اهمیت توسعه حملونقل ریلی در ایران
نکته دیگری که اهمیت این پروژه را دو چندان میکند، کاهش هزینه ترانزیت و افزایش حملونقل است. همانطور که میدانید تحریمها شرایط خاصی را برای ما ایجاد کرد که باید با دقت و هوشیاری بیشتری در این صنعت وارد میشدیم. توسعه خطوط ریلی و افزایش اتصالات خطوط ریلی ایران به کشورهای همسایه در وضعیت فعلی یک نکته کلیدی برای مقابله با تحریمها است. توسعه اقتصادی منطقه بستانآباد، توسعه حملونقل ریلی، کاهش ترافیک جادهای، بهبود وضعیت محیطزیست، کاهش تصادفات جادهای و... از دیگر اهداف انجام این پروژه ملی است. درباره عملیات روسازی این پروژه باید بگویم که تمامی فرآیندها بهطور مکانیزه و با استفاده از تکنولوژیها و ماشینآلات روز از جمله جرثقیلهای پاکراف و دستگاههای پنل گذار انجام شد. این پروژه تاکنون ۹۰ درصد پیشرفت داشته و امیدواریم پیش از هفته دولت به بهرهبرداری برسد. در صورت تکمیل این پروژه، قطار با سرعت ۱۲۰ کیلومتر بر ساعت میتواند روی این خط ریلی حرکت کند. شکسته شدن رکورد تعداد بندهای جوشکاری در ۱۰۰ روز کاری از دیگر دستاوردهای این پروژه است. پس از نوروز امسال بیش از ۴ هزار بند جوش دادهاند که این تعداد جوشکاری در مدت ۱۰۰ روز یک رکورد قابلتوجه است. کل پروژه حدود ۱۱ هزار بند جوشکاری داشت که تاکنون حدود ۹ هزار بند جوشکاری آن انجام شده است.
حداکثر عملیات ریلگذاری ما در طول یک روز ۲ هزار و ۳۰۰ متر بود که خوشبختانه مطابق پیشبینیها این مهم نیز محقق شده است. پیش از اینکه به بحث مشکلات و چالشهای این پروژه ورود کنم، لازم میدانم از شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل کشور بهدلیل همراهیها و همکاریهایی که با مجموعه بالاست داشتند تشکر کنم. در بحث موانع و مشکلات، از نظر بنده تحویل اوراق مشارکت و اسناد خزانه بهجای مطالبه نقدی شرکتهای پیمانکار یکی از موضوعات مهم است. وزارت راه و شهرسازی و شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل کشور باید به این نکته توجه داشته باشند که وقتی یک شرکت حاضر است با حداقل سود ممکن در چنین وضعیت اقتصادی پروژهای را انجام دهد، باید بخشی از مطالبات خود را بهصورت وجه نقد دریافت کنند. گمان میکنم نیازی نباشد درباره دشواری تهیه و نقد کردن اوراق مشارکت و اسناد خزانه صحبت کنم؛ زیرا همگان با فرآیند پیچیده و طولانی تهیه و نقد کردن این اوراق آشنا هستند. هم اکنون بسیاری از شرکتهای احداث زیرساختهای حوزه حملونقل بهدلیل کمبود نقدینگی و عدم وصول به موقع مطالبات خود تحت فشار بوده و با سختی راه خود را ادامه میدهند.
معتقدم یکبار برای همیشه دولت و بهطور مشخص وزارت راه و شهرسازی باید این معضل را حل کند. توسعه زیرساختهای حملونقل در کشور بهویژه حملونقل ریلی، یکی از ضرورتهای دستیابی به توسعه پایدار اقتصادی است. متاسفانه در سالهای اخیر بانکها آن طور که باید در بحث سرمایهگذاری ورود نکردهاند و خلأ یک فاینانسر حرفهای در پروژههای ریلی کشور احساس میشود. هم اکنون بهدلیل وضعیت ویژه اقتصاد ایران و نرخ پایین بازگشت سرمایه، بانکها ترجیح میدهند بهعنوان وامدهنده در پروژهها حضور داشته باشند نه یک سرمایهگذار. بهعنوان فردی که سالها در زمینه حملونقل ریلی کار کرده؛ معتقدم در ایران هم مانند دیگر کشورهای جهان، دولت باید بستر و زیرساختهای توسعه حملونقل ریلی را فراهم سازد. در بسیاری از کشورها بهدلیل نرخ پایین بازگشت سرمایه و طولانی بودن فرآیند بازگشت سرمایه، دولت وظیفه ایجاد و توسعه حملونقل را بر عهده میگیرد. در ایران نیز دولت باید به بحث تامین سرمایه ورود کند و همکاری خود را با شرکتهای پیمانکار به منظور تامین نقدینگی افزایش دهد.
موضوع دیگری که در مورد پروژه بستانآباد باید به آن اشاره کنم، بحث استفاده حداکثری از ظرفیتهای داخلی است. خوشبختانه تامین مواد اولیه و دانش فنی لازم برای انجام پروژه یاد شده بهطور کامل با اتکا به ظرفیتهای داخلی صورت گرفت. همچنین در بحث ماشینآلات و تجهیزات نیز بهجز در موارد محدود، توانستیم از ماشینآلاتی که از ادوار گذشته داشتیم استفاده کنیم و مشکلی جدی از این بابت نداشتیم. همان طور که گفته شد وضعیت کنونی اقتصاد ایران وضعیت ویژهای است. با توجه به محدودیت واردات ماشینآلات مورد نیاز صنعت حملونقل، شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل کشور و دیگر ارگانهای مرتبط با این موضوع باید تمام تلاش خود را به منظور حفظ و نگهداری ماشین آلات مورد نیاز صنعت حملونقل انجام دهند تا پروژهها در این زمینه دچار مشکل نشوند. در آخر تاکید میکنم تسهیل در امر سرمایهگذاری در صنعت حملونقل و جذاب کردن فعالیت در این صنعت موجب توسعه حملونقل و به دنبال آن توسعه اقتصادی کشور میشود. در غیر این صورت دشواری در امر سرمایهگذاری و نقصان در تامین مالی پروژهها منجر به افزایش هزینه برای کشور،دولت و جامعه خواهد شد.
ارسال نظر