بخش پنجاه و هشتم
آفتابپرستهای چشم آبی
به منظور تحلیل موفقیت فعلی جناح راست، ما به توضیح دو سازمان «حزب آزادی اتریش» و «ابتکارات شهروندان» مستقر در وین علیه ساخت مساجد، معنا دادن به تفاوت و نابرابری به منظور خلق تصویر هژمونیک از «دیگری» پرداختیم. ما توانستیم نشان دهیم که این، در عوض، جذب «مشروط» را مشروع ساخته اما موجب طرد این «دیگری» برساخته شده میشود. استراتژی گفتمانی دست راستی در این زمینه همانا خلق رابطهای خصومتورزانه میان «ما» و «آنها»ست. اگرچه گرایشی برای گنجاندن و جذب نمادین گروههای مشخصی از مهاجران وجود دارد، مثلا آنهایی که «رفتاری با انضباط» دارند یا کسانی که به اجتماعات مسیحی تعلق دارند، تفاوت میان مسلمانان و گروه «ما» ظاهرا طبیعی و غیرقابل تحمل است. ما این طبقهبندی را به منزله اقدامی نژادپرستانه درک میکنیم. در فصل جدید پوپولیسم دست راستی در دانمارک مورد بررسی قرار میگیرد.
***
این باید در مورد «حزب مردم دانمارک» [(Danish People’s Party (Dansk Folkeparti, DPP)] هم مصداق داشته باشد که به شکلی گفتمانی ایدئولوژی و مواضع حزبی را بر ایدههای طردآمیز ملت و بومیانش برمیسازد. در این چارچوب بومیگرایانه، چنین تصور میشود که ملت و آنها که به آن تعلق دارند از بیرون و به واسطه مهاجرت و ادغام اروپاییان و از درون بهواسطه اسلام در معرض تهدید هستند. این رویکرد به دولت- ملت محکوم به تحمل میراثهای تاریخی است که نوع خاصی از «ناسیونالیسم رفاهی» [welfare nationalism] را بسط داد که از اواخر دهه ۶۰ مسائل ملی را با مسائل مربوط به برابری، دموکراسی و حقوق جنسیتی در ساختن تعلق ملی و هویت پیوند داده است. این فصل بیان میکند که این ادراکات از ملت و دولت رفاه در دهههای اخیر به شکل موثری از سوی راست پوپولیستی بهکار گرفته شده و با پارادایمهای ترسیم تنوع روزافزون قومی، مذهبی و فرهنگی به منزله امری غیرقابل آشتی، قابل درگیری و تهدیدکننده انسجام «وضع موجود» (که برحسب انسجام اجتماعی، فرهنگ ملی، هویت و ... تعریف میشود) بازتفسیر شده است.
از این رو، تفاوتها اغلب به شکل موضوعات از هم جدا شده، مخالفت بومیان در برابر خارجیان، محق در برابر غیرمحق، دوست در برابر دشمن و ... جلوهگر میشود. این فصل دو سازمان سیاسی را تحلیل میکند: «حزب مردم دانمارک» (DPP) و «جامعه رسانهای آزاد» (TS). اولی به لحاظ انتخاباتی یکی از موفقترین و مستحکمترین احزاب پوپولیستی دست راستی در اروپاست و دومی علتالعلل جنبش دست راستی رادیکال است که بر مساله اسلام در برابر آزادی بیان و رسانههای آزاد متمرکز است. یک بخش از مساله به ارتباط میان پوپولیسم دانمارکی و سیاست ناسیونالیسم رفاهی و سیاست ملی میپردازد و بر تلاقی ملت، مردم و دولت رفاه از یک چشمانداز تاریخی متمرکز است. این فصل این مساله را میپرسد که ما تا چه حد میتوانیم استثناگرایی خاص دانمارکی و اسکاندیناویایی را با میراثهایی در تاریخ و دموکراسیای مشخص کنیم که بر اشکال معاصر پوپولیسم دست راستی و دیگرسازی در سیاست و جامعه دانمارک تاثیر گذاشته است.
