بازار درگیر تصمیمات سیاستگذاران است
ضرورت جلوگیری از تصمیمات خلقالساعه
حقیقیها نشاندادند، اگر حرکتی از جانب دولتیها در حمایت از تولید ببینند با تمام قدرت در بازار حاضر میشوند؛ نمونه آن عرضه خودرو در بورسکالا بود. با اجرای این سیاست مردم نیز استقبال خوبی از عرضه خودرو در بورسکالا کردند؛ سیاستی که سه طرف برنده و یک طرف بازنده داشت، متقاضی خرید خودرو، شرکت تولیدکننده و سهامداران شرکت در سمت برنده و در سمت بازنده هم جماعت دلال و رانتجو، اما نکته جالب اینجاست؛ چرا سیاستمداران کشور بهجای حمایت از مردم تصمیم گرفتند بهیکباره از طرف بازنده که جماعتی قلیل، ولی بانفوذ هستند؛ حمایت کنند؟!
چرا دقیقا در زمانیکه همهچیز خوب پیشمیرفت و مردم به بازار اعتماد کردند و فکر کردند، دولت تصمیم گرفته از بخشخصوصی حمایت کند، دولت زیر همهچیز زد و بازی را خراب کرد؟
اتفاقات چند وقت اخیر یک نکته بسیار مهم دارد؛ متاسفانه دولت؛ بورس را به محلی برای کنترل نقدینگی تبدیل کردهاست و برنامه مدونی برای حمایت از بخشخصوصی و بازارسرمایه ندارد.
با وجود ارزندهبودن بازار، این دولت است که با اتخاذ سیاستهای نامناسب اجازه رشد را به بازار نمیدهد، اجازه نخواهد داد، بورس پویا باشد و شرکتها در یک فضای شفاف فعالیت کنند، اجازه نمیدهد؛ بورس رونق بگیرد و مردم به آن اعتماد کنند.
بنابر توضیحات فوق در پیشبینی روند بازار تا پایان سال باید این نکته را مطرح کنم که بازار در عین ارزندهبودن و عقبمانده بودن از سایر بازارهای موازی، مانند گروگانی در دست متولیان اقتصادی کشور اسیر شده که ماهیت اصلی خود؛ یعنی جذب نقدینگی جامعه در جهت کمک به بخش تولید را از دست دادهاست.
اگر دولت اجازه بدهد و از خلق سیاستهای لحظهای دستبردارد، بازار میتواند عقبافتادگی خود را جبران کند و دوران رشد را تجربه کند؛ در غیراینصورت احتمال یک اصلاح عمیق و طولانیمدت دور از ذهن نخواهد بود؛ متاسفانه باید منتظر ماند تا آقایان برای بازار تصمیم بگیرند.