زمانبندی در سیاستگذاری دولتها چه ضرورتی دارد؟
پایان باز وعدهها
در ســالهـــای اخیر، دولتهای مختلف ایران وعدههایی نظیر کاهش تورم، رفع فیلترینگ، پیشبرد لوایح FATF و بهبود وضعیت اقتصادی دادهاند. اما به دلایل گوناگون، از جمله نبود برنامهریزی دقیق، زمانبندی شفاف، و چالشهای ساختاری داخلی و خارجی، این وعدهها یا اجرا نشدند یا بهصورت ناقص به نتیجه رسیدند. اکنون دولت چهاردهم با تمرکز بر مسائلی مشابه، از جمله رفع فیلترینگ، کاهش تورم، و رفع تحریمها، سعی در جلب اعتماد عمومی دارد. بااینحال، تجربههای پیشین نشان میدهد وعدهها بدون زمانبندی مشخص و گزارشدهی شفاف معمولا از فضای اجرایی دور شده و به ابزار تبلیغاتی تبدیل میشوند. برای جلوگیری از تکرار این روند، ضروری است دولتها برنامههای عملیاتی همراه با جدول زمانی دقیق ارائه دهند و پیشرفت آنها را بهصورت دورهای گزارش کنند.
این امر نهتنها ارزیابی عملکرد دولتها را امکانپذیر میکند، بلکه با ملموستر کردن وعدهها، اعتماد عمومی و مشارکت مردم را افزایش میدهد. بهعنوان نمونه، اگر دولت مشخص کند که در بازه زمانی مشخص، تورم به سطح معینی کاهش خواهد یافت و مسیر این هدف را شفاف کند، میتوان انتظار داشت که هم اعتماد جامعه افزایش یابد و هم سیاستها بهطور موثرتری اجرا شوند.
وعدههای بینتیجه
در دهههای گذشته، دولتها در ایران وعدههای بسیاری درباره بهبود وضعیت سیاسی و اقتصادی دادهاند که اغلب یا به نتیجه نرسیدهاند یا به صورت ناقص اجرا شدهاند.
یکی از مهمترین وعدهها مهار تورم است. برای مثال، دولت حسن روحانی در ابتدای فعالیت خود با تاکید بر کنترل تورم، توانست در دورهای آن را کاهش دهد؛ اما با خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها، تورم دوباره افزایش یافت و دستاوردهای اولیه از بین رفت. در دولت ابراهیم رئیسی نیز وعده کاهش قیمت کالاهای اساسی مطرح شد، اما آمارها نشان میدهد که نرخ تورم همچنان در سطح بالایی قرار دارد.
وعده رفع فیلترینگ از دیگر موضوعاتی است که در دولتهای مختلف مطرح شده است. در دوره حسن روحانی، بحث رفع فیلتر شبکههای اجتماعی بهدفعات مطرح شد، اما اقدامات ملموسی صورت نگرفت. در دولت فعلی نیز مشکلات اینترنت و محدودیتهای فیلترینگ بهرغم وعدههای متعدد هنوز پابرجا هستند. موضوعاتی نظیر FATF نیز نمونه بارزی از وعدههایی است که به دلیل ناهماهنگی داخلی و نبود برنامه زمانی مشخص، به سرانجام نرسیدند. تصویب لوایح مرتبط با FATF میتوانست موقعیت ایران را در نظام مالی بینالمللی بهبود بخشد، اما عدم پیشبرد این وعده باعث از دست رفتن فرصتهای اقتصادی شد.
این موارد نشان میدهد عدم زمانبندی دقیق و شفاف برای اجرای وعدهها، اعتماد عمومی را تضعیف کرده و تحقق وعدهها را دشوار میکند. دولتها با اعلام برنامههای مشخص و زمانبندی روشن میتوانند به بهبود وضعیت و جلب اعتماد عمومی کمک کنند.
چرا زمانبندی ضروری است؟
زمانبندی مشخص در اجرای وعدهها میتواند دولتها را ملزم به پاسخگویی کند و از به حاشیه رفتن وعدهها جلوگیری کند.
در ایران، یکی از مشکلات اساسی دولتها در وعدهدهی، نبود زمانبندی مشخص است. وعدههایی نظیر «مهار تورم» یا «رفع تحریمها» اغلب بدون ارائه چارچوب زمانی دقیق مطرح شده و درنهایت به شعارهایی بیپشتوانه تبدیل میشوند. برای مثال، در دولتهای مختلف از کاهش تورم بهعنوان هدف اصلی نام برده شده است، اما عدم تعیین جدول زمانی برای تحقق این هدف موجب شده است که ارزیابی موفقیت یا شکست آن دشوار باشد.
