درگفتوگو با مدیرعامل شرکت ملی صنایع مس ایران اعلام شد
ایجاد توازن بین تولید و محیط زیست در صنعت مس
«شرکت مس در آستانه بهرهبرداری از بزرگترین طرح زیستمحیطیاش در طول چهلسال گذشته است. بهعنوان پرسش نخست، چرا این طرح از اهمیت بسزایی برای شرکت مس برخوردار است؟
شرکت ملی صنایع مس ایران در نگاه اول، یک شرکت صنعتی است که نخستین وظیفهاش تولید محصولات مسی است. صنعت و فعالیت تولیدی در طول دو سده گذشته، در ذات خود با محیطزیست تعارض داشته؛ هرچند به یمن پیشرفت تکنولوژی این آسیبها بسیار کم شده است. شرکت مس نیز در طول چهار دهه گذشته، کار اقتصادی انجام میداده و بهرغم اقدامات چشمگیر در حوزه «آب» و «خاک» و اجرای طرحهای بیشمار زیستمحیطی، اما در حوزه «هوا» تاثیر منفی بر محیطزیست گذاشت. سال گذشته با بهرهبرداری از تکنولوژی بهروز فلش در کارخانه ذوب سرچشمه، سرعت بخشیدن به راهاندازی کارخانه اسید سولفوریک که یکی از الزامات تکنولوژی فلش است، نیز شدت گرفت و قطعا با راهاندازی این طرح و تولید اسید، تاثیرگذاری شرکت مس بر محیطزیست به پایینترین سطح ممکن خواهد رسید؛ بهطوریکه میتوان بعد از راهاندازی کارخانه اسید، از صنعت مس بهعنوان یک «صنعت سبز» یاد کرد.
آیا ایده تولید حداکثری باعث افزایش تعارض بین تولید و محیطزیست نمیشود؟
در هر صورت درخصوص مسوولیتهای مربوط به محیطزیست باید الزاماتی را رعایت کنیم. ممکن است وقتی الزامات را در نظر میگیریم، بین فعالیت اقتصادی و محیطزیست تعارض ایجاد شود؛ چراکه باید تولید ادامه داشته باشد و از طرف دیگر آلودگی محیطزیست نیز باید به حداقل برسد، اما به این دلیل که تجهیزات بهروز نیست، در این زمینه با کمی مشکل روبهرو هستیم. در این زمینه، شرکت مس بهعنوان یکی از بزرگترین شرکتهای صنعتی ایران و خاورمیانه باید توازن بین فعالیتهای محیطزیستی و تولید را بیشتر کند. به خاطر همین موضوع است که تاکید کردم در سونگون، ابتدا باید کارخانه اسید سولفوریک به بهرهبرداری برسد و پس از آن، کارخانه ذوب افتتاح شود.
شما اشاره کردید که با بهرهبرداری از کارخانه اسید سولفوریک، صنعت مس به یک صنعت سبز تبدیل میشود و همچنین توازن بین فعالیتهای تولیدی و محیطزیستی برقرار میشود. درخصوص سیاستگذاری شرکت مس برای رسیدن به این توازن توضیح دهید.
دو اتفاق خیلی مطلوب امسال رخ میدهد؛ اول اینکه مس با بهرهبرداری از کارخانه اسید سولفوریک به یک صنعت سبز تبدیل میشود، دوم اینکه توازن بین فعالیتهای اقتصادی، محیطزیست و فعالیت اجتماعی در شرکت مس برقرار میشود. شرکت ملی مس، یک بنگاه بزرگ اقتصادی است که تولید آن در GDP کشور تاثیر دارد. سهم صنعت کشور در GDP هفت است که مس، یک از هفت را پوشش خواهد داد. بنابراین، اگر بخواهیم به سهم مطلوبتری در GDP کشور دست یابیم صرفا نباید نگاه حداکثری به تولید داشته باشیم، بلکه باید همزمان الزامات زیستمحیطی در صنعت را نیز رعایت کنیم. بنابراین، رسیدن به این توازن، باید بهعنوان یک شعار و هدف مدنظر باشد. درواقع، نوعی ناهنجاری در سه محور فعالیت که اقتصاد، محیطزیست و فعالیتهای اجتماعی است، از بین میرود و با یکنواختسازی این سه حوزه همگن میشوند.
