مدیرعامل یک شرکت حملونقلی در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» مطرح کرد
۳ ابرچالش صنعت حملونقل
به اعتقاد کارشناسان از جمله مشکلات لجستیک در ایران شامل عدمانطباق قوانین گمرک و ترانزیت با قوانین مبارزه با قاچاق، بالا رفتن بیش از اندازه ریسک ترانزیت به دلیل وجود برخی مفاد قوانین مبارزه با قاچاقکالا، دریافت مالیات بر درآمد شرکتهای ترانزیتی بینالمللی و مالیاتارزشافزوده قراردادهای بیمه ضمانتی این شرکتها، ضعف و مشکل در جذبکردن سرمایهگذاری برای توسعه و بهبود زیرساختهای ترانزیت داخلی و دهها چالش دیگر است. برای پیگیری چالشهای موجود در این صنعت به سراغ حسن دوست حقی، مدیرعامل شرکت حملونقل شتابان شمال، رفتیم.
از نگاه شما، مهمترین چالش این صنعت درحالحاضر چیست؟
چالشهای این حوزه را میتوان به سه دسته تقسیم کرد. اولین موضوع مهم، همچنان نبود زیرساخت یکپارچه در مسائل راهبردی کلان کشور در حوزه لجستیک است که فعالان این صنعت بارها به آن اشاره کردهاند. بعد دوم، اختلاف فاحش سطح استفاده از تکنولوژی در حوزههای لجستیکی است. این موضوع مانع از چابکی سازمانهای لجستیکی ما در مقایسه با سایر کشورها شده است.
و اما بعد سوم، قوانینی حمایتی است که در راستای توسعه لجستیک کشور وضع نشدهاند. این قوانین از یک طرف به دلیل جدابودن و عدمیکپارچگی محدودیت ایجادکردهاند و از طرف دیگر با یک سری قوانین روبهرو هستیم که این صنعت را روزبهروز ضعیفتر کردهاست.
شما بهنوعی به مبحث تعدد متولیان در حوزه حملونقل اشاره کردید. از نگاه بعضی از صاحبنظران، وجود همین صاحبان تعدد صنعت حملونقل را ضعیفتر کرده است. راهحل این مساله چیست؟ و آیا شما پیشنهادهایی برای این موضوع دارید؟وقتی کشورهای اطراف و منطقه را بررسی میکنیم، مشاهده میکنیم برخی از کشورها وزارت لجستیک دارند؛ بهعنوان مثال، شما کشور مالزی را نگاه کنید که طی سالهای اخیر چه سهمی از حملونقل جهانی را دارد و قبلا چه سهمی داشت و چه روندمثبتی را طی کرده است.
امروزه شاهد ایفای نقش شرکتهای ۴PL و ۳PL در سطح جهان هستیم، درحالیکه ما در این همایش تازه توانستهایم در خصوص صدور مجوز شرکتهای ۳PL در ایران به نتایج اولیه برسیم. بر اساس تفاهمهای صورتگرفته انجمن پخش امکان صدور مجوز ۳PL را از این به بعد خواهد داشت و این موضوع اگرچه اتفاق مثبتی به شمار میرود اما نشاندهنده اختلاف فاحش میان صنعت لجستیک در کشور ما با سایر کشورهای جهان و حتی منطقه است. موضوع دیگر اینکه متاسفانه در برخی از رویکردها بهجای سیاستگذاری و نظارت، شاهد تصمیمات عملیاتی از سمت سازمانهای مربوطه هستیم که نشانگر این مساله است که فعالان این صنعت بهعنوان تصمیمساز، نقش موثری در سیاستگذاریهای کلان ندارند. مساله مهم بعدی، کمبود سرمایه انسانی در صنعت و عدمسیاستگذاری لازم برای نگهداشت نیروهای موجود است.
یعنی از نگاه شما در حوزه حملونقل هم ما هم شاهد مهاجرت نیروهای انسانی هستیم؟
دقیقا، هماکنون در حوزه فعالیت بنده، تقریبا سالانه با مهاجرت بالایی روبهرو هستیم که قطعا این موضوع در حملونقلچالش بزرگی تلقی میشود. بههرحال supply chain یک صنعت بسیار بزرگ است. بهعنوان مثال؛ در آمارها عنوانشده ۸درصد GDP کشور مربوط به صنعت «پخش» و ۱۰درصد نیز مربوط به «حملونقل» است. قطعا این صنعت لجستیکی دارای متخصصهای بزرگ و خبره است و اگر حمایتی از آنها صورت نگیرد به سمت کشورهای دیگر سوق داده خواهند شد.
به نظر شما تحریم بیشتر باعثشده صنعت دچار آسیب شود یا ضعف مدیریت بخشهای مختلف دولتی که در مورد این موضوع تصمیمگیری میکنند؟
همه این موضوعات عدمیکپارچگی است. یک نکته همیشه باید یادمان باشد، اینکه سازمانهای دولتی زمانیکه میخواهند یک موضوع را regulize کنند، باید این کار را از دو بخش سیاستگذاری و نظارت انجام دهند. ما در بسیاری از کارها میبینیم بخش اجرا را هم وارد معرکه کردند و این بخش که باید تمام توان را در حوزه فعالیت خود متمرکز کند وارد حاشیه میشود. البته خصوصیسازی تا حدی انجام شدهاست، ولی در واقعیت نهادهای حاکمیتی بهجای نگاه راهبردی و نظارتی بعضی مواقع در اجرا وارد میشوند که این موصوع را میتوان یک ابرمانع در این صنعت دانست.