یک هفته با تپیکس
بازگشت بورس به ریل منطق؟
به این ترتیب، با تخلیه هیجان ناشی از ورود نقدینگی سرگردان در اوایل پاییز و حاکمیت مجدد فضای عقلانیت بر معاملات به نظر میرسد بورس تهران بار دیگر در حال تطابق روند خود با پارامترهای بنیادی است. دراین میان، رشد قیمتهای جهانی کالاها به لطف سیاستهای انبساطی چین و آمریکا و افزایش قیمت نفت اوپک به محدوده بالای ۶۰ دلار در هر بشکه نیز در تغییر شرایط بازار نقش مهمی ایفا کرده است. در همین حال، تضعیف محدود و کنترل شده ارزش ریال در بازار آزاد منجر به ادامه انتظارات تورمی در بخش فروش و سودآوری شرکتها در افق کوتاهمدت شده است. انتظار میرود با انتشار گزارشهای ۹ماهه در اوایل هفته آتی روند مثبت بازار در صورت دریافت اطلاعات مثبت از عملکرد شرکتها تقویت شود.
افزایش انتظارات از گزارشهای ۹ ماهه
در اولین ماه از هر فصل، قبل از انتشار رسمی عملکرد شرکتهای بورسی، برآوردهایی نزد کارشناسان و تحلیلگران بازار سرمایه وجود دارد که با شکل دهی انتظارات، واکنش بعدی بازار سهام به محتوای اطلاعات مالی صنایع مختلف را تعیین میکند. هر زمان انتظارات پایین باشد، کوچکترین انحراف مثبتی میتواند موجب جهش قیمت سهام شود و در نقطه مقابل، وقتی پیشبینیها به نحو خوشبینانهای تنظیم شده باشند حتی یک گزارش خوب و نه عالی نیز میتواند منجر به عکسالعمل منفی در نرخ سهام مربوطه شود. تا چند هفته پیش، برآیند انتظارات از گزارشهای ۹ ماهه بالا نبود به این معنا که به دلیل سیطره ابهامات در زمینه آثار تحریمها و قیمتهای فروش، بیشتر تحلیلگران بازار نسبت به تخمین عملکرد شرکتها دیدگاهی محافظهکارانه داشتند. اما هر چه زمان گذشت، با بهبود شرایط محیطی بازار، این انتظارات منفی تعدیل شد و اکنون در آستانه دو روز پایانی دیماه یعنی سررسید موعد انتشار گزارشها، میتوان گفت خوشبینیها نسبت به وضعیت بنگاههای بورسی بیشتر شده است. در عالم واقعیت هم با توجه به اوجگیری نرخهای ارز در مهر ماه و عطش تورمی تقاضا برای جذب کالاها بعید نیست که هم از لحاظ حجم فروش هم از بابت قیمتها، گزارشهای فصل پاییز مطلوبتر از انتظارات اولیه باشد؛ اتفاقی که نوید بهبود درآمد فروش در شرکتهای صنعتی کالامحور و جهش سودآوری نسبت به دوره قبلی را میدهد و از این رو میتواند محرک جدیدی برای رونق کوتاهمدت بازار سهام باشد.
به نام افزایش سرمایه؛ به کام سهام زیانده
شگفتانگیزترین بازدهیهای بورس ۹۷ توسط نامهایی محقق شده است که شاید کمتر تحلیلگری تصور آن را در ابتدای سال میکرد و هنوز نیز هضم بازدهی چند صد درصدی تکسهمهای مختلف و حتی برخی سهام زیانده بزرگتر برای سرمایهگذاران بنیادی قابل توجیه نیست. واقعیت این است که در سالهای اخیر، همگام با صدور مجوز معافیت مالیاتی افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابیها برای شرکتهای دارای زیان انباشته سنگین، تصوری در نزد گروهی از فعالان بازار به ویژه سرمایهگذاران حقیقی شکل گرفته که این اتفاق، پدیدهای تحولساز و مثبت در عملیات شرکت است و از این رو با کوچکترین شایعه یا نشانه این اتفاق، رشدهای شتابان در نرخ سهام مربوطه صورت میگیرد. این اقبال اخیرا تا جایی گسترش یافته که حتی بدون دریافت این خبر نیز برای سهام شرکتهای دارای زیان انباشته صفهای خرید میلیونی تشکیل میشود به این امید که در آینده خبر افزایش سرمایه محقق شود! این رویکرد نه تنها از منطق تحلیل بنیادی دور است بلکه با کشیدن سرمایهگذاران تازهکار به عرصه معیارگذاری نادرست برای خرید سهام در نهایت تازهواردان را نیز با مخاطرات آتی ناشی از تمرکز بر شرکتهای ضعیف مواجه میکند. این در حالی است که اتکا بر ارزش داراییها آن هم در شرکتهای زیانده که با مشکل عملیاتی در تداوم بازدهی مواجهند تنها یک ترفند حسابداری برای اصلاح شکل ترازنامه به شمار میرود و واجد هیچ گونه مزیت یا ارزش افزودهای برای سهام یک شرکت نیست. بر عکس، ارزش سهام در بازارهای دنیا معمولا تابعی از پیشبینی جریانات نقدی آتی است یعنی میزان پولی که بنگاه میتواند از بهکارگیری داراییهای خود تولید کند و نه صرفا ارزش داراییهای ثابت. با همه اینها، به نظر میرسد فضای فعلی بورس تهران نه تنها به این نکته بیتفاوت است بلکه از نقیض آن پیروی میکند؛ اتفاقی که اگر تجربه جهانی ملاک قرار گیرد در نهایت نتیجهای جز زیان برای سرمایهگذاران واجد این رویکرد در میانمدت نخواهد داشت.
زمزمههای حذف نیما؟
خبر تشکیل شرکت بازار متشکل ارز در هفته جاری با حضور موسسان این نهاد تازهتاسیس نوید ایجاد تغییر در سیاستهای ارزی کشور در آینده نزدیک را میدهد. مدل کلی این بازار به نحوی طراحی شده است که در فاز اول، معاملات نقدی (اسکناس) راهاندازی و سایر روشهای معاملات ارزی در مراحل بعد گسترش مییابد. هدف این بازار ایجاد فضای معامله شفاف و کارآ براساس مکانیزم عرضه و تقاضا در مبادلات ارزی تعریف شده است. با توجه به مشکلات سامانه نیما در زمینه محدودیت مبادلات ارزی و نیز مسائل مربوط به تحریم، این احتمال وجود دارد که یک بستر جایگزین با پیروی از الگوی بازار آزاد جایگزین نیما شود. ضرورت این تحول، به ویژه با توجه به تهدید بیشتر مسیر مبادلات ارزی توسط آمریکا در سال آینده احساس میشود. به این ترتیب، فعالان اقتصادی به دقت تحولات این حوزه را زیر نظر دارند و امیدوارند تا این گام مثبت در زمینه آزادسازی عرضه و تقاضای حواله ارز در بازار صادرات و واردات جنبه عملیاتی به خود بگیرد؛ به ویژه آنکه بخش مهمی از آثار تورمی نرخهای ارز بالا در بازار کالاها منعکس شده است. در این میان، تحقق چنین رویدادی برای سرمایهگذاران بورس تهران نیز به نحو قابلتوجهی مثبت تلقی خواهد شد و با رشد حداقل ۳۰ درصدی نرخ تسعیر ارز صادرکنندگان، زمینهساز موج جدید رونق و جذب سرمایه به بازار سهام خواهد بود.
ارسال نظر