یعنی یکی به دیگری آسیب نمیزند.
بله. این یعنی الان شرکت مس به مرحله تکامل رسیده است. شرکتهای بزرگ زندهاند و شرکت ملی مس هم در چهلسالگی، به مرحله بلوغ و تکامل رسیده است.
پیش از انقلاب، کار چندانی در شرکت مس انجام نگرفت و هنوز به تولید نرسیده بود؛ پس عملا از سال ۶۱ که شرکت مس فعالیت تولیدی داشته، اکنون دارد به بلوغی میرسد که سه سرفصل مربوط به فعالیتش را همزمان جلو میبرد.
همچنین امکانات و تجهیزاتی که مورد نیاز بود تا این بالانس برقرار شود، فراهم شده و دیگر هیچ بهانهای برای هنجارشکنی نداریم. باید محیطزیست را حفظ کنیم، همزمان تولید را انجام دهیم و فعالیت اجتماعی هم داشته باشیم که البته قبلا هم انجام میشد.
در مناطقی که معدن داریم، احداث فضای سبز در حال اجراست، کاشت نهال فعال شده تا در جاهایی که در طبیعت عارضه ایجاد میشود، جبران شود که این هم اتفاق خوبی است و ضرورت دارد شرکت بزرگی مثل مس، این کار را انجام دهد. همچنین، مسائل مربوط به آب و استفاده حداکثری از آب و بازیافت، بالاتر از حد استاندارد قرار خواهد گرفت و از حد استاندارد که ۴/ ۰ است، الان به ۳۲/ ۰ رسیده و وضعیت مطلوبتری پیدا کرده است.
دستاوردهای شرکت مس در چهلسالگی پیروزی انقلاب اسلامی چیست؟ در چشمانداز ۱۴۰۴ چه برنامههایی برای شرکت مس دارید؟
امسال گرید کشور را در تولید جهانی مس، از رتبه ۲۴ به رتبه ۲۰ ارتقا بخشیدیم. قصد داریم در افق ۱۴۰۴ جزو ۱۰ کشور برتر دنیا باشیم و باید در طرحهای توسعهای تمام تلاش خود را بهکار ببندیم.
ظرفیت تولید کاتد در مس بهوجود آمده و این ظرفیت اکنون ۴۰۰هزار تن است که این زنجیره ارزش، باید تکمیل شود. باید تمام تلاش خود را با طرحهای توسعه بر تولید کنسانتره بگذاریم تا بتوانیم زنجیره ارزش را بالانس کنیم. بالانس کردن زنجیره ارزش، یک محور اساسی است؛ یعنی اینکه ظرفیت ذوب در کشور بهوجود آمده، باید در زمینه تولید کنسانتره نیز تمام تلاش خود را بهکار بگیریم و در نهایت به جمع ۱۰ کشور نخست دنیا بپیوندیم.
در تولید فولاد الان کشور ما جزو ۱۰ کشور برتر دنیاست. در مس هم، با توجه به اینکه سهدرصد ذخایر مسِ دنیا را در اختیار داریم و از این نظر هشتمین کشور دنیا هستیم، باید در تولید هم یکدرصد را به سهدرصد برسانیم. اگر این اتفاق بیفتد و تولید با ذخیره بالانس شود، میتوانیم در بین ۱۰ کشور برتر دنیا قرار بگیریم.
همچنین باید راهبرد اکتشافات در شرکت مس تقویت شود و توسعه پیدا کند؛ چراکه توسعه و تولید پایدار، بهوسیله شتاب و تقویت در اکتشاف امکانپذیر است؛ ضمن اینکه ایران، در این زمینه یک کشور بکر است که بسیاری از ذخایر آن هنوز کشف نشده است.
