در گفتوگو با یک عضو انجمن صنعت ساختمان بررسی شد
صنعت ساختمان در روزگار نوسان دلار
در حال حاضر بسیاری از مردم عادی بر این باور هستند که کالایی نظیر ساختمان به سبب آنکه از نیروی کار داخلی و مصالح عمدتا ایرانی بهره میبرد نباید چندان با تورم به خصوص نوسانات قیمت ارز افزایش قیمت داشته باشد. این دیدگاه تا چه حد درست است؟
متاسفانه مساله ارز و نوسان قیمت آن در دهههای اخیر همواره یکی از مهمترین مسائلی بوده که مورد توجه فعالان اقتصادی و صنعتگران قرار داشته، بنابراین صنعت ساختمان نیز از این مقوله مستثنی نیست. شکی نیست که تغییرات قیمت ارز بر فعالیتهای ساختمانی اثر میگذارد و از این رو نمیتوان صرفا به این دلیل که ساختمان با استفاده از مصالح عمدتا ایرانی و در داخل کشور ساخته میشود، آن را بیارتباط با تورم یا فارغ از تحولات روی داده در آمارهای اقتصادی دانست.
به این منظور که بتوانیم تصویری روشن از تاثیر تورم بر قیمت تمام شده ساختمان ارائه کنیم نیاز است تا مولفههای موثر در قیمت تمام شده مسکن را بهطور خلاصه بررسی کنیم. برای آنکه یک ساختمان ساخته شود در چند بخش هزینه انجام میشود که مصالح ساختمانی تنها یکی از آنهاست، بعد از مصالح ساختمان هزینههای مربوط به حمل و نقل، انرژی و نیروی انسانی جز مهمترین مواردی هستند که قیمت تمام شده یک ساختمان را شکل میدهند.
متاسفانه چند سالی است که بروز ناترازی در تولید انرژی منجر به کاهش تولید در فصل زمستان شده است آیا صنعت ساختمان نیز از این ناحیه با مشکل مواجه شده است؟ تاثیرپذیری این صنعت از مشکلات به وجود آمده ناشی از کمبود انرژی در سایر صنایع به چه میزان است؟
ما هم اکنون در شرایطی زندگی میکنیم که یکی از مهمترین اخبار روز کشور بحث ناترازیهای انرژی و در نهایت تاثیر آن بر زندگی و کسبوکار مردم است. با توجه به اینکه ایران ذخایر انرژی قابل توجهی دارد، بسیاری بر این باور هستند که قیمت انرژی از مساله ارز تاثیر نمیپذیرد، با این حال اگر اندکی دقیقتر نگاه کنیم در خواهیم یافت که عمده نیروگاههای کشور در بحث تولید برق، گازسوز هستند و مطالعات نشان میدهد که نسبت به روشهای تامین انرژی در دنیا از روشهای تولید قدیمی بهره میبرند. برای آنکه کشور بتواند راندمان تولید انرژی را افزایش دهد نیاز است، میزان بیشتری انرژی تولید کند و به جز آنکه نیازمند سرمایهگذاری خارجی است، به علم روز دنیا، تکنولوژی پیشرفته و تاسیسات جدید نیاز دارد که تامین آن نیز وابسته به قیمت ارز است. تمامی اینها موجب شده تا کشور نتواند به خوبی از ظرفیتهای موجود در تامین انرژی بهره ببرد، همین عامل در شرایط کنونی قطعی برق را در پی داشته که به معنی اختلال در فرآیند طبیعی تولید و کار کارخانهها است و باعث کمبود مصالح میشود. نمیتوان انتظار داشت که وقتی کالاها به اندازه کافی در بازار وجود ندارند قیمت آنها نسبت به شرایط وفور کالا ثابت بماند. از جمله عینیترین مصادیق کم بودن عرضه نسبت به تقاضا برای کالاهای ساختمانی در بازار مصالح کشور را طی هفتههای اخیر میتوان در رشد قیمت آجر دید که به دلیل کمبود گاز قیمت آن بین ۳۰ الی ۴۰ درصد افزایش داشته است.
