هیچ بستهبندی جادویی وجود ندارد؛ شرکتها در حوزه بستهبندی به چه نکاتی باید توجه کنند؟
پلاستیک یا کاغذ؟ سوال بزرگ صنعت بستهبندی
با توجه به اینکه پایداری دیگر یک گزینه نیست، بلکه یک ضرورت است، (پایداری) باید جزء لاینفک طراحی بستهبندی شود. اذعان به نیاز به پایداری یک موضوع است و درک چگونگی دستیابی به آن موضوع دیگری است. در طول دو دهه گذشته، برندها و مصرفکنندگان خواستار بستهبندی پایدارتر شدهاند. اما پایداری یک موضوع پیچیده است. برای برخی، قابلیت بازیافت را مطرح میکند، برای برخی دیگر، تعهد به کاهش انتشار کربن و مبارزه با تغییرات آب و هوا در اولویت است. اما بیشتر آنها در این مورد موافق هستند: پلاستیکهای یکبار مصرف واجد شرایط نیستند. با توجه به بستهبندی، پلاستیک اغلب به عنوان عامل مضر در نظر گرفته میشود و تقریبا به طور پیشفرض، کاغذ اغلب به عنوان قهرمان انتخاب میشود - یک ماده «سبز و تجدیدپذیر». اما این همه واقعیت نیست و واقعیت پیچیدهتر است. نگرانی در مورد جنگلزدایی و قابلیت بازیافت همچنین موانع و پوششهای مورد استفاده در بستهبندیهای کاغذی به این معنی است که کاغذ همیشه گزینه خوبی نیست. به عنوان یک ماده اولیه بستهبندی، کاغذ خاصیت عایقپذیری به صورت کلی ندارد. از این رو، بستهبندی کاغذی به قابلیتهای بیشتری نیاز دارد، به عنوان مثال با افزودن پوششهای عایق در کاغذسازی که همین آستر پلاستیکی بسیار نازکی است که در بازیافتها به سختی جدا میشود؛ میتوان اقداماتی کرد. گاهی اوقات چالشها و محدودیتهای اصلی، ناشی از وضعیت موجود و تلاش کافی برای تغییر بستهبندی فعلی و ماشینآلات مرتبط است و دقیقا به همین دلیل است که تغییر از پلاستیک به کاغذ چیزی بیش از یک تغییر ماده اولیه است و تولیدکنندگان بستهبندی را وادار میکند تا به دنبال راهی برای پر کردن شکاف و رسیدن به همان ویژگیهای مورد نظر عملکردی باشند.
تهدید زیستمحیطی ناشی از بستهبندیهای پلاستیکی به خوبی شناخته شده است. مطبوعات و گروههای زیستمحیطی مدتهاست که بر خطرات محصولات پلاستیکی، از تاثیر منفی آنها بر روی کره زمین گرفته تا تخریب بسیاری از اکوسیستمها تاکید کردهاند. در مقابل، کاغذ اغلب به عنوان جایگزین پایدار و سازگار با محیطزیست در نظر گرفته میشود. حتی با وجودی که کاغذ حدود ۲۶درصد از کل زبالههای محلهای دفن زباله را تشکیل میدهد. کاهش مقدار مواد بستهبندی مورد استفاده برای حملونقل و نگهداری کالاها یکی از اهداف کلیدی جنبش بستهبندی پایدار است. با این حال، کاهش مواد بستهبندی بدون مراقبت کافی میتواند عواقب ناخواستهای داشته باشد. برخی از تکنیکهای بستهبندی که سعی در مبادله یک ماده با ماده دیگر دارند، نمیتوانند قبل از شناسایی مواد بستهبندی مناسب به کار گرفته شوند. خریداران معتقدند کاغذ پایدارترین گزینه است. در واقع، نظرسنجیها اخیرا تعداد کسانی که این دیدگاه را دارند تا ۶۰درصد اعلام کرده است. اما در حقیقت، مقادیر انبوه چوب موردنیاز در تولید، به این واقعیت افزوده میشود که بازیافت مواد بدون مشکل نیست، به این معنی که انتخاب بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که انتظار میرود. واقعیت تلخ این است که جایگزینی ۴۰۰ میلیون تن پلاستیک با مواد زیستی غیرممکن است. مقیاس مصرف پلاستیک نیازمند رویکرد بسیار جامعتری است که فراتر از تعویض یک ماده با ماده دیگر است. شکی نیست که کاغذ سود قابلتوجهی از مقابله با پلاستیک داشته است. ارقام بهدست آمده نشان میدهد که بستهبندی کاغذ و مقوا بیشترین سهم را در بازار بستهبندی مواد غذایی امروز به خود اختصاص داده است که از ۴۹درصد در سال ۲۰۱۸ به ۵۴درصد برآوردشده در سال ۲۰۲۲ افزایش یافته است. به گفته سایر پیشبینیکنندگان، جایگزینی پلاستیک با محلولهای مبتنی بر فیبر به سرعت خود ادامه خواهد داد. اما اینکه آیا این نوع بستهبندی «پایدارتر» است یا خیر، مشخص نیست. و با وجود آمار حیرتانگیز ۴۰درصد پلاستیک و ۵۰درصد از کل کاغذی که برای تولید بستهبندی در اتحادیه اروپا استفاده میشود، دیگر فرصتی برای از دست دادن در فعال کردن انتقال به سمت بستهبندی قابل استفاده مجدد نداریم.
