بخش هفتم
محرمانههای کرهشمالی
اما این تاجران و کاسبان جانگ مادانگ چه میفروشند؟ چنانکه انتظار میرود، تمرکز روی چیزهای اساسی است. سیگارهای کرهشمالی بسیار ارزان است اما قیمت سیگارهای چینی و روسی از ۲ هزار وون (۲۵/ ۰ دلار) تا ۲۰ هزار وون (۵۰/ ۲ دلار) – بسته به برند آن- متغیر است. یک بسته شکلات ۳ هزار وون (۳۸/ ۰ دلار) آب میخورد و یک کیلو برنج نیز معادل ۵ هزار وون (۶۳/ ۰ دلار) است. کوکاکولای امپریالیستهای آمریکایی کاملا در دسترس است و قیمت آن به ازای هر بطری ۶ هزار وون (۷۵/ ۰ دلار) است و این قیمت تفاوت چندانی با سوپرمارکتها در جاهای دیگر ندارد. بطریهای آبجوی چینی مانند Tsingtao یا Harbin ۴ هزار وون (۵۰/ ۰ دلار) قیمت دارد، کاسه ماکارونی (noodles) معادل ۷ هزار وون (۸۸/ ۰ دلار) قیمت دارد و یک قهوه فوری کوچک چینی هم ۱۰ هزار وون (۲۵/ ۱دلار) آب میخورد. بهدلیل بیثباتی شدید وون کرهشمالی، تمام این قیمتها در زمانی که شما این کتاب را میخوانید ممکن است بالا و پایین شود.
تصویر زنی میانسال که سیگار و ظرف کوچک ماکارونی را در یک غرفه کوچک میفروشد یک تصویر متاثرکننده است. اما عقل اقتصادی عمدهفروشانی که از آنها خرید میشود را نباید دستکم گرفت. برای مثال، تاجران برنج (بهطور غیرقانونی) رادیوهای خارجی را رصد میکنند تا در مورد کشتیهای کمکی به کرهشمالی اطلاعاتی کسب کنند. اگر کشتی حامل بار در راه باشد قیمت بازاری برنج به دلیل انتظار افزایش عرضه سقوط خواهد کرد و سپس مسابقه فروش پیش از اینکه برنج به دست کسی برسد شروع میشود. عرضه گسترده کود هم تاثیر مشابهی بر بازار داشته و بر افزایش تولید برنج هم اثر خواهد داشت. برنج همواره در زندگی مردم کرهشمالی نقشی اساسی داشته و بنابراین، افزایش قیمت آن فوقالعاده محل توجه است. دولت تولید برنج مکفی ندارد و به کمک و واردات برای جبران کسریها وابسته است.
تجارت جانگمادانگ در تمام کشور به امری متداول تبدیل شده است. حتی در پیونگیانگ، جایی که کنترل دولتی و وفاداری به دولت قدرتمند است، تقریبا هر خانوادهای، اعضایی دخیل در چنین فعالیتهایی دارد. راهنماهای تورها – فردی که اعتماد قاطع رژیم را با خود دارد- نزد بازدیدکنندگان خارجی تصدیق میکنند که اعضای خانوادهشان در فعالیت جانگ مادانگ دخیل هستند یا اینکه از آنها خرید میکنند. حتی اگر کسی کالایی برای فروش نداشته باشد، میتواند در فرآیند انتقال و حملونقل آن کالاها، تهیه آنها یا چرب کردن سبیل مقامها مشارکت داشته باشد تا اجازه دهند همه چیز در روال خود قرار بگیرد و تجارت ادامه یابد. درحالیکه ajumma چهره عمومی کسبوکار است اما بستگان و دوستانش در پشت پرده به او کمک خواهند کرد. آنها هم ممکن است «سهمی» در این بده بستان داشته باشند: هزینه بسیاری از دکهها یا غرفههای جانگمادانگ از سوی افرادی که دور هم جمع شدهاند تامین میشود تا بتوانند مالیاتها را پرداخته و سهامی برای خود دست و پا کنند. تاجر نبودن میتواند حتی خطرناک هم باشد. خانوادههای با درآمد متوسط و بالا که در این کسبوکارها مشارکت فعالانه ندارند با خطر بازجویی از سوی مقامها مواجه میشوند. چنین خانوادهای احتمالا دارای منبع چندان قابل قبولی از درآمد - مانند انتقال نقدی از بستگان فراری که در کرهجنوبی زندگی میکنند - نخواهد بود. موارد بسیار زیادی از افرادی وجود داشته که به مقامهای دولتی در مورد همسایگانی که پول دارند اما هیچ نفع اقتصادی روشنی ندارند گزارش میدهند. این امر موجب وضعیتی متناقض در کرهشمالی شده که براساس آن برخی خانوادهها تظاهر به مشارکت در کاپیتالیسم میکنند تا از سوءظن دولت در امان بمانند.
دنبال کردن رد پول
اما در مورد آن منابع درآمدی کمتر قابل تحمل چطور؟ حدود ۲۴ هزار شهروند فراری کرهشمالی در کرهجنوبی زندگی میکنند- برابر با ۱/ ۰درصد از جمعیت تقریبا ۲۵ میلیونی کرهشمالی- و بیش از این میزان نیز در چین. با این وجود، زندگی آنها اغلب سخت است و باید از پایینترین سطوح نردبان اقتصادی و اجتماعی «از نو شروع کنند» و پولی هم که از قبَل کارهای ابتدایی و دون پایه به دست میآورند تفاوت چشمگیری در زندگی خویشان و بستگانشان در کرهشمالی بهوجود میآورد. تخمین زده میشود که انتقال پول به کرهشمالی از سوی این فراریانی که در کرهجنوبی کار میکنند به ۱۰تا ۱۵ میلیون دلار در سال بالغ میشود. این البته مبلغ کلانی نیست اما اگر این رقم به ازا یا بر مبنای هر خانواده در نظر گرفته شود، تاثیر بالقوه آن را نباید نادیده گرفت. معمولا، یک فراری که پولی را به کشورش میفرستد چیزی حدود یک میلیون وون کرهجنوبی (کمتر از هزار دلار) در سال را منتقل خواهد کرد؛ در کشور فقیری مانند کرهشمالی، چنین ارقامی شگفتانگیز است. افزون بر این، به گفته مرکز دادههای پیمایش حقوق بشری کرهشمالی در سال ۲۰۱۱، ۵/ ۱۲درصد از کسانی که پول میفرستادند بیش از ۵ میلیون وون کرهجنوبی در سال را به موطن خود منتقل میکردند. این جابهجاییها همچنین به برخی افراد کمک کرده تا در اقتصاد خاکستری درحال گسترش وارد کار و فعالیت شوند. اگر روزگاری داشتن عضوی فراری در کرهجنوبی کسر شأن و خیانت محسوب میشد اما امروز داشتن بستگانی فراری در کرهجنوبی نهتنها تعجبی ندارد بلکه امری مطلوب هم تلقی میشود اما حس غرور از داشتن چنین عضوی آشکارا ابراز نمیشود چرا که عواقبی بهدنبال دارد.
ارسال نظر