بخش شصت و یکم
آفتابپرستهای چشم آبی
مورد خاص دیگر به دولت رفاهی جهانشمول اسکاندیناوی مربوط است که بر ابعاد جنسیتی، الگوی نانآوردوگانه و مسوولیت دولتی برای کارهای مراقبتی مبتنی است. الگوی رفاهی جهانشمول بهعنوان الگوی خاص «مدافع زنان» تلقی شده است، زیرا مسوولیت دولتی برای کارهای مراقبتی زنان را قادر میسازد تا «کار با حقوق» را با «کار مراقبتی» در آمیزند. از دهه ۷۰ به این سو، دولتهای رفاهی اسکاندیناوی در زمینههای اقتصادی و در اجزای اصلی سیاستهای بسیط رفاهی و بازتوزیع نسبتا موفق بودهاند؛ یک الگوی رفاهی که هم اکنون از سوی تقریبا تمام جریانهای اصلی حزبی مورد حمایت است. برابری اجتماعی، دموکراسی و برابری جنسیتی به عناصر اصلی در احساس یا برساختن حس تعلق ملی کشورهای نوردیک تبدیل شده است.
حزب DPP از یک خلأ سیاسی ظاهر نشد اما بر تجربه سیاسی، دستور کار و طرحهای FrP سرمایهگذاری کرد. حزب FrP بهعنوان حزبی اولترا لیبرال، ضدنهادی و حزبی معترض به مالیات زاده شد؛ نشانهای از دوران بسیج پوپولیستی معترض به مالیات در دانمارک و در سایر کشورهای اسکاندیناوی (بهطور خاص نروژ) که در دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ به اوج رسید. بعدها، دستور کار سیاسی این احزاب تحلیل رفت اما پنجره سیاسیای از فرصتها به روی تقاضاهای روزافزون پوپولیستی گشود. با این حال، محرک این دوران رویکردهای ضدمهاجرتی، قومی- ناسیونالیستی قوی و ضداسلامی بود. «پیا کجارسگارد»، رهبر قدیمی، سابق و بیرقیب DPP ابتدا در سال ۱۹۷۸ به FrP پیوست و در سال ۱۹۸۴ بهعنوان نماینده برگزیده شد. او به سرعت در FrP بالید و رشد کرد و به بازیگر کلیدی در کشمکش سیاسی برای رهبری تبدیل شد. در اوایل دهه ۹۰، شکافها، اختلافات و کشمکشهای درونحزبی موجب شکاف و جدایی در حزب شد. «پیا کجارسگارد» و ۴ عضو دیگر FrP در سال ۱۹۹۵ این حزب را به نشانه اعتراض ترک و DPP را راهاندازی کردند. در انتخابات پارلمانی ۱۹۹۸، این حزب جدید بیش از ۷درصد آرا را بهدست آورد و از سال ۲۰۰۱، این حزب یک دهه حکومت لیبرال- محافظهکار را با حمایت از کابینه اقلیت در دولت تضمین کرد.
در زمینه حمایت رایدهندگان، حزب DPP تا همین اواخر حزب کارگران یدی (مرد) با سطوح نسبتا پایین تحصیل بوده است. این امر حزب DPP را به آشکارترین حزب طبقه کارگر در سیاست دانمارک تبدیل میکند؛ ویژگیای که جریان اصلی احزاب چپ میانه بهویژه SD را نگران میسازد. رایدهندگان پوپولیست دست راستی – در این مورد رایدهندگان DPP- نسبت به مهاجرت و اختلاف قومی و فرهنگی ناشکیبا و بیگذشت هستند و اکثریت قابلتوجهی از آنان اسلام را تهدید امنیتی و خطری برای هویت ملی و انسجام اجتماعی میدانند. اعتماد سیاسی و اجتماعی پایین میان رایدهندگان DPP میل به تایید روابط نزدیک میان مواضع ضدمهاجرتی، ناسیونالیستی و قومگرایانه و احساسات ضدحکومتی دارند. از سال ۱۹۹۵ حزب DPP به تدریج رویکردهای اولترا لیبرال و اعتراض مالیاتی را رها کرد و نگرشهای حامی رفاه را در مانیفست و ایدئولوژی حزب جا داد. پذیرش و اتخاذ تصویری رفاهی [welfare profile] به شیوههای مختلفی برای دگرگونی، تحول و تثبیت پوپولیسم معاصر دست راستی دانمارکی حیاتی بوده و نشان از تغییر نسبت به پیشگامانش داشت. افزون بر این، ترکیب رفاه، مواضع ناسیونالیستی، ضدمهاجرتی و بدبینی اروپایی به DPP اجازه داد تا آنگاه که «دیگری» را برمیسازد و شناسایی میکند با فهرستهای متفاوتی بازی کند. روزهای اولیه DPP دشوار بود اما دستیابی به موفقیت انتخاباتی در انتخابات عمومی ۱۹۹۸ نسبتا زودهنگام رخ داد و آنها ۱۳ کرسی در پارلمان دانمارک بهدست آوردند. این نمایندگی پارلمانی نسبتا محکمی را برای این حزب تضمین کرد.
دنبال کردن «نظم» و «توافق» در چارچوب ردهها و سلسله مراتب این حزب در زمره ضرورتهای مهم در فرآیند «عادیسازی» بود که از سوی رهبری DPP دنبال میشد تا این حزب را از حاشیه به متن سیاست دانمارک بیاورد. این همچنین بر یک سازمان حزبی به شدت متمرکز دلالت میکرد که نسبت به ستیزهای درون حزبی ناشکیبا بوده و به شکل عمودی بر ارگان مرکزی حزب متمرکز بود. حزب DPP از ابتدا با نظم حزبی شدید داخلی مشخص میشد که بر خلاف آنچه بسیاری تصور میکنند، به تبدیل آن به یکی از مدرنترین، سازمانیافتهترین و نظارتشدهترین احزاب و به لحاظ حرفهای به یکی از احزاب بازاری در سیاست دانمارک کمک کرد.
در فاصله سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۱۱، حزب DPP بهعنوان حزبی حمایتی برای دولت ائتلافی لیبرال- محافظهکار نقشی کلیدی ایفا کرد. این حزب نفوذ خود را بر گفتمان سیاسی و رسانهای عمومی در «دیگرسازی» مهاجران، به ویژه مسلمانان اعمال کرد. از نوامبر ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۱، DPP طرفی بود برای تقریبا تمام توافقات مهم در زمینه اصلاحات بازار کار، رفاه و اداره عمومی. مهمتر اینکه، این حزب نقش اساسی در تدوین پیشنویس قانون جدید مهاجرتی ایفا کرد؛ در سیاست خارجی، حمایت این حزب برای پشتیبانی از مشارکت نظامی دانمارک در افغانستان و عراق در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ حیاتی بود. تنها واگرایی در مورد سیاست اروپایی بود: DPP یک موضع بسیار بدبینانه داشته است- بهویژه نسبت به ادغامهای آتی- که معتقد است به شکل دائمی حاکمیت ملی دانمارک را تضعیف میکند. وقتی پس از انتخابات نوامبر ۲۰۱۱ ائتلاف [دولتی] به رهبری سوسیال دموکراتها به قدرت رسید، DPP نقش سیاسی خود را در حمایت از دولت از دست داد اما با وجود بحران اقتصادی و رخوت عمومی ائتلاف دولتی، DPP حمایت انتخاباتی نسبتا اندکی را از دست داد (منفی۶/ ۱ درصد).
ارسال نظر