«دنیای اقتصاد» با استفاده از شواهد و واقعیتهای اقتصادی موجود بررسی کرد
قطب نمای فلزات پایه در سه ماه اول
در واپسین روزهای سال گذشته سهام داوجونز با افت قابل توجهی روبهرو شد و جهان را در بهت و نگرانی فرو برد. قیمت کالاهای پایه به خصوص فلزات به شدت در مدت ۶ ماه با افت روبهرو شد. فولاد با ریزش قابل توجهی فعالان این حوزه را غافلگیر کرد و همه تلاشهای اوپک برای آنکه نفت به کانال ۷۰ تا ۸۰ دلار برسد نتیجهای با خود به همراه نداشت. از طرفی شاخص دلار در یکی از بالاترین جایگاههای تاریخی خود قرار دارد. تهدیدها برای کاهش نیم واحد درصدی رشد اقتصادی چین هنوز به قوت خود باقی و حتی تقویت شده است و این موضوع به شدت بازار فلزات پایه دنیا را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد.
۲۰۱۸ سال سخت فلزات پایه
سیکینگ آلفا وبسایت تحلیلی معتبر در زمینه بازارهای کالایی در گزارشی مینویسد در سال ۲۰۱۸ فلزات پایه ۷۳/ ۱۵ درصد از ارزش خود را از دست دادند و از ۶ فلزی که در بورس لندن معامله میشوند ۴ فلز در سه ماه چهارم همچنان کاهشی بودند. در سه ماه انتهایی سال گذشته فلزاتی که روند خود را تغییر داده و با افزایش قیمت روبهرو شدند یکی قلع بود که توانست رشد ۹۱/ ۲ درصدی را تجربه کند و دوم سرب که تنها ۱/ ۰ درصد افزایش قیمت را به ثبت رساند. آلومینیوم همچنان با افت ۲/ ۹ درصدی در کاهش قیمت و شکستن رکوردهای کاهشی در سه ماه چهارم ۲۰۱۸ سرسخت بود و نیکل نیز در این مدت بیش از ۱۵ درصد افت قیمتی را ثبت کرد. روی ۴/ ۳ درصد و مس نیز ۲/ ۳ درصد در دوره مورد بررسی قیمت خود را از دست دادند. کارشناسان میگویند عامل اصلی این وضعیت بازار چین است. چین به دلیل تقاضای بالا و رشد اقتصادی مناسب معمولا لنگر اقتصاد جهان و بازارها را در اختیار دارد و اکنون به دلیل آنکه این کشور تحتالشعاع اخبار منفی و ناامیدکننده قرار دارد آسیبهای زیادی را به بازارهای پایه وارد کرده است؛ به خصوص آنکه ارزش دلار نیز در برابر سبدی از ارزهای معتبر دنیا بالا است و این موضوعات روی بازار فلزات پایه اثرگذار هستند. اما آیا آشتی ۹۰ روزه بین پکن و واشنگتن میتواند متضمن بازگشت بازار فلزات پایه به مدار منطقی خود باشد؟
کارشناسان سیکینگ آلفا در این گزارش میگویند بعید است یک دوره سه ماهه آتشبس تجاری بین دو کشور درگیر بتواند لااقل برای سه ماه اول ۲۰۱۹ باعث رشد قیمت در بازار فلزات پایه شود؛ زیرا هنوز نشانهای واضح وجود ندارد که سرمایهگذاران و معاملهگران حاضرند به بازار برگردند و موقعیتهای خرید جدید ثبت کنند. این مساله زمانی جدیتر میشود که اکثر فلزات پایه در بازار معاملات آتی سه ماهه با افت قیمت سال خود را به پایان رساندند و این موضوع بسیار برای جهتدهی بازار لااقل تا ماه مارس اهمیت دارد. اما اینکه اولا آیا دو کشور بعد از این دوره با هم به توافقی بلندمدت دست پیدا کنند یا نه و اینکه تحت این توافق آیا رشد اقتصادی چین بهعنوان بزرگترین عرضه و تقاضاکننده محصولات فلزی بار دیگر افزایش خواهد یافت یا خیر دو سوال مهم برای سه ماه دوم ۲۰۱۹ هستند که جهت میانمدت بازارهای مذکور را روشن میکنند. کارشناسان میگویند بازار هنوز متقاعد نشده که یک گفتوگوی ضمنی در حاشیه اجلاس گروه ۲۰ کشور صنعتی آنچنان قدرتمند باشد که همه مشکلات را برطرف کند. حجم مبادلات در بازارهای جهانی فلزات از نیمه دوم سال گذشته به شدت کاهش یافته است و واقعا خوشبینی به بازگشت ناگهانی بازارها به مدار گذشته سخت به نظر میرسد.یک آمار در این زمینه که توسط مارکت واچ منتشر شده گویای بسیاری از حقایق است؛ در ماه دسامبر حجم معاملات نیکل ۴۵ درصد افت کرده است. آلومینیوم ۴۴ درصد و روی ۳۶ درصد افت معاملات را نسبت به مدت مشابه سال قبل ثبت کرده است که نگرانکننده است و بسیاری از محاسبات کارشناسان را به هم میزند. تنها در ماه دسامبر آلومینیوم ۱۰ درصد، روی ۷ درصد، مس ۵ درصد و سرب یک درصد از ارزش خود را از دست دادند. جاتین تریوودی یک کارشناس و تحلیلگر بازار فلزات پایه در این رابطه میگوید عوامل زیادی وجود دارد که ممکن است روند آتی بازارها را باز هم با کاهش روبهرو کند؛ بهعنوان مثال ترس از افت اقتصاد جهانی مسالهای جدی است. از طرفی کاهش تولید صنعتی در چین که در ماه گذشته آمارهای آن منتشر شد یا عبور مس از کانال ۶ هزار دلار بعد از مدتها مقاومت در این کانال همگی علائم هشدار برای فلزات پایه محسوب میشوند.
