بورس‌بازی با رولت روسی؟

بازار سهام در هفته گذشته به‌رغم دریافت گزارش‌های فراتر از انتظار از عملکرد سه‌ماهه اکثر شرکت‌ها شاهد تداوم روند نزولی بود، به‌نحوی‌که با کاهش ۹/ ۱درصدی شاخص، دماسنج بورس عملا به محدوده پایان عید امسال بازگشت. ارزش معاملات خرد نیز با سقوط به کانال دو‌هزار میلیارد‌تومان در محدوده رکود عمیق قرار گرفته و هیچ نشانه‌ای از امکان احیا و صعود را صادر نکرده است. در میانه هفته مورد گزارش، فعالان بازار خبر دیدار رئیس‌کل بانک مرکزی و رئیس سازمان بورس را دریافت کردند که طی آن بر کنترل نرخ سود بین‌بانکی و کاهش آن تاکید شد.

 با توجه به معلول‌بودن نرخ سود در مکانیزم اقتصادی، وعده مزبور می‌تواند به‌معنای تغییر فرمان سیاست پولی به سمت انبساطی در وضعیت تورم بالا تعبیر شود که در صورت تحقق، با افزایش مجدد شتاب رشد پایه پولی، تاثیرات نامطلوبی بر فضای اقتصاد کلان کشور خواهد داشت. از این منظر، تحقق وعده شتاب‌بخشیدن به رشد پایه پولی هر‌چند ممکن است به ظاهر برای اهالی بورس تهران در کوتاه‌مدت خوشایند باشد اما با عنایت به آثار مخرب تشدید موج تورم بعدی، نمی‌تواند به‌عنوان یک راهکار پایدار برای حل مسائل اقتصاد ایران و بازار سرمایه در‌نظر گرفته شود.

رابطه معکوس ریسک و قیمت

بسیاری از مفاهیم در حوزه مالی ویژگی «ضدشهودی» دارند، به این معنا که واقعیت موضوع از آنچه اکثریت ادراک می‌کنند متفاوت است. یکی از بارزترین نمونه‌ها در این حوزه مفهوم ریسک است که معمولا آنچه توسط افراد در نگاه اول درک می‌شود با واقعیت تجربی ناسازگار است. واقعیت این است که در بازارهای به‌طور ممتد صعودی، هرچه قیمت‌ها بالاتر می‌رود، انتظار بازدهی آتی کاهش می‌یابد چراکه بخشی از «سود موردانتظار» با رشد قیمت در واقع تحقق می‌یابد و دارایی موردنظر با قیمت بالاتر، بازدهی کمتری برای خریداران ایجاد می‌کند؛ این در حالی است که وقتی قیمت سهام برای مدت طولانی مرتبا بالا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود، اکثریت افراد نسبت به ادامه روند به‌صورت شهودی خوش‌بین می‌شوند و در تله یکی از مشهور‌ترین خطاهای شناختی تحت‌عنوان «تعمیم شتاب‌زده» می‌افتند. در واقع اگر بخواهیم به‌ صورت عقلانی موقعیت مزبور را تحلیل کنیم، در نقطه‌ای که خوش‌بینی‌ها به اوج می‌رسد، اکثریت سرمایه‌گذاران بخش عمده پول و اعتبار خود را به خرید اختصاص داده‌اند و بازار به دلیل تضعیف جریان نقدینگی جدید در واقع در آسیب‌پذیرترین شرایط قرار دارد.

نسیم طالب، نویسنده مشهور حوزه مالی، سرمایه‌گذاری را به بازی «رولت روسی» تشبیه می‌کند که طی آن در یک هفت‌تیر فقط یک گلوله وجود دارد و اعضا موظفند آن را به سمت خود شلیک کنند. با هربار چکاندن ماشه، در واقع ریسک شلیک در نوبت بعدی بیشتر می‌شود درحالی‌که ممکن است فرد ناظر با تعمیم نادرست از عدم‌شلیک در نوبت‌های قبلی، با اطمینان بیشتری در نوبت بعدی ماشه را بچکاند. این موضوع در بازارهای نزولی هم صادق است. به‌عبارت دیگر، هرچه قیمت دارایی‌ها در شرایط ثبات عوامل بنیادی بیشتر افت می‌کند، ریسک خرید دارایی درواقع کمتر می‌شود، درحالی‌که یک سرمایه‌گذار عادی ممکن است در اوج بازار نزولی تصور کند که انجام خرید با خطر زیادی مقارن است. با همین منطق می‌توان درخصوص وضعیت فعلی بورس تهران نیز داوری کرد؛ بازاری که هرچند در دو سال‌قبل شاهد بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سابقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین حباب قیمتی خود بود اما این روزها از آن سمت بام افتاده و پس از دو سال ‌رشد ارز و تورم و به‌تبع آن جهش سودآوری شرکت‌ها و منطقی‌شدن رابطه قیمت و سود سهام، نتوانسته خریداران را به ایجاد تقاضای جدی مجاب کند، چراکه ریسک سرمایه‌گذاری در آن برخلاف روزهای اوج حباب به‌نظر بسیاری، بیش از گذشته است. زمان اما نشان خواهد داد که رابطه معکوس بین قیمت و ادراک ریسک این‌بار هم در مورد بورس تهران صدق می‌کند یا خیر.

