افزایش قیمت، همراه با چند شائبه

در روزهای سرد سال و مخصوصا زمانی که با بارندگی همراه بوده یا حجم تولید صنعتی در کشور پایین می‌آید (که به معنی کاهش جمع‌آوری یا تولید قراضه است) افزایش بهای قراضه خیلی عجیب نیست، اما همین افزایش قیمت قراضه را باید در تقابل بین «عرضه و تقاضا» جست‌وجو کنیم که در چند هفته گذشته تقاضای محدودی داشت و باعث شد ضعف عرضه به چشم نیاید؛ اما در نهایت، التهاب قیمتی در بازار میلگرد و سایر مصنوعات فولادی که به بازار شمش هم سرایت کرده تحریک مهمی در فاز تقاضا ایجاد کرد و واقعیت‌های بهای قراضه را نشان داد.البته به این معنی نیست که قیمت‌های موجود، نرخ‌های تعادلی برای بازار است، چون شواهد امر نشان می‌دهد که هنوز تقاضای موثر در بازار ضعیف است و با توجه به افزایش موجودی انبارها با رویکرد واسطه‌گری و سفته‌بازی در صورتی که تغییر فاز جدیدی در بازار اتفاق بیفتد و میل به افت نرخ جدی‌تر از قبل باشد احتمالا پتانسیل کاهش قیمت‌ها شدیدتر از گذشته خودنمایی می‌کند که این داده در نهایت تاثیر خود را بر اغلب اهالی بازار بر جای می‌گذارد. رسیدن به این سیگنال خیلی هم دور از ذهن نیست، اما برای بررسی دقیق‌تر بازار باید ابتدا به رخدادهای چند روز گذشته توجه کرد.

همان‌طور که در ابتدای گزارش گفته شد، شاهد رشد قیمت‌ها در دو فاز مختلف در هفته‌های گذشته بودیم، یعنی قیمت‌ها به‌صورت پلکانی به میزان دو‌پله افزایش داشته که این مطلب ناخودآگاه تقاضای سفته بازی را هم به بازار تزریق کرد و به‌صورت یک پیش‌بینی خودمتحقق رخ داد؛ یعنی تغییر جو روانی در بازار، تغییر رفتار فعالان بازار، تغییر حجم تقاضا در نهایت به تغییر قیمت‌ها به‌صورت افزایش منجر شد، این در حالی است که در بازار آزاد دلار تغییر چندانی در چند هفته گذشته رخ نداده و به جز چند نوسان مقطعی نرخ، اتفاق خاصی ثبت نشده است،‌ اما در بازارهای جهانی میل به کاهش نرخ وجود دارد؛ با توجه به این شرایط، پتانسیل رشد نرخ چندانی از این مسیر قابل انتظار نیست اما باید بپذیریم قیمت‌های زیر ۳ هزار تومان برای میلگرد در بازار آزاد نرخ‌هایی بود که بازار گویی به آن به‌عنوان کف قیمتی روانی و بنیادین توجه کرد و قیمت‌های کمتر از ۳ هزار تومان را نپذیرفت و در این راستا به سرعت، شاهد تغییر فاز بازار بودیم؛ اما این به این معنی نیست که حجم تقاضا با نوسان قیمت‌ها در شرایط فعلی همخوانی دارد.با توجه به این شرایط و البته نزدیک شدن آرام آرام به روزهای پایانی سال که ناخودآگاه سیگنالی برای رشد تقاضا است داده‌های بازار هم به سمت افزایش نرخ متمایل شد، اگر چه استارت آنها را می‌توانیم چیزی شبیه به بازارسازی بدانیم که در نهایت بازار از آن تبعیت کرد.

  سمت و سوی معاملات فولادی بورس کالا

آنچه که در حال حاضر در اختیار داریم و می‌توانیم نسبت به آن اظهار نظر کنیم، داده‌های رسمی معاملاتی در بورس کالا و نوسان قیمت‌ها در بازار آزاد است، آمارهای بورس کالا نشان می‌دهد که پتانسیل رشد قیمت چندانی در بورس وجود ندارد، یعنی رقابت برای خرید اگر نگوییم برای غالب مصنوعات فولادی، البته به استثنای ورق، نادر است؛ بلکه می‌‌توانیم بگوییم بازار از ثباتی شکننده برخوردار است و برتری تقاضا بر عرضه‌ها چشمگیر نیست.