مسیریابی آتی سرمایهگذاری در بازار فلزات
از طرف دیگر افت قیمتها در بازار این فلزات میزان سرمایهگذاریها در بخش معادن را نیز کاهش داده است، زیرا گاهی اوقات قیمت در بازار از قیمت تمامشده آن فلز نیز پایینتر بوده و شرکتها وارد مدار زیان میشدند که این مساله در کنار ضعفهای مدیریتی شرکتها معادن اصلی را با مشکلاتی روبهرو کرده است تاجایی که شرکتهای بزرگ و قوی توانستهاند بر این مشکلات فائق آیند و بسیاری از معادن کوچک از دور خارج شدهاند در نتیجه کاهش تولید در حوزه فلزات پایه میتواند یک پیشبینی برای این گروه باشد که میتواند در میانمدت و بلندمدت قیمتها را بار دیگر تقویت کند.
در این بین اما نباید از شاخصهای اقتصادی غافل بود؛ روند تورم در اقتصادهای دنیا از یکسو و ازهمپاشیدگی مالی در بازارهای معتبر جهان از سوی دیگر مسیر نقدینگی را برای سرمایهگذاران تغییر میدهد. با افزایش تورم و کاهش ارزش پول در اقتصادهای دنیا سرمایهگذاران بیشتر تلاش میکنند از داراییهای معتبر مانند طلا برای تبدیل منابع مالی خود استفاده کنند و این مساله طبعا روی بازار فلزات پایه اثر منفی بر جای میگذارد. افت قیمت فلزات نیز در بورسهای اوراق بهادار جهان باعث کاهش ارزش سهام شرکتهای مربوطه شده و این موضوعات باعث میشود سرمایهگذاران از شرکتهای گروه فلزات خارج شوند و بنابراین باید منتظر افت بیشتر صنایع فلزی و معدنی باشیم.
از سوی دیگر سیاستهای فدرال رزرو نیز برای تعیین مسیر آتی این بازارها مهم است. بانک مرکزی آمریکا ممکن است در اوایل امسال نرخ بهره را افزایش دهد که این موضوع دلار را با افزایش بیشتر ارزش روبهرو ساخته و فشار روی قیمت بازار فلزات پایه را نیز تشدید میکند.
معیار بازار فلزات پایه در مسیر نزول
معمولا مس را بهعنوان معیار و محک بازار فلزات پایه در نظر میگیرند. این فلز در سال گذشته بیش از ۱۵ درصد از ارزش خود را از دست داد و در اولین روز از معاملات سال ۲۰۱۹ نیز ۱۱/ ۲ درصد افت قیمت را ثبت کرد که نشان میدهد همچنان بر مسیر سال گذشته در حرکت است. همانطور که در بالا هم اشاره کردیم مهمتر از آن، اینکه قیمت این فلز اکنون پایین تر از مرز ۶ هزار دلاری قرار دارد که یک سیگنال بد برای بازارهای مذکور است. قیمت مس در مبادلات روز پنجشنبه سوم ژانویه در رقم ۵ هزار و ۶۷۰ دلار در هر تن قرار گرفت که یکی از پایین ترین ارقام در حدود یک سال و نیم گذشته محسوب میشود. نگاهی به نمودار روند حرکتی مس نشان میدهد این فلز فعلا قصد بازگشت ندارد؛ این فلز از ابتدای پاییز تا پایان دسامبر مدام در حال کاهش قیمت بوده است که یکی از تندترین ریزشهای قیمتی بعد از آغاز جنگ تجاری بین دو کشور اول و دوم دنیا است. این موضوع این پیام را میدهد که لااقل فعلا دلیلی وجود ندارد که بتواند مس را به بازگشت جدی متقاعد کند. البته ممکن است تغییرات مقطعی برای آن و سایر فلزات پایه وجود داشته باشد اما واقعیت آن است که کشش پذیری قیمتی برای فلزات فعلا واقعا پایین است. وودمکنزی نیز در اواخر سال قبل اعلام کرده بود که نشانههایی از تضعیف اقتصاد دنیا وجود دارد و این نشانهها قطعا بازارهای پایه را نیز درگیر خواهد کرد.