از آنجا که نبود گاز خشک کردن آجر را غیر ممکن میکند، عرضه این محصول در هفتههای اخیر کاهش داشته است. کارخانههای سیمان نیز چندسالی است که از مشکلات مشابهی رنج میبرند. قیمت این کالا مصرفی در پروژههای ساختمانی نیز، چند سالی است که به دلیل نبود برق و گاز در فصلهای سرد سال افزایش مییابد و بر قیمت تمام شده ساختمانها میافزاید.
با توجه به اینکه هزینههای حمل و نقل به اشتباه عمدتا ناشی از تغییرات قیمت سوخت در نظر گرفته میشود، تاثیر افزایش قیمت ارز بر قیمت تمام شده تولیدات ساختمانی را چطور ارزیابی میکنید؟
مساله دیگری که بسیار بر قیمت تمام شده ساختمان اثر میگذارد هزینه حمل و نقل و تاثیر آن در نقل و انتقال تمامی کالاهای ساختمانی است در ماههای اخیر با توجه به افزایش قابل توجه قیمت ارز هزینه حمل و نقل نیز اثر افزایشی بر قیمت تمام شده ساختمان گذاشته این عامل ناشی از آن است که افزایش قیمت ارز تمامی هزینههای نگهداری و تامین حمل و نقل ماشینهای سنگین را افزایش داده است و عملا پیش از آنکه قیمت نهادههای انرژی افزایش یابد منجر به دگرگونی ساختار هزینهها در صنعت ساختمان شده است. مسالهای که عموما در تحلیل قیمت حمل و نقل و تاثیر آن بر بهای تمام شده کالا در نظر گرفته نمیشود این است که بسیاری به اشتباه این هزینهها را تنها ناشی از قیمت بنزین یا گازوئیل میدانند، این در حالی است که ماشینهای سنگین عمدتا تمامی قطعات خود را بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از خارج تامین میکنند و هر نوع افزایش قیمت در ارزهای مختلف به خصوص دلار، هزینهها را در بخش حمل و نقل افزایش میدهد.
عاملی که در حال حاضر به جز رشد قیمت ارز تاثیر زیادی بر کرایههای حمل گذاشته، انتظارات تورمی است که در خصوص بیشتر شدن قیمتهایی نظیر لاستیک به وجود آمده است.
متاسفانه آنچه هم اکنون در زمینه حملو نقل شاهد هستیم این است که انتظارات تورمی تاثیری به مراتب بدتر از خود افزایش قیمتها گذاشتهاند و سبب شدند تا بهای تمام شده ناشی از این عامل پیش از هر نوع تغییر قیمت سوخت افزایش یابد.
البته این مساله تنها مختص صنعت ساختمان نیست و اگر دقیقتر نگاه کنیم خواهیم دید که در بسیاری از زمینهها حتی تعمیر اتومبیلهای سواری یا مسائلی به جز اتومبیل نیز این شرایط صدق میکند.
افزایش قیمت ارز و تداوم تورم در سالهای اخیر چه تاثیری بر رفتار نیروی کار در صنعت ساختمان داشته است؟
بعد از این عوامل، مساله تورم بر کیفیت کار نیروی انسانی تاثیر گذاشته است. رشد هزینهها به شکل عمومی شرایط را برای نیروی کار بسیار سخت کرده است.
این مساله باعث میشود تا نارضایتی از وضعیت زندگی در کنار نااطمینانی نسبت به آینده بر کیفیت کار کارگران اثر بگذارد که بر قیمت تمام شده اثر افزایشی خواهد داشت.
در مورد نیروی انسانی متخصص نیز قضیه به همین شکل است عموما دستمزدها در ایران چه در بخش خصوصی چه در دولتی سالانه یک بار افزایش پیدا میکنند که آن افزایش نیز سنخیت چندانی با هزینهها و افزایش عمومی سطح قیمتها ندارد.
همین امر سبب شده تا درآمدها برای این قشر نیز تکافوی هزینهها را نکند. کارفرما نیز در چنین وضعیتی اگر بخواهد حقوقها را افزایش دهد نمیتواند چراکه هزینههای تولید به حدی بالا رفته که عملا رشد حقوق متناسب با تورم غیر ممکن است.
