عرضه خودرو در بورسکالا به چه الزامات فنی نیاز دارد؟
موشکافی بورسی شدن فروش خودرو
نگاهی به لیست پذیرش خودروها در بورسکالا نشان میدهد که برخی خودروسازها به صورت جدی نسبت به عرضه در بورسکالا اهتمام به خرج دادهاند؛ آنهم در شرایطی که منتفع اصلی خودشان هستند. در کنار آن میتوان به انتفاع خریدار نیز توجه کرد. نکته مهم و آزاردهنده برای مصرفکننده واقعی، اختلاف قیمت بین بازار و کارخانه است. به صورت دقیقتر اینکه یک خریدار برای تامین نیاز فعلی خود از بازار، خودرویی تهیه کرده ولی اختلاف قیمت بالایی با کارخانه داشته باشد، واقعیتی است که مدتها این بازار را آزار میدهد؛ آنهم در شرایطی که قیمت خودرو برای عرضه از کارخانه به گواه برخی خودروسازها بهقدری پایین است که تولید آن به جای سود اقتصادی، به زیان منتهی میشود. اینکه قیمتگذاری دستوری را بارها به شیوههای مختلف مشاهده کردهایم و هنوز در بازار خودرو شاهد اثرگذاری منفی آن هستیم، نقطه ضعف این صنعت است. بنابراین نزدیکتر شدن فاصله قیمتی بین کارخانه و بازار میتواند منافع توامان خریدار و فروشنده را تامین کند؛ مگر آنکه دولت به فروش با قرعهکشی یا سامانههای مشابه الزام نشان دهد؛ واقعیتی که بهتر است خود دولتیها برای چندمین بار به صورت قابل قبول آن را توجیه کنند.
مهمترین مطلوبیت فروش خودرو در بورسکالا
یکی از انتقادات مرسوم از بورسکالا در فرآیند معاملاتی عدمامکان کاهش قیمت در صورت عقبنشینی تقاضاست. به صورت سادهتر اگر به هر دلیل قیمت پیشنهادی عرضهکننده در تالار بالا بود یا بازار به دلایل مختلف به قیمتهای پایینتری نیاز داشت، سازوکاری برای الزام به کاهش قیمتها در لحظه معامله وجود ندارد؛ مگر آنکه خود عرضهکننده افت قیمتها یا اعمال تخفیف را بپذیرد که آنهم بهندرت رخ میدهد. تنها مسیری که بورسکالا در حوزه خودرو از آن استفاده کرده و نمیتوان گفت نتیجه قطعی و صد درصدی داشته، کاهش قیمتهای پایه در عرضه بعدی است. گویی بورسکالا در مسیر قیمتگذاری، خود متولی تامین نیاز بازار به قیمتهای کمتر شده است. این فرآیند اگرچه جذاب است و تاکنون در برهههایی از زمان نتیجه داده، ولی نوسان بهای ارز یا نوسان قیمتهای جهانی و همچنین ریسکهای پیدا و پنهان اقتصادی و اجتماعی همچون فراز و فرودهای تورم انتظاری را بهصورت سریع پوشش نمیدهد. نکته مهم آنکه در بازاری همچون فولاد یا سیمان، هر هفته شاهد عرضه مستمر هستیم و امکان اجرای این فرآیند با تعدیل قیمت پایه وجود دارد. با توجه به تمامی این موارد بازار خودرو نیز به مکانیزمی برای تعدیل نرخ نیاز دارد که کمتوجهی به آن میتواند امیدهای بزرگی را ناامید کند.
با توجه به تجمیع تمامی اطلاعات و تجربیات سالهای اخیر میتوان از چند رویکرد بهره برد. مهمترین الزام موفقیت بورسکالا در مدیریت قیمتی تجمیع عرضهها در این بازار است؛ یعنی تولیدکننده بپذیرد که بخش اعظم و اثرگذار تولیدات کامل و سالم خود را در بورسکالا عرضه میکند تا ناخودآگاه بازاری موازی با بورس شکل نگیرد. این بازار موازی، هم ایده معامله در بورسکالا را زمین میزند و هم از منافع آن در واقعیشدن نرخ استفاده کرده، ولی مضرات آن را به مصرفکننده نهایی وارد میکند. دوم آنکه عرضه مستمر داشته باشد؛ یعنی حداقل هر هفته یکبار شاهد عرضه خودرو در بورسکالا باشیم تا قیمتگذاری هفتگی در اختیار باشد. نکته دیگر آنکه سازوکاری اندیشیده شود تا کاهش قیمت را مشاهده کنیم که در صورت عرضه مستمر، استفاده از کاهش نرخ پایه در صورت عدمجذابیت قیمتی برای بازار در دسترس خواهد بود. این شیوه در وضعیتی پاسخگوست که امکان عرضه خارج از بورس بهسهولت وجود نداشته باشد؛ زیرا عدمدادوستد در بورس به معنی عرضه خارج از بورس با قیمت دلخواه تولیدکننده است، بنابراین ذات مدیریت بازار از مسیر بورسکالا را مورد خدشه قرار میدهد.
رویکرد دیگر، استفاده از قراردادهای گواهی سپرده است؛ آنهم برای تولیداتی که آماده تحویل بوده و هماکنون در انبار به سر میبرند. در این شیوه معامله استمرار عرضه قطعی به نظر رسیده و هم تعداد خودرو که تولید شده و هم ویژگیهای کیفی موردنیاز را در اختیار داشته باشد، در همان انبار خودروساز در سامانه آنلاین امکان دادوستد خواهد داشت. از ویژگیهای مهم این شیوه معامله مشاهده لحظهای تعداد خودروی آماده فروش است که از نوسان آزادانه قیمتها برخوردار بوده؛ اگرچه کاهش نرخ متعاقب افت قیمت تقاضا، باز هم در اختیار فروشنده است.
همانگونه که عنوان شد، یکی از مهمترین نیازهای بازار خودرو مخصوصا در وضعیتی که ممکن است شواهدی از توافق هستهای هرچند محدود و مقطعی ایجاد شود، کاهش قیمتها به فراخور شرایط بازار است. اینکه دولت چه مکانیزمی را در این فرآیند در پیش خواهد گرفت یا خودروساز چگونه نسبت به اوضاع بازار تمکین میکند، خود نکته بسیار مهمی است که موفقیت این شیوه دادوستد را به همراه خواهد داشت. نکته مهم آنکه رشد قیمتها در فرآیند رقابت رویه مرسوم بورسکالا و بورسهای کالایی در جهان در فرآیند حراج است و از این مسیر وقفهای در معاملات پدید نمیآید.
در هر حال بهجرات میتوان گفت که در شرایط روز اقتصاد ایران و اثرگذاری دادههای متناقض بسیار، شاید راهی جز استفاده از سازوکار بورسکالا برای حمایت از صنعت خودرو وجود نداشته باشد؛ آنهم حمایتی که به صورت مستقیم اثر مثبتی بر بازار گذاشته و از التهاب تقاضا با شفافشدن رخدادها جلوگیری خواهد کرد. به صورت دقیقتر شفافیت رخدادهای عرضه و تقاضا بهزودی این بازار را به تعادل میرساند و با افت تقاضای هیجانی در بازار خودرو روبهرو میشویم؛ زیرا این ویژگی ذاتی بورسهای کالایی در جهان است.