رویکرد اصلی در این گزارش بر پایه داده‌های پیشین و متقن اقتصادی بوده و آینده‌پژوهی را به‌عنوان یکی از ابزارهای مورد استفاده به‌کار گرفته است. این اطلاعات به این معنی است که آینده می‌تواند برای غرب آسیا درخشان باشد و در این خصوص می‌توان منافع بسیار بزرگی را برای اغلب کشورهای منطقه متصور شد. البته اگر درونمایه این قبیل گزارش‌ها را بتوان آینده‌پژوهی به‌شمار آورد قطعا نوشته‌های گسترده‌ای حول انقلاب چهارم صنعتی بهترین ملاک برای تحقیقات خواهد بود؛ شاید بتوان بهترین منبع برای مطالعات کلی در این خصوص را خود کتاب انقلاب چهارم صنعتی رونمایی شده در اجلاس داووس دانست. البته همان‌گونه که بارها به آن اشاره شده است در این انقلاب هم فرصت‌های بزرگی وجود دارد و هم تهدیدات گسترده که با شناخت صحیح رخدادها می‌توان از این تغییرات سریع ثمرات و نتایج فراوانی به دست آورد؛ اگر واقعیت‌ها را به خوبی بشناسیم.

ترکیه و امارات در لایه اول و عربستان، اردن، مصر، عراق و عمان در لایه دوم می‌توانند منافع بزرگی را از رخدادهای اقتصادی پیش رو به دست آورند که البته اغلب این کشورها از هم‌اکنون خود را برای استفاده حداکثری از تغییرات جهانی آماده کرده‌اند، البته هنوز زمان آن فرانرسیده که در مورد ایران صحبت کنیم. اصلاح ساختارهای سیاسی و اقتصادی، تلاش برای رواج دموکراسی یا تسهیلات اقتصادی، تلاش حداکثری برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی و متنوع کردن امکانات سرمایه‌گذاری یا استفاده از تکنولوژی‌های نوین از جمله مواردی است که در این کشورها به وضوح مشاهده می‌شود. در نگاه اول همه چیز درست است؛ کشورها به سمت بهبود سازوکارها حرکت کرده و منتظر هستند که در آینده شرایط بهتری را تجربه کنند، اما این موفقیت‌ها به زیرساخت‌هایی نیاز دارد که بسیاری از این کشورها از آنها بی‌بهره هستند یا احتمال از دست دادن موقعیت‌های جذاب فعلی برای آنها بسیار بالاست. البته یکی از مهم‌‌ترین موتورهای محرک رشد اقتصادی در اقتصاد جهان در گذشته یا حال آزادی‌های تجاری است و دیگری امنیت سرمایه‌گذاری.

همچنین یکی از مهم‌‌ترین مزیت‌های منطقه انرژی و مواد اولیه ارزان و در دسترس و نیروی کار یا حمایت‌های قانونی است.  این موارد را در نظر بگیریم و در کنار آن به سمت چند رخداد واقعی در جهان حرکت کنیم. جنگ تجاری به یکی از دلایل بحران در بسیاری از بازارها مخصوصا بازارهای کالایی بدل شده است. افزایش تعرفه چیزی شبیه به یک تحریم اقتصادی عمل می‌کند. هر روز داستان تحریم‌های تعرفه‌ای بخشی از اقتصادهای دنیا را در بر می‌گیرد و به احتمال قوی این جنگ گسترش خواهد یافت. تجارت آزاد به آرامی از یک داده در دسترس به یک آرزو بدل می‌شود مخصوصا برای کشورهای رقیب مثل چین و آمریکا و البته مکزیک و کانادا و احتمالا ترکیه هم به این گیر و دار داخل خواهند شد. بازارهای آزاد و اتحادیه‌های اقتصادی جدید درحال ایجاد و حتی اتحادیه‌های بزرگی همچون اتحادیه اروپا درحال تغییر شکل است. هیچ بعید نیست که برگزیت باز هم بازتولید شود و راست‌گرایی یا سوسیالیسم در جهان با رنگ و بوی جدیدی به عرصه سیاست‌گذاری‌ها وارد نشود. تنش‌های ژئوپلیتیک شاید چهره خشن‌تری از نگرانی‌ها را ترسیم کند آن‌هم در شرایطی که برخی از دولت‌ها نه به هم‌پیمانان خود رحم می‌کنند نه به رقبا یا دشمنان و تنها توانمندی و ابزارهای قدرت است که حرف اول و آخر را می‌زند.