انتظارات تورمی که پیشتر به آن اشاره کردم سبب شده تا برخی از کالاها با قیمتهای فعلی به فروش نرسند و فروشندگان از بیم رشد قیمت در آینده برای کاهش ریسک زیان، تنها بر اساس قیمتهای مفروض خود کالاها را به فروش برسانند که خود این امر باری مضاعف بر پیکره صنعت ساختمان تحمل میکند.
باید این مساله را در نظر گرفت که نارضایتی نیروی کار تنها ریسک کاهش کیفیت تولید را افزایش نمیدهد بلکه در مواردی که حاد باشد میتواند ادامه فعالیت کارگاه و تولید را به خطر بیندازد.
در بسیاری از موارد به سبب آنکه هزینه ثابت بهطور پیوسته در حال افزایش است توقف فعالیت کارگاه حتی برای مدت کوتاه نه تنها هزینه زیادی به سرمایهگذار تحمیل میکند، بلکه به دلیل پیوسته بودن کار ساختمان و مراحل پیدرپی آن ریسک تطویل در مراحل بعدی را نیز افزایش میدهد.
البته این تنها مشکل نیروی کار در شرایط فعلی نیست متاسفانه شرایط نامناسب اقتصادی کافی نبودن درآمدها متناسب با هزینهها باعث شده تا بهداشت روانی محیط در کار کاهش یابد.
امروزه ما شاهد بسیاری از مواردی هستیم که از سوی نیروی کار مورد توجه قرار نمیگیرد و همین امر باعث شده تا سلامتی آنها به خطر بیفتد بخش مهمی از کارگران دیگر نسبت به آینده امیدی ندارند و مسائل سلامتی و پزشکی خود را حتی در مواردی که هزینه کمی داشته باشد، دنبال نمیکنند. این مساله ناشی از بروز افسردگی در شرایط نامناسب اقتصادی فعلی است. ما کارگری داشتهایم که به مدت یک سال خونریزی در ناحیه دندان داشت و روزبهروز لاغرتر میشد، تا جایی که حتی ممکن بود دیگران او را فردی معتاد در نظر بگیرند وقتی دلیل عدم مداوا را جویا شدیم آن فرد انگیزهای برای مداوای خود نداشت.
نکته مهم در امر ساختوساز این است که اگر کارگران یا مسوولان کارگاه فکر آزادی نداشته باشند و دائم تحت تاثیر دغدغههای بیرونی قرار بگیرند ایمنی به عنوان مهمترین عامل حفظ جان آنها تحتالشعاع قرار میگیرد.
در مورد کالایی که در داخل تولید میشوند اما از بهای دلار متاثر هستند چه مواردی اهمیت بیشتری دارد؟
تمام آنچه که تاکنون شرح دادم بر قیمت تمام شده مسکن اثر میگذارد. مسکن به عنوان مهمترین دارایی زندگی اغلب انسانها، بر اساس آمار بیش از ۶۰ تا ۷۰ درصد ارزش دارایی آنها را شکل میدهد و به عنوان سرپناه مهمترین تاثیر را بر کیفیت زندگی افراد دارد. دولتها نیز چه در ایران چه در کشورهای دیگر اعم از پیشرفته یا در حال توسعه همواره نظر ویژه به تامین مسکن دارند و همواره آن را به عنوان یکی از اهداف اصلی در دولتهای خود در نظر میگیرند.
این در حالی است که در ایران قیمت ارز بهطور مستقیم و غیر مستقیم تمامی این هزینهها را افزایش داده و همه روزه شاهد آن هستیم که رشد این هزینهها مردم را از خرید مسکن به عنوان مهمترین هدف زندگی خود دورتر میکند.
اینکه دلایل بروز مشکلات اقتصادی در ایران چیست از حوزه تخصص من خارج است با این حال آنچه که در دهههای اخیر توسط تمامی مردم به وضوح لمس شده این است که بازار مسکن تقریباً بهطور پیوسته همیشه با افزایش قیمت مواجه بوده تا جایی که اگر در حال حاضر به شخصی گفته شود که خانه ارزان خواهد شد بیش از آنکه به صحت این مساله فکر کند بر سلامت عقل گوینده شک خواهد کرد.
در حال حاضر به جز زمین که نمیتوان آن را تولید کرد و دولت در قیمت آن تاثیر کمتری دارد قیمت فولاد و سیمان دو عامل اصلی بر قیمت تمام شده مسکن است که از تصمیمات دولتی تاثیر میپذیرد.
