمایلسونگ (که از ۱۹۴۸ تا ۱۹۹۴ حکم راند) به کیمجونگایل (که از ۱۹۹۴ تا ۲۰۱۱ حاکم بود) را بررسی کنیم. «مونچونگ - این»، که روزگاری مشاور «روه مو- هیون» رئیسجمهور کرهجنوبی در «سیاست خورشید تابان» بود، به یکی از نویسندگان این کتاب میگفت که کیمجونگایل «زندانی سیستم پدرش» بود اما هنگام مرگش شایسته است که کیمایلسونگ را زندانی سیستم کیمجونگایل بدانیم. امروز هم کیمجونگاون زندانی سیستم کیمجونگایل است. چنانکه، البته، کرهشمالی هم چنین است.
ارسال نظر