لزوم کلان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نگری

به‌رغم این حقیقت، با کمال تاسف مطالعه نوشته‌هاى منتشرشده به‌نام برنامه از سوى بسیارى از نامزدان عضویت در شورای‌عالى نشانگر فهم تقلیل‌گرایانه و سطحى از معضلات بنیانى حرفه و تدابیرى از جنس مکررات گذشته، حتى به لحاظ استفاده از اصطلاحات سائیده‌شده از شدت استعمال و کهنگى... است. ظاهرا جامعه حرفه‌اى حسابدارى، نه فقط در عرصه‌هاى مورد مناقشه همانند کیفیت، اخلاق و اقتصاد بلکه در زمینه کلان‌نگری، مبانى فکرى و فلسفه سیاسى نیز گرفتار بحران نادارى است. پرسش جدى این است آیا با این بضاعت می‌توان حرفه را به‌سر منزل مقصود رساند؟ مطالبی که در ادامه مى‌آید قبلا از طریق شبکه‌هاى اجتماعى با اهل حرفه درمیان گذاشته شده، لیکن با توجه به انتخابات پیش‌رو، انتشار مجدد آن‌را براى توجه بیشتر نامزدان عضویت و انتخاب‌کنندگان مفید مى‌دانم...

وقتی حسابرس هستید، برای انجام کاری که به شما محول‌شده تمام تمرکزتان روی کاربرگ و رسیدگی به حسابی است که برعهده شما گذاشته شده است، ولی وقتی سرپرست و مسوول حسابرسی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوید باید به مدار بالاتری از توانایی و شایستگی فکر کنید و به آن مدار برسید؛ ‌چراکه به‌جز رسیدگی اکنون باید بر تقسیم کار، نظارت بر کارکنان، مراقبت از بودجه، زمان‌بندی و جمع‌کردن کار و کارها هم فکر بکنید. وقتی شریک موسسه شدید این دفعه باید به مداری بالاتر از مسوولیت سابق فکر کنید که فراتر از عملیات حسابرسی است. باید به اقتصاد موسسه، تجهیز موسسه، بازاریابی، حفظ مشتریان و افزودن به تعداد آنها، حفظ و تربیت نیروی انسانی، بهبود رابطه بین شرکا و ... هم فکر کنید.

این امر نیازمند شایستگی و تلاش و ریاضت بیشتری است. وقتی کاندیدای عضویت در شورای‌عالی می‌شوید و وقتی عضو شورای‌عالی شدید؛ چه بخواهید و چه نخواهید باید به مداری بسیار بالاتر از موسسه‌داری فکر کنید و بدون‌شک باید توان و ظرفیت ارتقا به آن مدار را داشته باشید، یعنی بسیار تواناتر از انجام عملیات حسابرسی، تواناتر از هدایت تیم‌های حسابرسی و تواناتر از درک الزامات موسسه‌داری باشید. این امر نیازمند کاراکتر، دانش‌های جانبی، اطلاعات وسیع، پختگی و در راس آنها داشتن افق دید و درک‌روشن از رسالت، نقش اجتماعی و جایگاه حرفه در سلسله‌مراتب اقتصاد و سیاست است تا بتوانید در مداری بسیار بالاتر از موسسه‌داری و شراکت و اداره امور اقتصادی و فنی آن و حسابرسی قرار بگیرید و نهایتا کاری برای حرفه بکنید.

شورای‌عالی که به‌عنوان عالی‌ترین رکن حرفه شناخته می‌شود، بدون افق دید روشن متکی بر شناخت درست از حرفه نه ذهنیت از آن، همانند بیست و اندی سال‌گذشته به موفقیت کیفی چشمگیر و ارتقای حرفه دست نخواهد یافت. ارتقای حرفه اگر به زبان علوم اجتماعی و اقتصاد توسعه صحبت کنیم، یعنی گذر حرفه از تشکیلات تخصصی فعلی به سرمایه اجتماعی با ریشه‌های عمیق ناشی از پذیرش عمومی حرفه. سال‌هاست که تلاش می‌کنم توجه اعضا به‌خصوص نخبگان و پیشکسوتان حرفه را به اهمیت منشور توسعه پایدار حرفه در انتظام فکری و همدلی اعضا جلب کنم تا به‌این‌ وسیله در سطح حرفه به توافق در اصول دست پیدا کنیم و اختلافات را به سطح سیاستگذاری و اجرا کاهش دهیم. البته در این زمینه موفقیت چندانی نداشته‌ام و حرفه همچنان در روزمرگی، سیاست‌های مقطعی، چالش‌های بعضا مصنوعی و حتی تقابل و تصفیه‌حساب‌های شخصی و گروهی دست و پا می‌زند و قاطبه اهالی حرفه دنبال آنانی هستند که شکل مار را بهتر می‌کشند.