جعبه سیاه اعتراضات دی ماه ۹۶
نقش پررنگ نابرابری
وزیر سابق دولت دوازدهم معتقد است که اعتراضات دی ماه ۹۶، اتفاقی مهم در تاریخ انقلاب به شمار میرود. تحلیل ربیعی در اینباره به این شرح است: «اتفاقی که در دی ماه ۹۶ رخ داد شباهت زیادی از نظر حجم، اندازه، وسعت و جمعیت درگیر در ناآرامی و همچنین خصوصیت این افراد با ناآرامیهای قبل نداشت.» او ادامه داد: «پیش از این معمولا در آشوبهای خیابانی، سیاست خارجی را دخیل میدانستم اما اینبار میتوانیم رقابتهای داخلی را در شکلگیری اعتراضات دخیل بدانیم؛ با این وجود باید بدانیم که این اقدام صورت مساله را تغییر نمیدهد. آغاز اعتراضات دیماه ۹۶ میتواند دلایل زیادی داشته باشد اما آنچه که من میخواهم به آن بپردازم علت دراز مدت است.» به گفته ربیعی، در ماههای منتهی به دی ماه ۹۶ با حصول برجام گرچه یک فرصت اقتصادی خوبی در کشور ایجاد شد، اما مانند آنچه که از ۶۰ سال قبل در توزیع نابرابر ثروت شاهد آن بودهایم، توزیع درآمدی که بعد از گشایش برجام صورت گرفت، این نابرابری را کاهش نداد. وزیر پیشین رفاه اجتماعی معتقد است که بخشی از دلایل اتفاقات دی ماه ۹۶ با نابرابری و بخشی دیگر با فقر قابل بررسی است که دراین زمینه او تاثیر نابرابری و بیعدالتی را بیشتر احساس میکند.
ربیعی ادامه داد: «هرچند موضوع بیکاری از دیگر دلایلی است که در تبیین علل وقوع اعتراضات سال قبل باید به آن پرداخت؛ اما بیکاری جوانانی که در شهرهای اعتراضکننده حضور داشتند و فقر موجود در آن شهرها، شاید چیزی شبیه بیکاری جوانان در سایر شهرها بود، با این تفاوت که این شهرها نابرابری ادراک شده بیشتری داشتند.»
علل سیاسی
ربیعی در مورد ریشههای سیاسی اعتراضات گفت: « اگر بخواهیم نقشی در حوزه سیاست برای وقایع دی ماه ۹۶ قائل شویم، معتقدم که یک جریان سیاسی که میخواست به نوعی دولت را تحقیر کند و علیه او یک ماجرای خیابانی راه بیندازد، منجر به شکسته شدن مارپیچ سکوت در جامعه شد.» ربیعی در مورد مارپیچ سکوت توضیح داد: «در نظریههای ارتباطاتی نظریهای با عنوان مارپیچ سکوت وجود دارد که بر اساس آن وقتی افراد زمینه بروز شورش و نا آرامی را در خود داشته باشند، اما احساس کنند فضایی برای بروز این احساسات ندارند، با شکسته شدن بخشی از فضای حاکم، زمینه بروز این نوع ناآرامی برای آنها فراهم میشود.» او ادامه داد: «در حقیقت در یک سد آب که همواره زمینه ناآرامی وجود دارد، چنانچه جایی از سد بشکند یا سوارخ شود، فاجعهای عظیم و سیلاب اتفاق میافتد؛ در دی ماه ۹۶ اتفاقاتی در مشهد مارپیچ سکوت را شکست و سکوت جمعیت خاموشی که به نوعی زمینه اعتراض در آنها وجود داشت با ماجراهایی که در مشهد اتفاق افتاد، شکسته شد. مطالعات انجام شده، نشان میدهد که اعتراضات و نا آرامیهای اول مشهد که یک جریان سیاسی رقیب و مخالف دولت در آن مشارکت و حضور داشت، آغازگر ناآرامیهای سایر شهرستانها بود.»
فقر توسعهای
ربیعی معتقد است عدم وجود تئاتر، سینما و مجموعههای فرهنگی در شهرهایی که در آنها اعتراضات شکل گرفت، باعث شده بود تا جوانان برای تخلیه انرژی و گذران اوقات فراغت، امکانی نداشته باشند و از ساعت ۵ بعد از ظهر به بعد تبدیل به شهری مرده شوند و افراد ساکن در آنها زندگی اجتماعی و فرهنگی شبانه در شهر نداشته باشند، بلکه در خانههای خود حضور داشته و با تلفنهای هوشمند در دستشان در دنیایی زندگی کنند که مطابق با واقعیت آنها نیست.