دولت برای کنترل این دو عامل در گذشته زمانی که کمبود عرضه در بازار اتفاق میافتاد به سمت واردات میرفت اما در حال حاضر خوشبختانه چون نیاز کشور از طریق تولیدکنندگان داخلی حل میشود به چنین کاری نیاز نیست.
با این حال اولا هم استفاده از این دو در ساختمان نیاز به خدمات و تولیدات اضافی دارد که از دلار تاثیر میپذیرند و ثانیا کمبود گاز که مانع از تولید این دو کالا میشود میتواند عرضه آنها را در بازار کاهش داده و علاوه بر نیاز مصرفی همیشگی در بازار برای آنها نیاز به سفتهبازی نیز ایجاد کند.
این به آن معناست که علاوه بر تاثیر نسبت به قیمتهای جهانی بر قیمت تمام شده دو متغیر یاد شده از عرضه گاز به کارخانهها نیز تاثیر زیادی میپذیرند.
در سالهای گذشته نوسان قیمت ارز سبب شده تا برخی از کالاهای خارجی امکان ورود به ایران را نداشته باشند، این مساله در مورد ابزارآلات صنعتی نیز صدق میکند. آیا صنعت ساختمان از این بابت آسیبی دیده است؟
در سالهای گذشته واردات بسیاری از ابزارهای تولید به خصوص ماشینآلات محدود شده و متاسفانه هم اکنون کاهش کیفیت زیادی را در این کالاها شاهد هستیم، این مساله هزینههای نگهداری و تعمیر را برای کارگاههای ساختمانی افزایش میدهد. در شرایطی که تا پیش از شروع تحریمها و کاهش قدرت خرید مردم کالاهای با کیفیت و خدمات پس از فروش خوبی را در زمینه ابزار صنعتی شاهد بودیم،
هم اکنون بازار به واردات کالاهای باکیفیت پایین عمدتا چینی محدود شده که نمیتوان حساب چندانی روی عمر آنها و کیفیت کار با آنها باز کرد.
بخش مهمی از هدر رفت منابع در صنعت ساختمان ناشی از کیفیت پایین این کالاهاست که هم عمر بسیار کمتری دارند و هم در مورد برخی از ابزار میتوانند مدت زمان انجام عملیات ساختمانی را افزایش دهند. تمامی اینها سبب میشود تا قیمت تمام شده ساختمان نهایتا افزایش یابد و هزینه آن را مصرفکننده نهایی پرداخت کند.
آیا تضعیف ریال در سالهای اخیر و رشد تورم بر ساختار قراردادهای صنعت ساختمان اثری داشته است؟
از دیگر وسایل و کالاهایی که در صنعت ساختمان کارکرد قابل توجهی دارند چوب است که عملا تمامی آن از خارج از کشور تامین میشود قیمت چوب و مصنوعات چوبی تاثیرپذیری بسیاری از نوسانات قیمت ارز دارد که خود این امر به مانند کالاهای دیگری که پیشتر شرح داده شد
در قیمت تمام شده ساختمان مستتر است، نکتهای که باید در نظر داشت این است که چوب را نمیتوان از ساختمان حذف کرد و به سبب آنکه در بخشهای مهمی نظیر آشپزخانه یا سرویسهای بهداشتی مورد استفاده قرار میگیرد، خرید و به کارگیری آنها ضروری است، آسانسور نیز در شرایط کنونی وضعیتی به مانند چوب دارد و در حالی که گفته میشود بخشی از آن تولید داخل است اما در عمل تمامی قسمتهای آن از خارج کشور وارد میشود. متاسفانه افزایش قابل توجه قیمت ارز سبب شده تا ماهیت قراردادها در بخشهایی نظیر آسانسور دلاری باشد چرا که دیگر قرارداد بستن با ریال ایران برای شرکتها به صرفه نیست و آنها را از چرخه عرضه و تقاضا خارج میکند. شنیدهها نشان میدهد که در مواردی که قرارداد ریالی باشد هم صرفا برای حفظ ظاهر ارائه میشود.
سیستمهای گرمایشی و سرمایشی و حتی فروشندگان لوله نیز شرایطی مشابه دارند و تحت تاثیر ارز هستند.