راه نجات با «ایده ایران»
براین اساس ایران باید با ۴ کشور افغانستان، ترکمنستان، تاجیکستان و ازبکستان وارد گفتوگو و تعامل منطقهای شود و در این محور برای خود و ۴ کشور همسایه، منافع مشترک تعریف کند. عباس آخوندی، وزیر پیشین راهوشهرسازی در گفتوگو با «اکوایران» به بررسی تحولات منطقه و نیز سیاست ایران در دوران پساترامپ پرداخت. او در ارتباط با این موضوع که نتیجه انتخابات آمریکا و روی کارآمدن بایدن چه تاثیری در آرایش قدرتهای منطقهای دارد، بیان کرد که قطعا نتیجه این انتخابات و پیروزی دموکراتها در سرنوشت سیاسی جهان موثر خواهد بود. درحالحاضر نمیتوان از برندههای قطعی نتیجه این انتخابات حرفی زد؛ ولی بازندههای این انتخابات مشخص هستند. بهطور کلی جریانهای افراطی و تندرو در اسرائیل (بهطور مشخص نتانیاهو)، کشورهای عربستان، امارات و تا حدودی ترکیه و همچنین متحدان ترامپ در منطقه بازندگان اصلی این پدیده در آمریکا هستند.
جابهجایی از رویکرد سخت به نرم
این صاحبنظر اقتصادی صحبتهای خود را با محور تاثیرگذاری تغییرات اتفاق افتاده در سطح منطقه و جهان بر تجارت خارجی منطقه خاورمیانه ادامه داد. او بیان کرد که درحالحاضر موضوعی که اتفاق افتاده این است که رویکرد سیاست متکی به قدرت سخت به سمت قدرت نرم جابهجا شده است. با تحولات مذکور اینکه تصور کنیم منافع استراتژیک آمریکا جابهجا میشود، به هیچ عنوان درست نیست. اما چیزی که میتوان گفت این است که در ادامه سیاست به کارگیری قدرت از سوی آمریکا متفاوت خواهد بود. در زمان ریاستجمهوری ترامپ، آمریکا با خیلی کشورها در آستانه جنگ قرار داشت؛ جنگ تجاری با چین، جنگ تجاری با اروپا، جنگ تجاری و اقتصادی با ایران و تمام جهان از جمله این موارد بودند. دلیل آن هم به این خاطر بود که در زمان او، زبان سیاست خارجه آمریکا، قدرت سخت بود. حال با روی کارآمدن بایدن این تصور نداریم که او به فکر تامین منافع سایر کشورها از جمله کشور ما باشد؛ چون بهطور کلی، بهدنبال حفظ منافع آمریکا خواهد بود؛ ولی آنچه مشخص است این است که زبان سیاست خارجه آمریکا، قدرت نرم خواهد بود.
ضرورت ایده ایران
آخوندی در بخش دیگر صحبتهای خود به این موضوع پرداخت که باید در این فرصت مذکور به نوعی موافقتنامههای منطقهای را تعریف کنیم و در اصطلاح به سیاست منطقهای برگردیم. او افزود در عصر فعلی ما با پدیدههای فراملی در عرصههای سیاست، اقتصاد و حتی مالی روبهرو هستیم. این شرایط اقتضای خود را دارد و منطق کار فراملی را میطلبد. در عصر کنونی، کنشهای منطقهای تاثیرات بیشتری دارد و برای کشورهای عضو منفعت بیشتری دارد. بهعنوان نمونه امنیت دیگر بحث ملی نیست و به بحثی منطقهای و فراملی تبدیل شده است. در جهانی که اندازه اقتصاد، سیاست و امنیت فراملی شده باید بهدنبال ترتیبات فراملی و منطقهای رفت. اکثر تهدیدهای موجود در کشورهای همسایه بهدلیل فقدان بحث تعریف مناسبات فراملی با کشورهای دیگر است. در جهانی که قدرت در قدرتهای منطقهای و نه ملی توزیع میشود، قدرتهای ملی هر روز ضعیفتر و محدودتر میشوند؛ چون اندازه بازی در عصر کنونی فراملی شده است. در این وضعیت باید ترتیبات و مناسباتی طبیعی و نه ساختگی فراهم شود. به عبارت دیگر این مناسبات ریشه تاریخی و تمدنی داشته باشند و در عین حال بهروزرسانی شود. نکتهای که طبق نظر او باید به آن توجه کرد این است که بحث مدرن کردن این مناسبات به معنای انقطاع از تاریخ نیست.