در یکسال آینده در «کِروِر» به اکتشافات قابل توجهی خواهیم رسید؛ چراکه مثل درآلو، یک معدن بزرگ ۱۰۰ میلیون تنی دارد که اگر کار اکتشاف در این منطقه به پایان برسد، میتوانیم یک پروژه خوب مثل درآلو در کرور راهاندازی کنیم.
همچنین رویکرد شرکت مس در زمینه اکتشافات، بیشتر در پهنههای محروم خواهد بود. درواقع، هوشمندی در این است که اکتشافات در مناطق محروم و ناامن که نیاز به اشتغالزایی دارند، انجام گیرد تا با ساخت کارخانه در این مناطق، تحول ایجاد کنیم.
تاکید کرده بودید به تلاش مدیران قبلی و خانواده بزرگ مس توجه شود، اما میخواهیم به دوره مدیریت شما در یکسال گذشته برگردیم و ویژگی متمایزی که میبینیم، روحیه عملیاتی شماست. این روحیه به این معناست که از ظرفیتهایی که وجود دارد، به نحو احسن استفاده کردهاید؛ بهطور مثال با رفع موانع درآلو، پیشرفت خیلی سریع حاصل شد و بوروکراسیهای اداری را هم حل کردید. یا واکنش سریع شما در مقابل تحریمها و تشکیل کمیته تحریم. درباره این روحیه توضیح دهید که محصول چه تجربیاتی است. آیا میتوانیم امیدوار باشیم با این روحیه، برنامه چشمانداز ۱۴۰۴ به نتیجه برسد؟ حل حاشیههایی که درباره پروژه مس سونگون وجود داشت نمونه دیگری بود.
البته برخی مخالف این موضوع هستند و دلیل مخالفت هم این است که فقط مشکلاتی را که در محیطزیست سرچشمه و خاتونآباد ایجاد شده، میبینند و نمیدانند بهطور مثال در «هامبورگ» آلمان یا «جیانگشی» چین، دو میلیون تن کاتد تولید میشود و کنار آن کارخانه اسید است. آنجا حتی آب خروجی از کارخانه، به پرورش ماهی اختصاص داده شده است و عمدا در آب ماهی ریختهاند که نشان دهند مشکل زیستمحیطی وجود ندارد.
یعنی اگر کارخانه اسید راهاندازی شود، سرچشمه هم از نظر زیستمحیطی دیگر مشکلی نخواهد داشت؟
بله، وقتی کورهها خاموش شود، دیگر مشکلی وجود نخواهد داشت.
برگردیم به پرسش قبلی. با این روحیهای که وجود دارد و از سوی دیگر وجود مشکلاتی ازجمله تحریمها، آیا برنامههای توسعهای ما برای ۱۴۰۴ به نتیجه خواهد رسید؟
روحیهای که اشاره میکنید، مربوط به امروز نیست؛ بلکه مربوط به پیش از انقلاب است که دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف بودم. در کورانها، ممارست خیلی مهم است و اگر این روحیه را در خودتان ایجاد کنید که دنبال راهحل باشید تا هر تهدیدی را به فرصت تبدیل کنید، بسیار اهمیت دارد؛ چراکه تمام تهدیدها میتواند به فرصت تبدیل شود.
از زمانی که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، دانشجوها خفقان پیش از انقلاب را حس میکردند؛ چراکه در سالهای ۵۳ تا ۵۵ تمام گروههای انقلابی متلاشی شدند و یک ناامیدی کامل در افرادی که بهدنبال سرنگونی رژیم شاه بودند، بهوجود آمده بود و ترس بهحدی بود که افراد در خانهها و در محافل خانوادگی و خصوصی خود، میترسیدند حرفی بزنند، چراکه فکر میکردند شاید برادر یا پدرشان ساواکی باشد و بهشدت تمام افراد را کنترل میکردند؛ اما در همان دوران، امام (ره) این تهدید را به فرصت تبدیل کردند.
