مهاجرت رانندگان
تقریبا ۹۰درصد خودروهای ناوگان کشور، خودمالک است و در زمانهایی که کشور در وضعیت خاصی قرار میگیرد و مثلا نیاز به حمل محمولههای سنگین یا کمکرسانی در بحران و... وجود دارد، مدیریت خودروهای خودمالک، چالشهای فراوانی به همراه دارد. البته باتوجه به اینکه استراتژی سازمان حملونقل کشور، حرکت به سمت ایجاد شرکتهای بزرگمقیاس است، شاید این چالش و معضل در آینده حل شود. موضوع دیگری که دغدغه خود من نیز هست و در آینده به معضلی جدی تبدیل خواهد شد، مساله رانندگان است.
متاسفانه بسیاری از رانندگان باتوجه به شرایط شغلی که در خارج از کشور وجود دارد، مهاجرت کردهاند و از سوی دیگر، ورودی راننده جدید به این صنعت کمتر از گذشته است. هرچه جلوتر میرویم دامنه این مشکل افزایش مییابد؛ از آنجا که سن بازنشستگی تعدادی از رانندهها فرارسیده و به زودی از این چرخه کنار میروند، یکی از معضلاتی که درآینده با آن مواجه خواهیم شد، کمبود راننده است و چنانچه در خصوص فرهنگسازی برای ورود افراد جدید به این شغل از یکسو و حل مشکلات رانندگان فعلی از سوی دیگر برنامهریزی نشود، کمبود نیروی انسانی در این بخش، کشور را با مشکلات زیادی روبهرو خواهد کرد. در این زمینه هم دولت و هم شرکتهای خصوصی باید در خصوص رفاه، اختصاص امکانات ویژه برای رانندگان، بهبود درآمد آنان، بهبود زیرساختهای شغلی این قشر و... اقدام کنند و انگیزه شغلی برای ورود افراد جدید به این حرفه را بهبود بخشند، همچنین زمینه ماندگاری نیروهای فعلی را ایجاد کنند. از سوی دیگر موضوع پذیرش نیروهای جدید باید به صورت ویژه مورد توجه قرار گیرد.
در واقع اگر این اتفاق رخ ندهد، علاوه بر خودروهای فرسوده، در نیروی انسانی و رانندگان هم فرسودگی جدی خواهیم داشت که این شرایط، قطعا به دو چالش بزرگ بر سر راه صنعت و اقتصاد کشور تبدیل خواهد شد. بهویژه که نمیتوان از کشورهای اطراف و کشورهای دیگر نیز پذیرش داشت، چون این کشورها نیز در حال حاضر کمبود راننده دارند و نیروهای کشور ما را جذب میکنند! اعتقاد شخصی من این است که رانندگی بهویژه رانندگی در جاده و به صورت تخصصیتر در صنعت حملونقل، شغلی بسیار حرفهای و تخصصی است.
نباید آن را به چشم شغل دوم یا شغلی برای کسانی که حرفه دیگری ندارند، نگاه کرد. رانندگی، شغلی است که عشق و علاقه ویژهای باید در آن وجود داشته باشد و همچنین تخصص و مهارت ویژهای میطلبد تا یک راننده بتواند از شمالیترین تا جنوبیترین جادههای کشور را طی کند. برخی رانندگانِ بینالمللی به چند زبان دنیا مسلط هستند و از لحاظ فنی کاملا تسلط دارند، مسیرهای مختلف بینالمللی و فرهنگهای گوناگون را میشناسند و قادر هستند از یک سمت کره زمین به سمت دیگر آن سفر کنند؛ بنابراین اگر به عمق این شغل نگاه کنیم، میبینیم این افراد دستکمی از خلبان و کاپیتان کشتی ندارند. رانندگی شغل بسیار شریفی است و باید اهمیت داده شود. ما در هلدینگ لجستیک دکا شعار «رانندگی و برازندگی» را توسعه دادهایم و تلاش میکنیم با اقدامات مختلف این فرهنگ را ایجاد کنیم که رانندگی مانند همه مشاغل اهمیت و جایگاه بالایی دارد. همانطور که اگر به مشاغل دیگر اهمیت داده نشود با مشکل نیروی انسانی مواجه میشویم، باید به نیروی انسانی شاغل در این بخش هم اهمیتی ویژه داد. بهویژه آنکه رانندگی شغلی کاملا مبتنی بر تجربه است.
اگر کسی بخواهد پزشک شود، مسیر آموزشی مشخصی دارد اما رانندگی به این صورت نیست؛ موضوعات آکادمیک زیادی در این زمینه وجود ندارد و راننده تا کسب تجربه نکند، نمیتواند حرفهای شود. بر اساس تجربه شخصی من، رانندههای ایرانی واقعا افرادی خستگیناپذیرند و این یکی از وجه تمایز آنهاست. از لحاظ نوع تجربه، دانش فنی و تخصص رانندگی، متفاوت هستند و باید قدر آنها را دانست. از نگرانیهای ما در آینده بحث کمبود راننده است. مجموعههای بخش خصوصی هریک باید به سهم خود، در زمینه توسعه نیروی انسانی و فرهنگسازی رانندگان ورود کنند. در هلدینگ دکا باتوجه به اختصاص ناوگان ملکی، بهبود زیرساختها و سرمایهگذاریهایی که انجام دادیم، هم در مسائل آموزشی و هم مباحث درآمدی و فرهنگی رانندگان، به سهم خود در این زمینه تلاش کردهایم. شاید در بلندمدت حمایت خاصی نشویم، اما این امر را وظیفه خود میدانیم چراکه فقدان نیروی انسانی متخصص در بخش رانندگان، موضوعی است که تمام زیرساختها و سرمایهگذاری صنعت حملونقل را با مشکل مواجه خواهد کرد و از آنجا که صنعت حملونقل، زیرساختی بنیادین برای همه صنایع کشور است، بحران در این بخش به معنای بحران در کل اقتصاد کشور به حساب میآید.