آخوندی اضافه کرد این ایده همچنین بیان میکند که سیاست ما باید فراملی باشد و باید در حوزه تمدنی فعالیت کنیم. به این منظور در ابتدا باید مبنایی برای تعریف منافع مشترک، درک مشترک، فرهنگ مشترک، معرفت و نیز کنش مشترک تدوین شود. مشکل کشور در عرصه سیاست این است که در عمل هیچ بحث مبتنی بر منافع مشترک با کشورهای دیگر وجود ندارد. درست است که در ظاهر حرف ملیگرایی از سوی مقامات مسوول زده نمیشود اما در باطن تمام اقداماتی که از سوی آنها انجام میشود در راستای ملیگرایی است. در این شرایط باید به این فکر باشیم که در چه زمینههایی میتوانیم با سایر کشورها، منافع مشترک تعریف کنیم.
این ایده یک تغییر رویکرد و استراتژی در عرصه سیاست است و به هیچ عنوان مطلب ساده ای نیست. اگر ما در عرصه سیاست به نتیجهای در مورد ایدههای فراملی و منطقهای نرسیم، در همین وضعیت عدم قطعیت و تعارض منطقهای باقی خواهیم ماند. برای عبور از شرایط مذکور اتخاذ رویکرد فراملی و منطقهای گریزناپذیر است.
واکاوی ایده ایران
این صاحبنظر اقتصادی با اشاره به اینکه ایده ایران منطق فراملی است که بهمنظور رهبری ایران در منطقه باید با تعامل و کنشگری ما در منطقه ایجاد شود، افزود براین اساس ایران باید با ۴ کشور افغانستان، ترکمنستان، تاجیکستان و ازبکستان وارد گفتوگو و تعامل منطقهای شود و در این محور برای خود و ۴ کشور همسایه، منافع مشترکی تعریف کند. آخوندی همچنین عنوان کرد در بحث تشکیل مفهوم منطقه در عصر جهانی شدن، نیاز به بستر فرهنگی، تاریخی، سیاسی و اقتصادی دارد. از آنجا که همواره در طول تاریخ ایران با کشورهای مذکور تعاملات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی داشته در نتیجه این پدیده لحظهای نیست که بعد از تفاهم تازه شروع شود، بلکه پدیده تاریخی محسوب میشود. بهطور کلی این پدیده با بحث قراردادهای اجتماعی که بین کشورهای مختلف به امضا میرسد، فرق دارد.
بهدلیل داشتن بستر تاریخی به هیچ عنوان بحث ایده ایران که با نام ایران همراه است، باعث دافعه نمیشود. این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه ایران در موقعیت با اهمیت در منطقه و جهان قرار دارد بیان کرد که ایران چهارراه جهان است و تمام ملتها در این چهارراه منفعت دارند. همچنین موقعیت ژئوپلیتیکی در منطقه دارد؛ به نحوی که هم ستون فقرات جاده ابریشم را تشکیل میدهد و هم اینکه اتصال بسیاری از کشورهای آسیایی به دریا از طریق ایران میسر است. از اینرو هر اتفاقی در منطقه رخ بدهد به ایران ربط پیدا میکند. در نتیجه در بحث ایده ایران صرفا بحث فرهنگی نیست و ابعاد سیاست، امنیت، اقتصاد و فرهنگ را هم شامل میشود.
این سیاستمدار در ادامه سخنان خود به این موضوع پرداخت که نباید به این ایده به دیده ناسیونالیستی نگاه شود. همچنین برای تحقق این ایده، نباید صرفا در حوزه فرهنگی خودمان کار کنیم و حس منفعت مشترک برای سایر کشورها ایجاد کنیم. گرچه ممکن است با این کشورها تعارض منافع داشته باشیم؛ اما در کل هنر سیاستگذار، مدیریت تعارض منافع و ایجاد حس مشترک همکاری با آنها است. ولی درحالحاضر آنچه در عمل در سیاست کشور رخ داده این است که تعامل و ارتباط محسوس با کشورها نداریم و ارتباطات در حد لبخندهای ظاهری دیپلماتیک است.