گزارش هفتگی «دنیای اقتصاد» با نگاهی به ماههای قبل نشان میدهد
تعویق رونق در بازار؟
در آخرین گزارش هفتگی فولاد که پنجشنبه هفته گذشته در این صفحه منتشر شد درباره موضوعات مهمی همچون «فشار بر تولیدکنندگان» و فشار بر اشخاصی که شمش را در بورس کالا عرضه میکنند صحبت شد، چنانچه موضوع اتخاذ تصمیمی جدید از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت به منظور عرضه محصولات زنجیره فولاد فقط با دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی موجب شد مبنای عرضههای بورس کالا فقط با این نرخ صورت پذیرد.
از همان روز به بعد، یعنی از زمانی که دستور عرضه محصولات زنجیره فولاد با دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی در بورس کالا مطرح شد اتفاقی که رخ داد عرضههایی بود که بهصورت مرتب در بازار خودنمایی کرده چنانچه این عرضهها نشانهای از عزم بخشهای مختلف بود که بلافاصله به دستور صادره عمل کردند. موضوعی که در ادامه، پیروی بازار از نرخ ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی دلار را پررنگتر از قبل کرد. همین سیگنال، «جدی بودن تداوم عرضه بر این پایه قیمتی» نه تنها در بازار فولاد بلکه در سایر بازارهای کالایی را هم خاطرنشان میسازد. دراین باره عرضههای محصولات زنجیره فولادی از قبیل شمش فولاد کاوه جنوب به میزان ۲هزار تن، به قیمت ۲ هزار و ۱۴۲ تومان در هر کیلو، شمش فولاد خوزستان به میزان ۳۰ هزار تن و به قیمت ۲ هزار و ۲۰۰ تومان در هر کیلو، میلگرد فولاد کرمان(که طی عرضه در بورس کالا با رشد قیمت مواجه شد) و برخی عرضههای پراکنده دیگر در بورس کالا طی هفته گذشته رخ داد.
یکی از فعالان بازار فولاد درخصوص عرضه محصولات زنجیره فولاد با دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی بر این باور است که این روند بازار با یک ابهام ( گیجی) مواجه شده است، وی در تبیین این نکته میگوید:«مشاهدهای که از عرضههای زنجیره فولاد با نرخ دستوری ۴ هزار و ۲۰۰ تومان در بورس کالا داشتهام این نکته را برایم روشن کرده که بازار دچار یک گیجی شده است، چنانچه، نه آن کسی که خریدار است تمایل به خرید دارد و آن کسی هم که فروشنده است تمایل چندانی به معاملهگری دارد یعنی بازار دچار یک تردید جدی است.»
دلیل این سردرگمی از نظر این فعال بازار اینگونه بیان میشود: «نکته اول را مربوط به افزایش قیمتها در اواخر فروردین میدانم که تحت تاثیر اثر روانی رشد قیمت دلار رخ داد؛ نکته دوم این گیجی را مربوط به نقطه مقابل این افزایش و «شروع کاهش قیمت در اردیبهشت» میدانم و انتظاری که از سوی خریدار در جهت کاهش بیشتر قیمت در بازار فولاد ایجاد شد. در واقع همه این عوامل دست به دست هم داد که بازار بهصورت مستقیم و از سوی زنجیره به هم پیوسته فعالان، تصمیمگیران و دیگر دستاندرکاران دخیل در بازار به رکود فرو رود. از سوی دیگر تولیدکننده زنجیره محصولات فولادی از شمش (بهعنوان محصول میانی) گرفته تا میلگرد (بهعنوان محصول نهایی) وقتی قرار است که در رینگ بورس کالا دست به عرضه بزند، باید در این فکر باشد که:
۱ -چگونه و آیا میتواند محصولات میانی همچون شمش را هم با همان دلار ۴هزار و ۲۰۰ تومانی تهیه کند؟
۲-آیا میتواند مواد اولیه و قراضه مورد نیازش را به همان نرخ تهیه کند؟
در ادامه تولیدکننده زمانی که در یک موقعیت سردرگمی ناشی از این سوالات بنیادین درخصوص تهیه مواد اولیه قرار میگیرد، دست به ریسک عرضه نمیزند یا تنها عرضههای دستوری در بورس کالا صورت میپذیرد.
تعویق رونق در بازار
یکی از دغدغههای همیشگی بازار فولاد، مساله رونق بوده است که چند ماه پشت سر هم این مژده رونق در بازار به تعویق افتاده است، چنانچه شروع این انتظار را میتوان به روزهای انتهایی بهمن ماه مربوط دانست، در آن بازه زمانی تولیدکنندگان و فعالان بازار از انتظار برای تحرک بازار حرف زده بودند.
اما در ادامه، این اتفاق حتی در هفتههای پایانی اسفند هم رخ نداد و به نوعی «بازار شب عیدی» در زمینه رنجیره فولاد رویت نشد، پس از روزهای انتهایی اسفند و شروع سال جدید اما فعالان بازار پس از گذر از «خواب عیدانه بازار» که معمولا حتی دو هفته انتهایی فروردین را شامل میشود بار دیگر و از قبل اعلام کرده بودند که بازار در هفته دوم اردیبهشت با تحرک و رونق مواجه خواهد شد. موضوعی که باز هم با اتفاق پیش بینی نشده تحرکات ارزی به حاشیه رفت و مجددا بازار را در یک بیتحرکی و لاک دفاعی فرو برد.
بنابراین در جمعبندی این نکات باید گفت بازار در یک دوره به هم پیوسته رکودی فرورفته است، چرا که پس از اتفاقات پیاپی که رونق بازار را به تعویق انداخت در هفتههای پیش رو و در اواخر اردیبهشت، ماه رمضان را در پیش داریم که در این برهه نیز قابلیت افزایش قیمت و بازگشت رونق بسیار پایین است و پیشبینی نمیشود.
مواجهههایی که در روزها، هفتهها و ماههای گذشته با بازار صورت میگیرد به نوعی مانند پیچیدن نسخههای مقطعی است چنانچه برای سه ماه آینده و با شروع تابستان مشکل بیآبی و کمآبی را در پیش رو داریم که باعث کاهش تولید میشود، همچنین کارخانهها نیاز به پول و نقدینگی بیشتری پیدا میکنند. اما موضوع دیگر در این شرایط مساله صادرات است، در این خصوص تولیدکنندگان تمایل خود را از دست دادهاند، چرا که اگر قرار باشد بازگشت سرمایه آنها با دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی صورت بگیرد، امکان تهیه مواد اولیه با همان قیمت برایشان مسجل و مطمئن نیست.
و اما یک سوال دیگر؛ سرچشمه اصلی رکود در بازار فولاد چیست و چگونه میتوان بازار را از رخوت نجات داده و دچار تحرک کرد؟ فعالان بازار در این برهه زمانی پاسخ این سوال را اینگونه میدهند که در شرایط کنونی اگر به کارخانهها ثابت شود که ورودی و خروجی دریافت دلار چه برای صادرات و چه درخصوص عرضه و تامین مواد اولیه، دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی خواهد بود، باید این اطمینان رخ دهد؛ اگر در ادامه، عرضهها نیز به همین شکل و منظم در بورس کالا ادامه پیدا کند، بازار دوباره به روند عادی خودش بازخواهد گشت.
ارسال نظر