به عقیده ربیعی، استفاده از ابزارهای ارتباطی و فضای مجازی در ساکنان این شهرها به نوعی نابرابری ادراک شده و دگرخویش پنداری در آنها ایجاد و پایههای نوعی مقایسه و شورش را فراهم میکند. او افزود: «بر اساس پژوهشهای انجامشده مشارکت سیاسی و رای به دولت وقت در اغلب شهرهایی که در سال ۹۶ شلوغ شدند، کمتر از سایر شهرها بوده است. خشکسالی و مشکلات مربوط به آب وخاک نیز از دیگر مسائلی است که سهمی از علل اعتراضات و ناآرامیهای دی ماه ۹۶ به خود اختصاص میدهد.»
نارضایتی اقتصادی تاریخی
به اعتقاد ربیعی، در دوران اخیر پدیدهای شکل گرفته که در دوران گذشته بیسابقه بوده است: جامعه حدود ۶۰ سال است که در حال تجربه کردن نارضایتی از وضع اقتصادی است و تنها در اوایل انقلاب و در دوره بین سالهای ۷۶ تا ۸۴ مشاهده میکنیم که مقداری از این نارضایتیها کم شده است. او ادامه داد: «آنچه که امروز به این نارضایتی اضافه شده، این است که احساس میشود دیگر آینده خوشبینانهای پیش رو نیست و امید برای حل مسائل کم شده است؛ به نظر من این موضوع نیز معلول دو علت است؛ یکی دعواهای سیاسی که در بالا رخ میدهد و دیگری ایجاد بحران دستاورد و احساس اینکه هیچ چیزی روبه بهبود نیست و چشم انداز مثبت و دستاوردی در کشور مشاهده نمیشود.» البته ربیعی معتقد است در این زمینه طی چند سال اخیر برخی جریانات سیاسی بهصورت مداوم با اعمال فشار بسیار زیاد رسانهای به نوعی موجب شکلگیری نوعی یأس اجتماعی در کشور شدهاند.
مدارا با صدای معترضان
از نظر ربیعی در نا آرامیهایی که علت معیشتی و اقتصادی دارد، به جز شنیدن صدا و همراهی کردن به نحوی که معترضان احساس کنند که تصمیم گیران به نحوی با آنها مشارکت میکنند، مسیر دیگری قابل توصیه نیست. به گفته او هر مسیر دیگری، تشدیدکننده اوضاع و بردن یک اعتراض صنفی به ساحت سیاسی است. ربیعی توضیح داد: «ما باید ساحت نا آرامیهای صنفی و اقتصادی و حتی ناآرامیهای اجتماعی و فرهنگی را از نا آرامیهای سیاسی و حتی ساحت نا آرامیهای سیاسی را نیز از نا آرامیهای امنیتی جدا کنیم؛ چراکه هرکدام از انواع ناآرامی، برخود خاص خود را میطلبد و بردن ناآرامیها به عرصه امنیتی نوعی تشدیدکننده مسائل خواهد بود.»
اعتراضات کارگران تحصیلکرده
ربیعی با بیان اینکه مطالبات اخیر کارگران هفتتپه و فولاد چیزی بیشتر از سایر کارگران نیست، گفت: «آنها حدود سه ماه حقوق معوق داشتند، این درحالیاست که در موارد دیگر حدود ۵ یا ۶ ماه حقوق عقبافتاده وجود دارد.» او ادامه داد: «اما آنچه مهم است علت به خیابان آمدن این کارگران است؛ کارگران هفت تپه بیش از هر چیز نگران عدم امنیت شغلی هستند؛ کارگران امروز اکثرا تحصیلکرده دانشگاهها هستند و امروز به نوعی جنبش دانشجویی با جنبش کارگری تلفیق شده است؛ اکثر آنها جوان و دارای مدرک دانشگاهی هستند و میفهمند که کارفرما قصد تولید و چرخاندن چرخ صنعت را دارد یا اینکه به دنبال فعالیتهای تجاری است. متاسفانه در برخی موارد مشاهده میکنیم که خصوصیسازی در کشور به تجاریسازی تبدیل شده است و این کار موجب بروز احساس ناامنی شغلی در کارگران میشود.»
ارسال نظر