در دوره هشتساله دفاع مقدس هم همین اتفاق افتاد. صدام، خرمشهر را تصرف کرد. در ابتدای جنگ تحمیلی و وقتی هنوز خرمشهر سقوط نکرده بود، من بههمراه نخستین گروه به جبهه اعزام شدم. در آنزمان، غبار مرگ تمام خوزستان را گرفته بود و اینقدر ناامیدی موج میزد که همه میگفتند دیگر کار انقلاب تمام است، اما همان زمان امام فرمودند دیوانهای سنگی در چاه انداخته که باید این سنگ را بیرون بیاوریم. در ادامه، اینقدر تدبیر به خرج داده شد و استقامت و پیگیری شد تا نیروهای صدام از کل کشور پاکسازی شدند و به شکلی که دیدیم، صدام به درک واصل شد؛ اما در مقابل، امروز ایران در خاورمیانه یکی از قویترین کشورها محسوب میشود.
بنابراین، تهدید جنگ تحمیلی به فرصت تبدیل شد و اگر دفاع مقدس هشتسال به طول انجامید، در عوض به دانش فنی موشک دست یافتیم که همین موشکها موجب شده اکنون دشمن از ما هراس داشته باشد؛ بنابراین، موشکها ثمره جنگ تحمیلی و قدرت بازدارندگی سنگین ماست.
در ادامه، داعش به کمک پولهای عربی درست شد تا شیعه را از بین ببرد و در نزدیکی مرزهای ایران، خطر بزرگی محسوب میشد. هدف اصلی طالبان، استکبار جهانی و شیعه، هدف دوم بود، اما شعار داعش از همان ابتدا حذف شیعه بود که قرار بود ابتدا ایران را از بین ببرند و سپس جبهه مقاومت را در لبنان تضعیف کنند تا اسرائیل امن شود؛ اما حالا چه اتفاقی افتاده؟ تهدید به فرصت تبدیل شده، داعش از بین رفته و کشورهای عراق، سوریه و ایران یکدست شدهاند، علویون و شیعه در سوریه سازمان پیدا کردهاند و دیگر هیچوقت نمیتوانند شیعه سوریه را از بین ببرند.تحریم مثل جنگ است؛ در جنگ هم میتوانستیم همواره مذاکره کنیم و درنهایت هم به جایی نمیرسیدیم و خوزستان را هم از دست میدادیم؛ اما مقاومت کردیم و پیروز شدیم؛ بنابراین، در شرایط تحریم هم باید مثل دوران جنگ تحمیلی عمل کنیم.همیشه در جلسهها تاکید میکنم که نگویید توسعه را تعطیل کنیم؛ چراکه در مقابل دشمن، بهترین دفاع هجوم است و در حوزه اقتصاد هم همین است. اگر در تبلیغات و عمل تلاش کنیم و اعلام کنیم با تمام مشکلاتی که داریم، میخواهیم به این چشمانداز برسیم، تکتک محدودیتها را بررسی و برای آنها راهحل پیدا میکنیم و درنهایت به نتیجه میرسیم و این استراتژی من است. بنابراین تا ۱۴۰۴ که هفتسال است، باید تمام تلاش خود را بهکارگیریم تا جزو۱۰ کشور برتر دنیا قرار بگیریم.
یکی از موارد، موضوع تامین منابع مالی است که ممکن است فروش محصولات ما را با مشکل مواجه کند...
اصلا به هیچعنوان عدم فروش محصولات نداریم.
در گزارش بهمنماه نکته منفیای که بود اعلام کرده بودند که با کاهش فروش مواجه شدهایم...
ممکن است در یک دوره کوتاه، رسانهها چنین تیترهایی بزنند، اما بههیچوجه مشکل فروش و کاهش فروش نداریم.
یعنی همه صادرات ما انجام میشود...
