پیشنهاد برای روز تعطیل
کافه مجنون
شهرک غرب
روزای تعطیل یه مزایایی داره که آدمهای تنبلی مثل من رو هل میده به سمت بیرون. اولیاش اینه که ترافیک نیست و روانت سالم میمونه اگه بیای بیرون. دومیاش هم اینه که هوا یهجور خوبی خوب میشه، انگار خلوتی سریع رو تمیزی هوا اثر میذاره.
با دوستام اومدیم بیرون و یهکم چرخیدیم. تو این جور روزا آدم نگران نیست که یهکم اضافه بچرخه و اول بزنه تو خیابون بعدش تصمیم بگیره که کجا میخواد بره! چون حالا مگه چقدره فرقش؟ چقدر اعصاب خردی؟ چقدر معطلی؟ چقدر ترافیک و خستگی؟
میخواستیم یه جا بریم که جدید و خوب و با هوای آزاد باشه.
هی بین رستوران و کافه و اینجا و اون جا حیرون شدیم و آخر یکی گفت بریم کافه مجنون. منم که نرفته بودم و موافق بودم. یه چکی هم تو اینستاگرامش کردیم و گفتیم اوهمایگاد! چه با کلاس بودن! ندونستیم مدل بود چی بود آورده بودن عکسش رو گرفته بودن گذاشته بودن، پارک کردیم و رفتیم کافه اما گویا خودش هم پارکینگ داشت.
نفسزنان رسیدیم کافه (بس که ورزشکاریم دو قدم سربالایی از جون و نفس انداخت ما رو)! کافه شیکی بود و عکسها دروغ نگفته بودن.
یه بدی هم روزهای تعطیل داره و اونم اینه که خدا نکنه یه جا معروف باشه! بیچارهایم انقدر که باید تو صف وایستیم! اینجا هم رسیدیم دیدیم یک جماعتی قبل ما منتظرن! اعصاب من خرد شد که بابا یه جا معرفی میکنید این موارد رو هم لحاظ کنید. یه کم اونجا نشستیم و یه کم قدم زدیم و بالاخره موبایل زنگ زد که مشرف بشید!
میزمون شانسی افتاد تو تراس و این افتخار نصیب همه نمیشهها! منو رو آوردن مهموندارهای خونگرمی داشتن. منو رو دادن و یادشون رفت که منو و سفارش گرفتنی هم هست و خلاصه بعد عمری اومدن سفارش گرفتن! منو مختصر مفید بود و ما پاستا کاربونارا داشتیم و پاستا سالامی و یه پیتزا مخصوص. همه سفارشها خوب و قانعکننده بود؛ هرچند من پاستا کلا دوست ندارم. ولی تجربه ما باعث شد بفهمیم اینجا به صبحونههاش بیشتر معروفه و شما هم صبحانه برید بهتره انگار. قیمت هم بالا محسوب میشه.
تجربه بدی نبود دیگه، حال و حوصله داشتید تو صف بمونید برید یا یهکم زود برید، وقتی همه خوابند!
ارسال نظر