محرمانه‌های کره‌شمالی

این اقدام تمرکز جدیدی از سوی دولت کیم‌جونگ‌اون است روی فراغت و فعالیت‌های ورزشی. از زمان درگذشت کیم‌جونگ‌ایل- حاکمی که به‌خاطر سیاست «ابتدا ارتش» یا «سونگان» شهره بود- پروپاگاندای دولتی به سوی ترویج تصویری مبتنی بر رفاه و موفقیت و حتی خوشی [در کره‌شمالی] چرخش کرده است. پروژه‌های نمایشی [pet projects: پروژه‌هایی نمایشی که بیشتر نفع شخصی در آن وجود دارد تا نفع ملی] کیم‌جونگ‌اون چنین چیزی را بازتاب می‌دهد: تفریحگاه اسکی سواری ماسیک [Masik] معروف‌ترین مورد است اما همچنین تم پارک‌ها، سینماهای سه بعدی و نمایش دلفین‌ها[theme parks: تم‌ پارک مجموعه‌ای از جاذبه‌های تفریحی، رایدها (سرسره، ترن هوایی و...)، و دیگر رویداد‌های سرگرم‌کننده است. تم‌ پارک نوع متمایزی از پارک تفریحی است که معمولا به شکلی بسیار پیچیده و با جزئیات فراوان حول یک موضوع، داستان یا افسانه، اصطلاحا تمینگ (Theming) شده است.

تم پارک‌ها بازدیدکننده را وارد دنیایی خیالی می‌کند که در آن واقعیت برای مدتی به حالت تعلیق در می‌آید. به‌عنوان مثال Disneyland در آناهیم کالیفرنیا، بر مبنای گنجانیدن چند تم‌ پارک در یک فضا بنا شده است. تم‌ پارک Tomorrowland در دیزنی‌لند بر مبنای کهکشان و آینده ساخته شده است، سرزمین Frontierland دیزنی‌لند بر مبنای غرب وحشی آمریکا و دوران گاوچران‌ها ساخته شده است، Adventureland دیزنی‌لند براساس جنگل‌های دور دست آفریقا و آسیا و آمریکای جنوبی خلق شده است. تاریخچه این پارک‌ها به تم پارک سرزمین بابانوئل سال ۱۹۴۶ در ایندیانای ایالات‌متحده آمریکا باز می‌گردد]. بی‌تردید این مسائل با سبک فردی و سن و سال جوانی او جور در می‌آید (به‌ویژه اگر با پدر پیرش مقایسه شود) اما در عین حال این کارها کارکرد دیگری هم دارد: اینکه موجب خلق چهره‌ای تاثیرگذار از او در داخل می‌شود و اجرای این پروژه‌ها در قالب «فیل سفید» جای می‌گیرند که گران به‌دست می‌آیند ولی حاصل چندانی ندارند [white elephant: فیل سفید اصطلاحی است که برای اشاره به دارایی‌هایی به‌کار می‌رود که مالک آنها نمی‌تواند به‌سادگی از بند آنها رها شود و در عین حال میزان استفاده و مفیدبودنشان نسبت به هزینه نگهداری‌شان ناچیز است.

این نام‌گذاری اشاره به داستان پادشاه کشور سیام دارد که گفته می‌شود یکی از فیل‌های مقدس سفیدمو را به یکی از درباریان که از چشم شاه افتاده بود هدیه داد و با اینکه این هدیه به‌ظاهر مایه افتخار بود، اما هزینه‌هایش به قدری زیاد بود که بیشتر موجب بدبختی و فلاکت صاحبش شد. در اقتصاد سیاسی، فیل سفید به پروژه‌های سرمایه‌گذاری‌ای گفته می‌شود که گران به‌دست می‌آیند ولی حاصل چندانی ندارند. پروژه‌های فیل سفید به‌عنوان ابزار مریدپروری توسط سیاستمداران استفاده می‌شوند. این دسته از سیاستمداران با تعهدات مشکل‌سازی که در قبال گروه‌های خاص متقبل می‌شوند عملا در جهت اجرای شیوه‌های ناکارآ در توزیع گام برمی‌دارند]. اما همزمان، تردیدی نیست که پروژه‌هایی مانند سینمای سه بعدی و تفریحگاه اسکی در کشوری که رفاه و حتی ابتدایی‌ترین زیرساخت‌ها رویاهایی دور از دسترس هستند به منزله «کالاهایی کیش‌گونه» [cargo cult-ish] هستند.

اگرچه باید امید اندکی برای رفاه و موفقیت دولتی [رفاهی که دولت آن را به ارمغان می‌آورد] داشت و عملکرد گذشته شاهدی بر این امر است اما کره‌شمالی طی ۱۰، ۱۵ سال آینده «احتمالا» جاده‌ها و ایستگاه‌های راه‌آهن بهتری خواهد داشت. با طنین‌انداز شدن فوران ساخت‌وساز در پیونگ‌یانگ، اندکی پول وارد راه‌آهنی شده که روسیه را به کره‌شمالی وصل می‌کند (نام مستعار آن «جاده ابریشم آهنین» [iron silk road] است که هدفش پوشش دادن کل اوراسیاست) و دو جاده اصلی که چین و کره‌شمالی را به هم متصل می‌سازد (جاده وونجون- راجین و پل رودخانه یالو). پروژه مهم دیگر جاده وونسان-‌هامهونگ است که در زمان نگارش این کتاب هنوز درحال ساخت بود. بودجه این پروژه‌ها از چین و روسیه تامین می‌شود و هدف آن ارتقای بده بستان با کره‌شمالی و به‌ویژه تسهیل دسترسی روسیه به آب‌های گرم و نیاز چین به منابع طبیعی است. از آنجا که این دو کشور کره‌شمالی را به منزله سرزمین فرصت‌ها می‌بینند (با وجود مشکلات فراوان) اما سرمایه‌گذاری‌هایی از این قبیل در اندازه و حجم درحال افزایش است. احتمالا روزی ماشین‌های بیشتر و بیشتری در این جاده‌های جدید تردد خواهند کرد.

کسانی که به‌طور منظم از پیونگ‌یانگ و دیگر شهرهای مهم بازدید می‌کنند بیان می‌دارند که مالکیت خودرو به وضوح در کره‌شمالی به آهستگی درحال افزایش است. این در نتیجه بازاری شدن و سرمایه‌داری درحال ظهور است به‌ویژه نوع دولتی- خصوصی که نخبگان درحال مهارت یافتن در آن هستند. جالب خواهد بود که ببینیم آیا این فرایند تاثیری بر نمادین‌ترین جنبه حمل‌ونقل جاده‌ای در پیونگ‌یانگ دارد یا خیر: یعنی نماد معروف «دختر ترافیک» [traffic girl: اشاره دارد به افسران زن که در کره‌شمالی در سر چهارراه‌ها هدایت و نظارت بر عبور و مرور خودروها را بر عهده دارند] که به منزله نوعی سیگنال ترافیکی انسانی عمل می‌کند. این روزها، حتی ترافیک‌های کوچک در پیونگ‌یانگ دیده می‌شود، چیزی که به گفته یک دیپلمات مستقر در پیونگ‌یانگ، تا سال ۲۰۱۲ در این کشور امری «تخیلی» [ science fiction] بود. اگر این روند ادامه یابد، بی‌تردید چراغ‌های راهنمایی و رانندگی جایگزین آن خواهد شد.