باید تمام صادرات محصولات را انجام دهیم و فروش داخلی هم ادامه داشته باشد. تولید را هم باید با حداکثر توان ادامه دهیم. استفاده حداکثری از ظرفیت تولید، باید شعار شرکت مس باشد. باید طرحها را با شتاب و سرعت جلو ببریم و زنجیره ارزش را تکمیل کنیم و نباید هیچچیز جلوی ما را بگیرد. به امور مالی گفتهام تحلیل کنید که فروش را در چه سطحی حفظ کنیم و در چه سطحی بهدنبال سرمایهگذاری از طریق فاینانس باشیم و در چه سطحی افزایش سرمایه داشته باشیم تا در افق ۱۴۰۴ به نتیجه برسیم. خانواده بزرگ مس از صدر تا ذیل، باید به این مهم اعتقاد پیدا کنند. هرچه از صدر به پایین میرویم، کارکنان میانی و پایینی کار خود را خوب انجام میدهند و ارادههای قوی دارند. البته باید بالانس صدر و کف را رعایت و حفظ کنیم.اصلا حاضر نیستم بیان کنم زنجیره ارزش در سونگون را بهدلیل تحریمها متوقف میکنیم؛ بلکه باید برای آن راهحل پیدا کنیم که این کار را انجام دادهایم.برای افزایش ظرفیت ۸۰هزار تن به ۱۲۰هزار تن خاتونآباد هم، حتما باید اقدام کنیم و برای ۱۲۰هزار تن به ۲۰۰هزار تن، کارگروه تشکیل دادهایم تا به این رقم برسیم؛ چراکه در خاتونآباد برای ۲۰۰هزار تن تولید، پالایشگاه ایجاد شده است.در ذوب هم باید به ۲۰۰هزار تن برسیم. در سرچشمه، کارخانه ذوبِ ۲۸۵هزار تن ایجاد شده، اما چرا با ۶۰درصد ظرفیت کار میکند؟ باید اکسیژنپرنت این کارخانه را کامل کنیم و به ظرفیت ۲۸۵هزار تن برسیم.
لطفا درخصوص استفاده از ظرفیت معادن کوچک توضیح دهید.
تا سال ۱۴۰۰ برای رسیدن به یک میلیون و ۶۰۰هزار تن کنسانتره، باید ۱۰۰هزار تن کنسانتره از معادن کوچک دریافت کنیم.در حالحاضر، معادن کوچک حدود ۳۰ تا ۴۰هزار تن کنسانتره به شرکت مس میدهند؛ بنابراین، ۶۰هزار تن کنسانتره کسری داریم و الان با معدن ایجو، بهعنوان یک معدن کوچک بخش خصوصی، قرارداد ۲۰ساله داریم که خاک تحویل میدهیم و تضمینی کنسانتره خریداری میکنیم. در این منطقه، سرمایهگذار تجهیزات را هم آماده کرده است. کل کنسانتره تولیدی ۲۲۶هزار تن است؛ بنابراین اگر سالانه چهارپنج شرکت از این دست داشته باشیم، ۱۰۰هزار تن کنسانتره شرکت مس، از معادن کوچک تامین خواهد شد.
یعنی شرکت مس از معادن کوچک حمایت میکند تا ۱۰۰هزار تن کنسانتره از طریق این معادن تامین شود...
بله، چند روز آینده در معدن ایجو که ۱۲ میلیون تن ظرفیت دارد، کلنگزنی داریم که تا سال آینده، کنسانتره را به شرکت مس تحویل خواهند داد. قرارداد بهصورت «B.O.O» است که کارخانه را احداث میکنیم، خاک را هم میفروشیم و کنسانتره را خریداری میکنیم.قرار شد در زمینه معادن کوچک فعالیت کنیم که معدن ایجو، نخستین اقدام در این زمینه است و باید با چهارپنج معدن دیگر قرارداد داشته باشیم تا ۱۰۰هزار تن کنسانتره از این طریق آماده شود. حتی اگر چاهفیروزه را کنار بگذاریم، درآلو ۱۰۰هزار تن و درهزار ۱۵۰هزار تن و فلوتاسیون سرباره هم که ۱۸ماهه تمام است، ۶۰هزار تن کنسانتره تولید خواهند کرد که در ۱۴۰۰ به یک میلیون و ۵۰۰هزار تن کنسانتره خواهیم رسید.ما هیچ مشکلی نداریم. شرکت ملی مس اینقدر زیرساختهای قوی دارد که همهچیز برای رسیدن به اهداف آماده است و هیچکس نمیتواند جلوی ما را بگیرد، مگر اینکه خودمان کوتاهی کنیم و توسعه را تعطیل کنیم؛ چراکه تجربه کردهایم هرجایی که محکم ایستادهایم، به نتیجه رسیدهایم و این مهم باید برای تمام خانواده بزرگ مس تبیین شود که همکاران فکر نکنند محدود شدهایم؛ چراکه هیچ محدودیتی وجود ندارد.همین الان ۴۰۰ میلیون دلار کالا در انبارها داریم که اگر مقداری تخفیف دهیم، تمام محصول را خارجیها خریداری میکنند، اما چرا باید به خارجیها تخفیف بدهیم؟ مصرفکنندگان داخلی که مهمتر هستند و باید به مصرفکننده داخلی تخفیف دهیم.
