آیا میتوان حین تامین مالی اسرائیل،خواستار «خویشتن داری» شد؟
پارادوکس آمریکایی در خاورمیانه
رسانههای ایالات متحده تایید کردند که اسرائیل منشأ حملات اخیر بوده است. به نوبه خود، آنتونیو تاجانی، وزیر امور خارجه ایتالیا - رئیس نشست این هفته گروه ۷ در کاپری ایتالیا - تاکید کرد که ایالات متحده به شرکای خود در گروه هفت اطلاع داده که یک هشدار «لحظه آخر» از اسرائیل در مورد حمله قریبالوقوع هواپیماهای بدون سرنشین به ایران دریافت کرده است. این اقدام در بحبوحه فراخوانهای جهانی برای «خویشتنداری» و جلوگیری از «تشدید» تنش در منطقه پس از حمله تلافیجویانه ایران به اسرائیل انجام شد، اما ایران را با تحریمهای جدید ایالات متحده مواجه کرد – چیزی که هرگز در پاسخ به رفتار بسیار مرگبارتر اسرائیل اتفاق نمیافتد. برای شروع، از ۷ اکتبر، ارتش اسرائیل بیش از ۳۴هزار فلسطینی از جمله بیش از ۱۳هزار کودک را در نوار غزه قتلعام کرده است و در حالی که به نظر میرسد این به اندازه کافی تشدید تنشها را نشان میدهد، اما این تراژدی صرفا پس از نزدیک به ۷۶ سال پاکسازی قومی و قتلعام فلسطینیها توسط اسرائیل رخ میدهد.
از جمله کسانی که اکنون خواستار «خویشتن داری»در رویارویی اسرائیل و ایران هستند، جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده است، که شاید اگر آخرین رئیس دولت آمریکا نبود که اسرائیل را تا بن دندان تسلیح میکرد، میتوانست از طریق تماس مستقیم، مسوولیت همه نوع جنایات را به عهده بگیرد. روز شنبه، مجلس نمایندگان ایالاتمتحده در مورد ۲۶.۳۸ میلیارد دلار دیگر به عنوان «کمک امنیتی» به اسرائیل رای داد - کمکی که خود بایدن از آن حمایت میکند و روز چهارشنبه در مقالهای در والاستریت ژورنال نوشت: «اسرائیل قویترین شریک ما در خاورمیانه است؛ غیرقابل تصور است که اگر دفاعش تضعیف شود و ایران بتواند تخریبی را که این آخر هفته در نظر داشت انجام دهد، کنار بیاییم(خویشتنداری کنیم.)» انحصار اسرائیل در نابودی منطقه بسیار قبل از این آخر هفته است.
برای مثال، زمان را به عقب برگردانید و به سال ۲۰۱۴ برگردید، زمانی که ارتش اسرائیل در عرض ۵۰ روز ۲۲۵۱ فلسطینی از جمله ۵۵۱ کودک را در غزه کشت. طی ۲۲ روز در دسامبر ۲۰۰۸ و ژانویه ۲۰۰۹، همان ارتش حدود ۱۴۰۰ فلسطینی را کشت که ۳۰۰ نفر از آنها کودک بودند. به طور طبیعی، تمام این فعالیتها با حمایت کامل ایالات متحده انجام شد. در همین حال، در لبنان، ایالات متحده کشتار حدود ۱۲۰۰ نفر را طی ۳۴ روز در ژوئیه و اوت ۲۰۰۶ با بمبگذاری به سوی اسرائیلیها و تحریک علیه آتشبس تسهیل کرد.
با این معادله؛ چگونه زمانی که به طور فعال به سمت یک بازیگر سرکش حمله تلافی جویانه صورت میگیرد، آمریکا «تنش زدایی» را ترویج میکند؟ بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در پاسخ به درخواستهای اخیر جهانی برای خویشتنداری، از نگرانیهای جهان تشکر و تکرار کرد که اسرائیل هر کاری که بخواهد انجام خواهد داد - گویی ما قبلا از آن آگاه نبودیم. علاوه بر این، چگونه میتوان کلمه «محدودیت» را در زمینه یک نسل کشی همهجانبه اسرائیل در غزه به کار برد؟ آیا خود ایالات متحده هرگز در خاورمیانه بسیار محدود بوده است؟ تلفات نجومی غیرنظامی در عراق و افغانستان به ذهن متبادر میشود - دو منطقه خونآلود که در آن تجاوزات ایالات متحده، نامگذاری ایران از سوی ایالات متحده به عنوان مهمترین«دولت حامی تروریسم» را به سخره گرفته است.
در جمهوری اسلامی نیز، ایالات متحده مصداق بارز است - فقط آن زمان را در ژوئیه ۱۹۸۸ به یاد بیاورید که نیروی دریایی ایالات متحده پرواز ۶۵۵ ایران ایر را در آسمان منفجر کرد و همه ۲۹۰ مسافر آن را به شهادت رساند. سپس جنگ ایران و عراق در دهه ۱۹۸۰ بود که ایالات متحده به صدام حسین در تلاشهایش برای مقابله با ایران به ارسال تسلیحات شیمیایی به بغداد ادامه داد. البته همان صدام حسین، متعاقبا برای توجیه تلاشهای تروریستی ایالات متحده در خارج از کشور به عنوان یک ابر تروریست معرفی شد و همکاری آمریکا و اسرائیل با مجاهدین خلق (منافقین) - که برای سالها توسط خود ایالات متحده به عنوان یک گروه تروریستی طبقهبندی شد - فقط کل صحنه را بیش از پیش تشدید میکند. اکنون، وزارت امور خارجه ایالات متحده به شهروندان خود درباره سفر به ایران «به دلیل خطر تروریسم» هشدار میدهد - اگرچه اقدام پهپادی روز جمعه نشان میدهد که این «تروریسم» توسط ایران انجام نمیشود. از این گذشته، همانطور که متوجه شدیم، اسرائیل خویشتنداری نمیکند و از آنجا که بایدن و قدرتهای دیگر همچنان به درخواستهای خستهکننده و خودپسندانه برای کاهش تنش در منطقهای که ایالات متحده و اسرائیل هرگز خویشتنداری نشان ندادهاند، ادامه میدهند، میتوانیم با تنشزدایی از لفاظیهای ریاکارانه شروع کنیم.