فولاد در انتظار توازن بازار
در بازار فولاد اما شرایط فارغ از اتفاقات تجاری و توافقات بین ترامپ و شی جینپینگ بیشتر به رفتار بازاری چین بستگی دارد. اینکه عرضه و تقاضا در بازار چین در سال جاری به چه شکلی تغییر یابد روی بازار این فلز مهم اثرگذار است. به هر حال شدت جنگ تجاری بین دو کشور احتمالا کاهش خواهد یافت، اما سوالی که وجود دارد اینکه برنامههای دولت چین برای رونق زیرساختها در این کشور و سیاستهایی که در زمینه کاهش ظرفیتهای تولید فولاد در پیش گرفته است چه مسیری را برای فولاد رقم خواهد زد. کارشناسان بازارهای جهانی معتقدند بعد از آنکه چین مسیر جدیدی را برای بازار داخلی فولاد خود تعریف کرد و تصمیم گرفت بیشتر تولید داخلی فولاد در داخل کشور برای رونق زیرساختها به کار گرفته شود و صادرات فولاد این کشور کاهش یابد و از طرفی بعد از آنکه دولت تصمیمی مبنی بر کاهش ظرفیتهای تولید گرفت عملا انتظار میرفت بازار جهانی فولاد دچار یک دگرگونی عظیم شود، زیرا از یکسو صادرات فولاد چین کاهش مییافت و از طرفی تقاضا برای برخی مواد اولیه نیز باید کاهش مییافت اما آنچه در عمل اتفاق افتاد افت قیمت فولاد به دنبال سایر انواع محصولات پایه در بازارهای دنیا بود و تغییر مسیر تقاضای برخی مواد اولیه از انواع کمعیار به پرعیار آن بود. به عبارتی تولیدکنندگان چینی تلاش کردند بدون کمترین نوسان جدی در این حوزه تعادل را در هر دو بخش عرضه و تقاضا برقرار کنند.
در فاصله ۶ ماه مسائل سیاسی و تجاری بین دو کشور چین و آمریکا باعث شده بود تا رویه عرضه و تقاضا از شکنندگی بالایی برخوردار شود، اما به نظر میرسد اکنون زمان آن است که با افت تنشهای تجاری دولت چین تلاش خود را برای توازن بخشی به ارکان بازار به کار ببندد. در گزارش پیشین نیز اشاره کردیم که خلاصه مرور وضعیت بازارهای جهانی سنگ آهن و فولاد بهعنوان دو بازار وابسته نشان میدهد در سال ۲۰۱۷ تولید فولاد در سطح جهانی رشدی معادل ۳/ ۵ درصدی را نسبت به سال قبل از آن داشته و این در حالی است که مصرف فولاد هم به میزان ۶/ ۳ درصد در همین سال افزایش پیدا کرده است. اما در ادامه در سال ۲۰۱۸ شاهد رشد ۵/ ۰ درصدی در تولید فولاد و رشد ۳/ ۱ درصدی در مصرف آن بودیم. به عبارتی در سال ۲۰۱۸ نسبت به سال قبل از آن شاهد کاهش در رشد تولید و مصرف هستیم. عوامل مختلفی بر این دو عامل موثر بودهاند که از آن جمله میتوان به سیاستهای انقباضی ایالات متحده آمریکا در تجارت جهانی و اعمال تعرفه روی کامودیتیهایی از جمله فولاد اشاره کرد.
در این زمینه کارشناسان معتقدند برای سال جاری شیجینپینگ در دو زمینه بازار مصرف داخلی فولاد چین و پروژههایی که درخصوص این طرح و طرحهای مشابه ایجاد خواهد شد تمرکز بیشتری خواهد کرد و یک تقسیمبندی بازار دقیقتری بین آمریکا و چین در ابتدای سال ۲۰۱۹ از نظر تفکیک بازارهای کلان (ازجمله در زمینه فولاد) صورت خواهد گرفت.
ارسال نظر