همان «چراغی که به خانه رواست...»...
بله. این همان ایرادی است که برخی افراد به صادرات میگیرند و میگویند به خارجیها ارزان میفروشند و به داخل گران؛ اما ما برعکس عمل کردهایم. ما در این زمینه، در راستای سیاستهای دولت و اقتصاد مقاومتی عمل میکنیم.
از خانواده مس صحبت کردید و از دوران جنگ خاطره گفتید. دوره دفاع مقدس و مدیریت در آن شرایط را تجربه کردهاید؛ در مقایسه روحیه کاریای که در دهه ۶۰ و در دوره دفاع مقدس وجود داشت، با روحیه کاریای که الان در فضای کاری دیده میشود، نظر شما چیست؟
در شرکت مس سعی کردهایم مسوولیتها را در خانواده بهصورت هرمی به افراد واگذار کنیم و این براساس همان تجربهای است که در جبهه بهدست آوردیم. در دوران دفاعمقدس، فرمانده گردانها، ابتدا آرپیجیزن و تکتیرانداز بودند، اما با شجاعتی که از خود نشان دادند، فرمانده گردان شدند و هیچکس از بیرون نیامد که بگوید این فرد فرمانده است و باید فرمانده گردان باشد؛ بلکه آدمها خود را نشان دادند و مسوولیت گرفتند. اگر در هر کاری این حرکت را اجرا کنیم و به آدمهایی که در کف وجود دارند و آدمهای قابلی هم هستند، مسوولیت بدهیم تا خودشان را نشان دهند، موفق خواهیم بود. بنابراین باید این فرهنگ جا بیفتد. نباید آدم از بیرون بیاوریم؛ بلکه باید از همین خانواده استفاده کنیم؛ چراکه وقتی افراد خانواده میبینند که اعضایی که بهتر کار میکنند، پیشرفت میکنند و مسوولیت میگیرند، تلاش بیشتری خواهند کرد. این موضوع خیلی مهم است که مدیرهای خوب را از بدنه پیدا کرده و ارتقا دهیم. اگر این کار را انجام دهیم، بچههای خانواده با انگیزه بیشتری کار میکنند. الان، وضعیت خوبی داریم. تعجب میکنم برخی دم از ناامیدی میزنند و این درحالی است که شرکت ملی مس خیلی قدرتمند و جزو ۲۰ کشور اول دنیاست و میخواهیم به رده ۱۰ کشور برتر دنیا هم برسیم. اگر فولاد به این مهم دست یافته است، به این دلیل است که شرکتهای زیادی در فولاد کار میکنند، اما در مس تنها یک شرکت ملی مس فعالیت دارد که این اهمیت کار را بیشتر میکند.اکنون، وضعیت مناسبی داریم، فقط باید عمل کنیم و کمتر حرف بزنیم. بهترین تبلیغ، عمل است؛ اگر تولید را به مرحله کامل برسانیم و مشکل محیطزیست را حل کنیم، بهترین تبلیغ خواهد بود.
ارسال نظر