بخش دیگر به ویژگیها و خصلتهای پوپولیسم معاصر دانمارکی اشاره دارد. بخش سوم به «نیروهای مخالفی» [counter-forces] میپردازد که با نفرتپراکنی و جرمسازی علیه «دیگری» مبارزه میکند و بر استراتژیهای سازمانهای جامعه مدنی و روابطشان با نهادهای دولتی متمرکز است. براساس تحلیلی تجربی، ما بحث میکنیم که چگونه «سیاست ترس» را که از نظر دانمارکیها به اروپای معاصر سرایت میکند، درک کنیم. در اینجا ما پیشنهاد میدهیم که مفصلبندی ترس از مهاجرت، اسلام و «دیگری» مسلمان با ترس از، از دست دادن برداشت خاصی از دولت رفاه پیوند دارد. دانشمندان استدلال کردهاند که با وجود- یا شاید بهخاطر- میراث تاریخیشان، کشورهای نوردیک [به مجموع کشورهای شمال اروپا (اسکاندیناوی) و اقیانوس اطلس که دارای قرابت فرهنگی بسیار هستند اطلاق میشود.
این سرزمینها عمدتا کشورهای ایسلند، دانمارک، فنلاند، نروژ و سوئد را شامل میشود] دارای مشکلات جدیای در تطبیق یا سازگاری تنوع قومی- فرهنگی و مذهبی و ادغام اقلیتهای مهاجر بهعنوان شهروندانی برابر در بازار کار و در جامعه هستند. احزاب اصلی سیاسی از دهه ۹۰ به این سو در بازاندیشی و چارچوببندی دوباره ارتباط میان مسائل ملی، دموکراتیک و اجتماعی مشارکت داشتهاند. مسلما در داخل همین شکافهاست که حزب پوپولیست دست راستی و تاثیرگذار اسکاندیناویایی یعنی DPP موفق به جذب رایدهندگان دانمارکی شده است.
اگرچه ادبیات عالمانه در مورد پوپولیسم عموما بر احزاب سیاسی یا بر مفهوم و محتوای پوپولیسم متمرکز بوده اما در اینجا پیشنهاد میدهیم که کمک مهم به توسعه ایدئولوژی پوپولیستی از سوی جنبشهای مردمی برمیخیزد که اغلب محتوای «فکری» برای گروههای دست راستی پوپولیست مانند «جامعه رسانهای آزاد» به دست میدهند. هر دو سازمان افکار عمومی و رایدهندگان را با ابزار گفتمان و لفاظی که بر احساسات ملی و طردآمیز تعلق و هویت تاکید دارد بسیج میکنند. در این چارچوببندی، دموکراسیهای لیبرال غربی نقش مهمی در مبارزه برای آزادی، رهایی و دموکراسی در برابر تاریکاندیشی، اقتدارگرایی و بنیادگرایی دینی و شوونیسم مردانه ایفا میکند. ما میگوییم که استثناگرایی دانمارکی در ایدئولوژی فرهنگگرایانهای [culturalist ideology] تعبیه شده که آن چیزی را اولویت میدهد که بهعنوان ارزشها، اصول و حقوق «ما» در برابر تهدید ایجاد شده از سوی اسلام و مهاجرت مسلمانان درک میشود.
یافتههای تحقیقی ما نشان میدهد که تقسیم ظریفی از «کار فکری» میان دو سازمان وجود دارد: DPP بهعنوان حزب محبوب یا پوپولیستیای شناخته میشود که در سطح پارلمانی با مشکلاتی مبارزه میکند که «مردم دانمارک» با آن مواجهند بهویژه وقتی با مهاجرت و نخبگان سیاسی داخلی و اروپایی مواجه شود اما هدف «جامعه رسانهای آزاد» پرداختن و بحث در مورد جنبههایی است که بهطور مستقیم به خطر اسلام و آینده آزادی بیان در غرب مربوط است آن هم با تلاش جهت تمرکز بحث روی سطح فکریتر و خارج از حوزه سیاسی معمول. بنابراین، این تحلیل سوالات جالبی در مورد نقش جنبشهای مردمی و نخبگان فکری رادیکال دست راستی در برابر احزاب سیاسی در شکل دادن به «پوپولیسم نوردیکی» مطرح میکند.
ارسال نظر