قانون برای راحتی مردم وضع شده است
بهعنوان مثال دولت نمیتواند در حوزه تولید شیر و فرآوردههای لبنی که از ضروریترین کالاهای سبد مصرفی خانوار هستند تنها با تخصیص ارز به علوفه، بهای تمام شده محصول را کنترل کند؛ چراکه دامدار برای تولید شیر به انواع مختلف نهادهها مانند مکمل و دارو نیز نیازمند است. مضافا اینکه علوفه نیز بهرغم دریافت ارز ۴۲۰۰ تومانی، افزایش قیمت داشته و قیمت دانههای روغنی دو و نیم برابر شده است. برخی مکملها هم که مواد اولیه آنها از طریق واردات تامین میشده رشد قیمت ۲۴۰درصدی داشتهاند. از طرفی کارخانههای تولید محصولات لبنی به علت توان خرید پایین مردم و نیز نظارت مراکز حکومتی قادر به افزایش قیمت محصولات خود نبوده و در شرایط فعلی نهتنها نمیتوانند شیر را به قیمت بالاتر از دامدار خریداری کنند؛ بلکه مطالبات دامدارها را هم با تاخیر پرداخت میکنند (معمولا بیش از ۷۰ روز). در ادامه این زنجیره، تولیدکنندگان و فروشندگان غذا و مکملهای دامی نیز در دریافت مطالبات خود از دامداران با مشکل مواجه شده و حساب مطالبات مشکوکالوصول را متاثر میکنند. در ادامه تعدادی از فعالان این زنجیره که اکثرا دامدار هستند دچار چالش و مشکلات مالی شده و از گردونه رقابت جا مانده و از چرخه خارج خواهند شد و به اصطلاح معروف عطای تولید را به لقایش میبخشند. موضوع اصلی این مقاله پرداختن به چالشهای اقتصادی فوقالذکر نیست.
در اینجا بهعنوان یک حسابدار که با مشکلات برخی صنایع از طریق تنظیم گزارشهای حسابداری آشنا هستم نکاتی را درباره اجرای قوانین سخت مالیاتی ازسوی ادارات کل مالیات، بدون در نظر گرفتن تغییرات اقتصادی کنونی مطرح میکنم. گزارشهای حسابداری و اظهارنامه مالیاتی برای ارائه به مراجع مربوط از جمله ادارات کل مالیاتی و براساس رویدادهای مالی تهیه میشوند. درخصوص عملکرد واحد اقتصادی که در صورت حساب سود و زیان به شکل سود یا زیان نشان داده میشود و نقطه تمرکز ممیزان مالیاتی است سه نکته قابل تامل وجود دارد. اول اینکه صورتهای مالی براساس استانداردهای حسابداری و بر مبنای حسابداری تعهدی تهیه میشوند. براساس اصل فوق سود به محض انجام معامله تشخیص داده میشود و در زمان تهیه گزارشهای فوق، هنوز پارهای از مطالبات شرکت از بابت معاملات انجامشده، وصول نشده است. نکته دیگر اینکه سود و زیان حاصل از نگهداشت سرمایه نیز در صورتهای مالی مذکور لحاظ نمیشود. یعنی ارزش مطالبات منعکس شده از بابت فروشهای غیر نقدی در حسابها، با توجه به تورم موجود در بازار، در لحظه وصول از زمان ایجاد آن به مراتب کمتر است. سوم اینکه نرخ استهلاک اموال و تجهیزات با توجه به تاریخی بودن بهای تمام شده (در زمان خرید به نرخ خریداری شده در همان زمان ثبت میشوند)، واقعی نیست و باعث زیاد نشان دادن غیر واقعی سود میشود. در این بین ادارات کل محترم امور مالیاتی، بدون توجه به شرایط اقتصادی و با دلایل بعضا نادرست خود همواره سعی در رد دفاتر حسابداری و تعیین مالیات بهصورت علیالراس دارند و با تلاش فراوان و استفاده از تکنیکهای خاص مثلا افزودن چند جریمه و سپس بخشیدن مبلغ جریمه، مطالبات موردنظر خود را دنبال کرده و بر دیگر مشکلات شرکتها اضافه میکنند.
منتسکیو تعریف مالیات را چنین بیان کرده است: مالیات قسمتی از دارایی است که شخص برای امنیت بقیه دارایی خود یا برای اینکه بتواند از بقیه دارایی با آسایش بهرهمند شود پرداخت میکند.
در اخذ مالیات همواره باید دو اصل مورد توجه قرار گیرد: اصل فایده که مالیات را بهگونهای تعیین میکند که افراد یا گروههایی که از خدمات دولتی بهرهمند میشوند، به میزان بهرهمندی در تامین هزینههای دولت مشارکت کنند. دیگری اصل توانایی پرداخت است که براساس این اصل، وضع مالیات باید بهگونهای تعیین شود که افراد یا گروههایی که توانایی پرداخت بیشتری دارند، مالیات بیشتری بپردازند. حال با این شرایط و اوضاع اقتصادی و تورمهای ناگهانی که اکنون گریبانگیر کشور ما شده است و داراییهای همه مردم اعم از فعالان اقتصادی و مردم عادی به یکسوم کاهش پیدا کرده است و سودهای کلان نصیب دلالان شده که مفرهای مالیاتی فراوان دارند، بهتر نیست که ادارات مالیاتی از روال هر ساله و تمایل شدید خود به علیالراس کردن شرکتها و بنگاههای اقتصادی دست بردارند. استفاده از نص صریح و خشک قانون مالیات بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی میتواند سیلی دیگری بر صورت فعالان عرصه تولید و تجارت باشد. لارنس کلبرگ، روانشناس و نظریهپرداز بزرگ قرن بیستم، با طرح یک داستان از مردم خواست به دو سوال جواب دهند تا از روی جوابی که میدهند میزان هوش و شعور اجتماعی آنها را تشخیص دهد. سوال از این قرار بود که فردی برای نجات همسر بیمارش بهخاطر نداشتن پول، دارو را از داروفروش میدزدد. آیا وی باید مجازات شود یا خیر و چرا ؟حتی سیاستمداران بزرگ دنیا به این سوال پاسخ دادند: آری، باید مجازات شود، دزدی به هر حال دزدی است. زیر پا گذاشتن مقررات، به هر حال گناه است. فارغ از بیماری همسرش کار آن مرد درست نبود، اما مجازات هم نشود زیرا فقیر است و راهی نداشته. اما هنگامی که از گاندی این سوال را پرسیدند، پاسخ عجیبی داد. گاندی گفت: کار آن مرد درست بوده است و آن مرد نباید مجازات شود. چرا؟ زیرا قانون از آسمان نیامده است. ما انسانها قانون را وضع میکنیم تا راحتتر زندگی کنیم.
ارسال نظر