داشتن زمانبندی شفاف به مردم امکان میدهد عملکرد دولت را بهطور دقیق ارزیابی کنند. برای مثال، اگر دولت اعلام کند که تا پایان سال ۱۴۰۴نرخ تورم باید به زیر ۲۰ درصد برسد، این هدف به معیار مشخصی برای سنجش کارآیی سیاستها تبدیل میشود. در غیاب چنین چارچوبهایی، دولتها میتوانند با تاخیر در اجرای وعدهها، از پاسخگویی طفره روند. علاوه بر این، برنامهریزی زمانبندیشده موجب افزایش مشارکت عمومی میشود. زمانی که دولت گزارشی شفاف از مراحل پیشرفت ارائه کند، مردم میتوانند با درک بهتر برنامههای دولت، همراهی بیشتری نشان دهند. به عنوان مثال، اگر دولت برنامهای زمانبندیشده برای کاهش آلودگی هوا ارائه دهد و پیشرفتها را گزارش کند، مشارکت مردم در اجرای این برنامهها افزایش خواهد یافت. همچنین، داشتن جدول زمانی مشخص، از غیرواقعی بودن وعدهها و ورود آنها به فضای شعاری جلوگیری میکند.
پنج گام برای رسیدن به شفافیت
تجربه کشورهای موفق نشان میدهد که زمانبندی و شفافیت، دو عامل کلیدی در اجرای موفق وعدههای دولتی هستند. به عنوان مثال، آلمان در بازسازی زیرساختهای شرق این کشور پس از اتحاد مجدد، از برنامهای ۱۰ساله بهره گرفت که هر مرحله آن به طور شفاف گزارش شد. این برنامه نهتنها زیرساختها را بازسازی کرد، بلکه اعتماد عمومی به دولت را نیز تقویت کرد. در چین، برنامههای پنجساله توسعه اقتصادی نمونهای موفق از زمانبندی مشخص هستند.
این کشور توانسته است با هدفگذاریهای دقیق، میلیونها نفر را از فقر خارج و نرخ رشد اقتصادی پایدار را حفظ کند.
برای تحقق وعدهها و جلوگیری از تبدیلشدن آنها به شعارهای غیرعملی، گامهای مشخص و کاربردی موردنیاز است که میتواند مسیر سیاستگذاری را شفافتر و اعتماد عمومی را بازسازی کند. نخستین گام، تدوین برنامه زمانبندی دقیق است. هر وعده باید همراه با یک برنامه عملیاتی مشخص باشد که مراحل دستیابی به آن را در بازههای زمانی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تعیین کند. بهعنوان مثال، اگر دولت وعده کاهش تورم به زیر ۲۰درصد را میدهد، باید مراحل مشخصی، مانند اصلاح سیاستهای پولی، کنترل نقدینگی و تقویت تولید داخلی، را تعریف کند تا پیشرفتها قابلاندازهگیری و ارزیابی باشند.
گام بعدی، ارائه گزارشهای شفاف و دورهای است. دولتها باید بهطور منظم گزارشهایی از میزان پیشرفت سیاستها ارائه دهند. این امر میتواند در موضوعاتی نظیر FATF، با ارائه گزارشهای دورهای از روند تصویب لوایح و مذاکرات، به شفافیت بیشتر و همراهی جامعه کمک کند. همچنین ایجاد پایگاههای داده عمومی برای نظارت میتواند کمک شایانی در تحقق وعدهها باشد. این سیستمهای نظارتی باید دسترسی عموم مردم و رسانهها به اطلاعات مرتبط با وعدهها را ممکن سازند و فشار مضاعفی بر دولت وارد کنند. نمونههایی از این سیستمها در کشورهایی مانند استرالیا وجود دارند که توانستهاند اعتماد عمومی را جلب کنند.
پرهیز از وعدههای غیرواقعی یکی دیگر از گامهای مهم است. وعدههایی که بدون زیرساختهای کافی مطرح میشوند، نهتنها منجر به کاهش اعتبار دولت میشوند، بلکه احتمال تحقق آنها نیز بسیار کم است. وعدههایی مانند کاهش نرخ بیکاری بهصورت ناگهانی یا رشد اقتصادی چندینبرابر در کوتاهمدت باید با واقعگرایی ارائه شوند. در این راستا، ایجاد نهادهای مستقل نظارتی میتواند بسیار موثر باشد. این نهادها باید پیشرفت وعدهها را پایش کرده و گزارشهای ارزیابی را بهصورت عمومی منتشر کنند. این اقدام به دولتها کمک میکند که در برابر عملکرد خود پاسخگو باشند و علاوه بر این، باعث میشود جامعه با دیدی روشنتر سیاستها را پیگیری کرده و مشارکت بیشتری در فرآیندهای اصلاحی داشته باشد.