سیگنال سود از صنایع بورسی

نگاهی به ‌عملکرد تجمیعی شرکت‌های بورسی و فرابورسی نشان می‌دهد با ثبت رقم حدود ۲۰۰‌هزار میلیارد‌تومان سود خالص در فصل بهار، این متغیر نسبت به مدت مشابه سال‌گذشته بیش از دوبرابر شده است. به این ترتیب، نه‌تنها نگرانی قبلی مبنی‌بر احتمال کاهش حاشیه سود بنگاه‌ها به دلیل رشد هزینه‌ها و عدم‌رشد متناسب درآمد فروش تا حد زیادی تعدیل شد، بلکه نسبت میانگین سودآوری به قیمت در سطح کل بازار سرمایه نیز بر اساس عملکرد ۱۲ماه گذشته شرکت‌ها به کمتر از ۷ واحد رسید. این نسبت نه‌تنها از میانگین بلندمدت ارزش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری این بازار کمتر است، بلکه به محدوده آذر‌ماه سال‌ ۹۸ بازگشته است. از منظر تاریخی، بازده متوسط سبد یک سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذار با فرض خرید سهام با وزن متناسب با شاخص‌کل، در شرایطی که P/ E متوسط بازار ۷واحد باشد، بیش از ۳۵‌درصد در سال ‌بوده است. به عبارت دیگر، بازدهی شاخص‌کل نسبت به نقاطی که ارزش‌گذاری آن در محدوده میانگین بوده در بلندمدت (بیش از پنج‌سال) به میزان بیش از ۳۵‌درصد در سال ‌حاصل شده است.  این نتیجه البته چندان عجیب نیست؛ چراکه ارزش سهام بنگاه‌ها تمایل طبیعی به رشد در طول زمان دارد که ناشی از رشد بلندمدت ابعاد اقتصاد (که می‌تواند ناشی از تورم یا رشد اقتصادی باشد) و در نتیجه افزایش بلندمدت رقم سودآوری شرکت‌هاست، در واقع هر فرد سرمایه‌گذار که تعدادی سهم می‌خرد مالک یک جزء از سودآوری می‌شود که حداقل در سطح مجموع شرکت‌ها معمولا رو به رشد است. به این ترتیب، خرید سهام در ارزش‌گذاری متعادل، بازدهی در حد رشد اسمی اندازه اقتصاد کشور نصیب خریداران می‌کند. از این منظر می‌توان گفت بورس تهران پس از حدود ۳۲‌ماه ارزش‌گذاری بالاتر از میانگین، اکنون وارد محدوده‌ای شده که نه‌تنها می‌تواند به‌عنوان پوشش‌دهنده تورم عمل کند، بلکه امکان انعکاس رشد اقتصاد ایران در عملکرد یک سبد متنوع با تمرکز بر صنایع بنیادی را برای سرمایه‌گذاران فراهم می‌کند.

تقابل بازار و فدرال‌رزرو بر سر آینده اقتصاد

بالاخره انتظارها به‌سر رسید ‌و نشست کمیته پولی بانک مرکزی آمریکا برگزار شد و نرخ‌های بهره شبانه دلار با افزایش ۷۵/ ۰‌درصدی به مرز ۵/ ۲درصد رسید، درحالی‌که فدرال‌رزرو کماکان بر موضع انقباضی خود با هدف مهار تورم اصرار دارد، رفتار زیرپوستی بازارهای مالی از دغدغه متفاوتی حکایت دارد. در همین راستا، رفتار معامله‌گران در بازار اعتبارات آتی نشان می‌دهد نه‌تنها انتظار تداوم افزایش بهره در سال‌۲۰۲۳ میلادی را ندارند، بلکه یک مرحله ۲۵/ ۰‌درصدی افت بهره برای فصل اول سال‌آتی میلادی را پیش‌بینی می‌کنند! از آنجا که کاهش بهره در گذشته همواره مقارن با دوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های رکود اقتصادی بوده است، پیش‌بینی بازار در واقع عبارت از پایان زودهنگام برنامه انقباضی بانک مرکزی و بازگشت به فاز انبساطی است. مراجعه به تاریخ نشان می‌دهد که در اغلب موارد پیش‌بینی بازار به‌ویژه در حوزه اوراق قرضه از اعضای کمیته پولی بانک مرکزی آمریکا دقیق‌تر بوده است. به این ترتیب در صورتی‌که این‌بار نیز به رسم گذشته این پیش‌بینی درست از آب دربیاید، می‌توان انتظار پایان یکی از سریع‌ترین دوره‌های افزایش بهره دلار در ۲دهه گذشته را داشت؛ رویدادی که نه‌تنها فشار موجود بر بازارهای سهام جهانی را کم می‌کند، بلکه برای قیمت مواد خام و کامودیتی هم پیام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آور امکان کف‌سازی و رونق مجدد خواهد بود.