همین سیگنال به معنی این است که قیمت‌ها باز هم با نرخ‌های پایه در بورس کالا معامله خواهد شد که روز گذشته هم چیزی شبیه به این را شاهد بودیم؛ به‌عنوان مثال سبد میلگرد سلف ذوب‌آهن اصفهان در نهایت به رقم ۳ هزار و ۱۳۸ تومان داد‌و‌ستد شد که البته زمان تحویل آن طولانی است، اما سبد میلگرد مخلوط فولاد خرمدشت تاکستان برای تحویل فوری به‌صورت نقدی با قیمت پایه ۳ هزار و ۲۱۶ تومان داد و ستد شد که این نرخ به معنای آن است که هیچ رقابتی در این معامله ثبت نشد و عرضه و تقاضا برابر بود، داده‌های گفته شده نشان می‌دهد بازار از آرامش و ثباتی نسبی برخوردار است، البته سبد میلگرد مخلوط ذوب آهن باز هم به‌صورت سلف ۳ هزار و ۲۰۹ تومان معامله شد که برای داد‌و‌ستد آن شاهد رقابت بودیم اما رقابت قیمتی در این بازار هم چندان به چشم نمی‌آید، یعنی در مقام مقایسه می‌توانیم بگوییم نرخ‌هایی به نسبت پایین ثبت شد.

اگر همین قیمت‌ها را به‌عنوان معرف و ملاک برای بازار فولاد در نظر بگیریم، در شرایط فعلی هم باید گفت که بازار به یک ثبات نسبی دست پیدا کرده، اما این به معنای عدم کاهش قیمت‌ها نیست؛ اگر بازار میل به رشد نرخ داشت از همین معاملات بورس کالا در روزهای گذشته می‌توانستیم سیگنال‌های افزایشی را استناد کنیم که در این رابطه چنین اتفاقی را شاهد نبودیم اما با توجه به اینکه عرضه‌ها با تقاضای بالایی روبه‌رو‌ نیست،‌ می‌توان گفت تقاضای واقعی در بازار که در نهایت مسیر خودش را به سمت بورس کالا نزدیک می‌کند خودنمایی محسوسی در بورس نداشته،‌ بنابراین اگر نگوییم که بازار به ثبات رسیده،‌ می‌توانیم بگوییم که هنوز میل به کاهش قیمت‌ها در ذات آن نهفته است.  اگر کف قیمتی در بورس کالا (همان قیمت‌های پایه پیشنهادی) در همین ابعاد باقی بماند و پتانسیلی برای کاهش این نرخ وجود نداشته باشد؛‌ فاز اول به‌عنوان شرایط آب و هوایی خود به‌عنوان سیگنال مضاعفی برای تضعیف تقاضا خواهد بود، اما در فاز دوم اتفاق دیگری هم رخ داده که در هفته‌های گذشته تاثیرگذاری آن را در بازار فولاد شاهد بوده‌ایم و آن تاثیرگذاری افزایش صدور پروانه‌های ساختمانی بر بازار فولاد است،‌ یعنی به‌صورت ناخودآگاه و با توجه به رشد قیمت املاک مسکونی شاهد آن هستیم که در هفته‌ها و ماه‌های گذشته پروانه‌های ساختمانی بیشتری در کشور صادر شده و همین مطلب به معنی ایجاد یک پتانسیل بنیادین برای افزایش تقاضا است. در ارتباط با موضوع صادرات فولاد اما باید بحث‌های مجزایی را تعریف کنیم که در گزارش‌های گذشته به آن پرداخته‌ایم؛ اما از مسیر تقاضای داخلی مصنوعات فولادی ساختمانی می‌توان گفت یک تحریک واقعی به بازار وارد شده، این در حالی است که باید این موضوع را هم خیلی دقیق‌تر بررسی کنیم.