رابطه بین آمریکا و ترکیه را می‌توان در همین چارچوب ارزیابی کرد که ناخودآگاه پتانسیل تنش و ناآرامی‌های اقتصادی را تقویت کرده است. این یعنی امنیت از این پس یکی از پاشنه‌های آشیل سرمایه‌گذاری در هر نقطه‌ای از جهان خواهد بود ولی امنیت در این خصوص به معنی جنگ مسلحانه نیست. شاید از همه جالب‌تر این نکته باشد که این تهدیدها همگی در مباحث پیرامونی انقلاب چهارم صنعتی پیش‌بینی و مورد توجه قرار گرفته است ولی به مرور زمان‌شمار بیشتری از تهدیدها را خواهیم دید. رخدادهای منطقه به خوبی نشان می‌دهد که از این پس وزن امنیت در مناسبات اقتصادی در جهان تغییر خواهد کرد اگرچه تاکنون هم مهم بوده ولی چهره متفاوتی به خود می‌گیرد. تنش‌های منطقه‌ای می‌طلبد که درون‌زایی امنیت را به‌عنوان یکی از اصول مهم به شمار آورد که بسیاری از کشورهای ذکر شده از آن برخوردار نیستند.

نکته دیگری که به تغییر در سرعت جذب سرمایه‌گذاری‌ها منتهی خواهد شد بحران‌های اقتصادی است که هر چند سال یک بار جهان را در می‌نوردد اگرچه این بار مدتی است که خبری از بحران جدید اقتصادی نیست. بحران اعتبار در سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ و پس از آن بحران بدهی در سال ۲۰۱۱ در حوزه اتحادیه اروپا با گستردگی کمتر در کنار رشد شدید قیمت مواد اولیه در همین زمان در کنار سقوط آزاد نرخ در بازارهای کالایی و تجربه کف قیمتی در اوایل سال ۲۰۱۶ آخرین رخدادهای اثرگذار و مهم اقتصادی بود که البته این‌ بار جنگ تجاری که به کاهش جدی قیمت‌ها در بازارهای کالایی تا کف قیمتی اواخر سال ۲۰۱۸ منجر شد از داده‌های جانبی این بحران‌ها بود.

 البته هم‌اکنون نیز پتانسیل یک سقوط آزاد نرخ در بازارهای جهانی وجود دارد اما بهای نفت خام از این رخداد جلوگیری کرده است و البته جنگ تجاری بحران را از سر آمریکا به‌صورت مقطعی دور کرده تا این کشور با اعطای یارانه به صنایع داخلی خود از بحران‌های احتمالی جلوگیری کرده و دقیق‌تر آن را به تعویق بیندازد. این شرایط به این معنی است که تکانه‌های اقتصادی هنوز هم در راه است و کشورهایی با اقتصادهای ضعیف‌تر یا بدهی بالاتر در این بحران‌ها شکننده‌تر از سایر کشورها هستند. ترکیه خود یکی از کشورهایی است که اگر نتواند بر مشکلات خود فائق آید به یکی از نگرانی‌ها در جهان بدل خواهد شد. یا امارات که در دوره بحران پیشین با دره‌ای از رکود و نااطمینانی روبه‌رو شد باز هم در بحران‌های احتمالی همان چهره را از خود بروز می‌دهد. سایر کشورهای منطقه هم نه اقتصاد قائم به ذات قدرتمندی دارند و نه از ملزومات توسعه به‌صورت گسترده برخوردار هستند مگر ایران.

همان‌گونه که اثرگذاری انقلاب‌های صنعتی در هر دوره بیشتر شده است، گستره و عمق نفوذ انقلاب چهارم صنعتی از سایر انقلاب‌ها بالاتر خواهد بود یعنی حجم بزرگی از عقب‌افتادگی اقتصادی و فرآیندهای توسعه در کشورمان در چهارمین انقلاب از امکان بهبود برخوردار است آن‌هم در شرایطی که تحریم‌ها موجب شده تا حتی بحران‌های جهانی در اقتصاد هم اثرچندانی بر کشورمان بر جای نگذارند. در حوزه امنیت هم با فرض گذر از شرایط دشوار فعلی می‌توان گفت که امنیت درون‌زا در کنار مردم‌سالاری کافی برای رشد اقتصادی در کشور ما فراهم است یعنی بسیاری از پاشنه‌های آشیل سایر کشورهای منطقه در ایران به چهره یک فرصت ایفای نقش خواهد کرد. اما اصلاحات اقتصادی و بازبینی سیاست‌گذاری‌ها در این حوزه چیزی نیست که بتوان از کنار آن به سادگی عبور کرد و توجه جدی حاکمیت را می‌طلبد. البته ذات وجود زنجیره تولید یعنی وجود مواد معدنی و ذخایر زیرزمینی، تجهیزات فرآوری و پالایش و تولید مواد اولیه، محصولات میانی و حتی محصولات نهایی در تمام منطقه تنها به ایران اختصاص دارد آن‌هم در شرایطی که حوزه صادراتی ایران با محوریت صادرات غیرنفتی به کشورهای منطقه موفقیت‌های بزرگی را در ماه‌ها و سال‌های اخیر به دست آورده است. در آینده باز هم به این موارد خواهیم پرداخت.