هیچ بستهبندی جادویی وجود ندارد
در حالی که مواد دوستدار محیطزیست مسیر امیدوارکنندهای را ارائه میدهند، ما باید به مسالهای بزرگتر بپردازیم: کاهش مصرف. هم پلاستیک و هم کاغذ نقش مهمی در آینده دارند. پلاستیکها کارآیی و تطبیقپذیری بالایی دارند. کاغذ در قابلیت بازیافت به عنوان یک ماده خام تجدیدپذیر با زیرساخت بازیافت گسترده و کارآمد در سطح جهانی برتری دارد. تا زمانی که انسانها مایل به جابهجایی و نگهداری اشیا هستند، به بستهبندی بیشتر و بهتری نیاز دارند. قابلیت بازیافت، ردپای کربن، استفاده از مواد شیمیایی، پذیرش مصرفکننده و موارد دیگر باید در انتخاب بستهبندی لحاظ شوند. هیچ بستهبندی جادویی وجود ندارد. اما این باعث نمیشود که روایت ساده در مورد بستهبندی یکبار مصرف با سرعت به همان اندازه پیشرفت کند. از آنجا که ظرفیت پلاستیک پر شده است، برندها سریع به سمت مواد دیگر حرکت کردهاند. آلومینیوم، فیبر، مواد کمپوستپذیر و سایر مواد جدید همگی از مزایای آن بهرهمند شدهایم. تولیدکنندگان سوسیس و کالباس به سمت سینیهای مقوایی رفتهاند. نوشیدنیها در بطریهای کاغذی عرضه میشوند و شیر از بطریهای پلاستیکی (قابل بازیافت) به کارتنهای (بازیافت سختتر) منتقل شده است. این موضوع که آیا اینها حرکتهای روبه جلویی هستند که توسط بازاریابی هدایت میشوند یا تصمیماتی با نیت خوب اما در نهایت ضعیف با پیامدهای ناخواسته، میتوانند تا بینهایت مورد بحث قرار گیرند. قیمت بالاتر گزینه سبزتر اغلب به دلیل فقدان شبکههای عرضه و رویههای تولید به خوبی تثبیت شده و نبود صرفهجویی در مقیاس در ابتدا بالاتر است. با این حال، با گذشت زمان و وقوع نوآوری، بستهبندی پایدارتر جایگزینی کمهزینه خواهد بود.
برای اینکه مواد قابل ردیابی باشند، هر استراتژی چرخهای باید موفقیتآمیز باشد. اگر میخواهند استراتژی ردیابی را ایجاد کنند که روشهای چرخهای را ترویج میکند، شرکتها باید روی آموزش تمرکز کنند. آنها باید مطمئن شوند که در مورد این بخش آموزش میبینند و پویایی آن را درک میکنند. آنها همچنین باید همکاریهای معنادار و جاهطلبیهای واقعبینانه را انتخاب کنند. آنها باید در حین حرکت توجه خود را به آموزش معطوف کنند. اولویتبندی دادهها و انتخاب فناوری مناسب نیز برای موفقیت استراتژی بسیار مهم است. بر اساس گزارش بانک جهانی، انتظار میرود تولید زباله شهری جهانی از ۰۱/ ۲ میلیارد متریک تن در سال ۲۰۱۶ به ۴۰/ ۳ میلیارد متریک تن تا سال ۲۰۵۰ افزایش یابد. و هیچ راهحل طلایی وجود ندارد. این در مورد تغییر از یک سبک زندگی یکبار مصرف به سبک دیگر نیست، بلکه در عوض تغییر رفتار ما برای ایجاد تعادل بین راحتی و پایداری و درخواست از صنعت و دولتها برای همکاری با یکدیگر برای ارائه بهترین راهحلهای زیست محیطی است.
پایداری آشفته است. پایداری پیچیده و به دور از ایدهآل است. وقتی صحبت از پایداری میشود، باید بگوییم که ما جواب واضحی نداریم اینکه آیا ما بهترین انتخاب را در یک زمان معین انجام میدهیم یا رویکردی شفافتر و گاهی آسیبپذیرتر را اتخاذ میکنیم.