بخش بیست و یکم
آفتابپرستهای چشم آبی
«فیاما تریکولور» یکی از این چندین تقسیمات بود: در سال ۲۰۰۴، نوبت «آلساندرا موسولینی»، نوه ارشد بنیتو موسولینی بود تا «ائتلاف ملی» را ترک و گروه جدیدی به نام «آلترناتیو سوسیال» ائتلافی از احزاب سیاسی راست در ایتالیا تاسیس کند. در سال ۲۰۰۷، «فرانسسکو استوراس» مبادرت به ترک «ائتلاف ملی» کرده تا «لادسترا» را تشکیل دهد. این احزاب کوچک نوفاشیست –بخش معتدل و پارلمانی نوفاشیسم- عمر کوتاهی داشتند و به منظور بقا دیر یا زود مجبور شدند با برلوسکونی در انتخابات محلی یا ملی دست به ائتلاف بزنند.
عنصر نوفاشیستی که با وجود حساسیتهای متفاوتش، تجربه «ائتلاف ملی» را پشتسر گذاشت و (با مسوولیتهای مختلف) طی دولتهای برلوسکونی در سیاست ایتالیا فعال بوده است، کاملا ایده لیبرال دموکراسی و نظام پارلمانی را جذب کرده است. از سوی دیگر، پذیرش قواعد لیبرال دموکراسی با اعتقادات عمیق بسیاری از شبهنظامیان در بخش «انقلابی» سازگار نیست چه، برای آنها وسوسه نفی کلیت «سیستم» همچنان برقرار است. چنانکه یک شبهنظامی و مبارز FN (فورزا نووا) از ونیز میگوید: «برای ما دموکراسی میتواند یک ارزش باشد اما فقط در صورتی که درست باشد... اگر یک صورت مثالی باشد... در این صورت فقط میتوانم بگویم نه... آنچه آنها ارائه میدهند عوامفریبی، طول و تفصیل برای گول زدن و الیگارشی است... ما در وضعیتی هستیم که قطعا دموکراتیک نیست، در یک اروپایی که دموکراتیک نیست، اروپایی که به شهروندانش گوش نمیدهد... روشهای دیگری برای ترویج دموکراسی هست که یک دموکراسی مستقیمتر است و در آن شهروندان باید مطلع شوند. بنابراین دموکراسی واقعی نه این دموکراسی.»
برای این شبهنظامی، همچون بسیاری دیگر، مناسک انتخاباتی لیبرال دموکراسی کماهمیتتر از کنشگری مستقیم است (سازمان دادن به اعتراضات خیابانی، راهپیماییها و تظاهرات و کمپینهای سیاسی). چنانکه یک شبهنظامی «فورزا نووایی» (FN) میگوید: «ما بهعنوان یک نیروی اجتماعی هرگز نخواهیم پذیرفت که با یک حزب لیبرال قدرتمند همچون حزب «مردم آزاد» برلوسکونی (PDL) همراهی کنیم.» با وجود اشتراک آنها در نفی «سیستم» - جهانیسازی، مدل نولیبرال، اجماع اروپایی- اما دیدگاههای متفاوتشان در مورد اولویتها و استراتژیها شکافهایی در درون عنصر «انقلابی» نوفاشیسم بهوجود آورد.
ارسال نظر