تجارب موفق جهانی
از کارکردهای اصلی این انجمنها، اقدام به جذب نیروهای باتجربه و کاردان و ترویج راه و رسمهای جدید و بهتر بین اعضای خود و تربیت مناسب نیروهای مستعد و جوان است. آنها همچنین مبدع و پیشنهاددهنده روالها و عادات کاری مناسب برای گسترش علم و پژوهش بین اعضا و بقیه جامعه بودهاند، به نحوی که بتوانند به مکانی برای نهادسازی و نهادینهکردن کارها و سیاستهای خوب تبدیل شوند. انجمن اقتصاددانان ایران هم جدای از این موارد نبوده و اگرچه سنت ثبت و مستند کردن خاطرات و تجربیات گذشتگان و تاریخ شفاهی و کتبی کمتر وجود دارد تا بدانیم این انجمن دقیقا با چه افکاری و چگونه شکل گرفت، اما قطعا بنیانگذاران آن همین نوع ایدهها را در سر داشتند که در اساسنامه آن مشهود است. اینک پس از چند سال ایستایی و رکود و رخوتی که بر تن انجمن نشسته است، ضرورت تام و تمام احساس میشود که با درس گرفتن از مسیر طی شده ۵۰ سال گذشته انجمن و تجدیدنظر در برخی بندهای اساسنامه حداکثر تلاش را به خرج دهیم تا این انجمن با پویندگی و بالندگی بیشتر در ایران قرن پانزدهم هجری شمسی به مسیر خود ادامه دهد. انجمن باید بتواند محل اتصال و گردهمایی انواع انشعابات و تقسیمبندیهای ایدئولوژیکی و عقیدتی و فکری باشد و آنها را آشتی دهد یا به وفاق و مدارا نزدیک سازد. انجمن میتواند پلی بین نظریه و عمل یعنی بین آنهایی که میدانند و آنهایی که اجرا میکنند باشد. انجمن را میتوان در حکم حلقه وصل بین دیدگاههای کارشناسی و نزدیک کردن آنها به هم دید و نیز محلی برای زایش و به دنیا آوردن دهها و حتی صدها موسسه و نهاد کارشناسی علمی در سطح استانها و شهرهای کشور که شاخ و برگ پیدا کرده و به اقصی نقاط کشور تسری یابند و سرانجام حتی هر کدام هویت مستقل و جداگانهای بیابند.
این انجمن میتواند محلی برای برگزاری مسابقات علمی و پژوهشی و اعطای جوایز و نشانها به دانشجو، پژوهشگرو اقتصاددان برتر و تراز اول که مشوق و انگیزه کارهای درست و خوب باشد، به نحوی که نیروهای مستعد و علاقهمند را شناسایی کند و پروبالشان را بگیرد و با دادن جایزه و تشویقهای مادی و معنوی آنها را به جامعه و کارفرمایان متقاضی معرفی کند. علاوه بر این به تولید و انتشار انواع گزارشهای علمی کارشناسی و حتی مورد استفاده فعالان اقتصادی و مردم عادی بپرازد و فرهنگهای واژگان تخصصی اقتصادی و مشابه آن را منتشر کند.
انجمن میتواند پلتفرم و سکویی برای اصلاحات اقتصادی ضروری باشد و باعث پشتیبانی از حرکتهای اصلاحی و اصلاحطلبان شود. محفلی برای بحثهای مفید و سازنده بین کارشناسان مختلف درباره هر چیزی باشد همچنین نقطه کانونی (Focal Point) برای اجماع رسیدن درباره مباحث چالشی و بحثانگیز سرنوشتساز مانند تعیین نرخ ارز، یارانه نقدی، مالیات و از این قبیل باشد.
انجمن میتواند انواع انشعابات و شاخههای تخصصی برای دیدن آینده ایران، مسیر توسعه کشور، حرکت در مرزهای دانش اقتصاد و... دهها حوزه اساسی و حیاتی دیگر را شکل دهد و محلی برای ترسیم چشمانداز اقتصادی کشور در چند دهه بعد باشد.
اما برای این کارها نیاز به منابع مالی از مسیر درست و بیشائبه است که میتوان از راههای گوناگون مانند حق عضویت گسترده، حق اشتراک، هدایا و کمکهای خصوصی و از این قبیل تامین کرد.
اما در نهایت و خانه آخر به این میرسیم که چنین انجمنی باید بتواند دائم و سال بهسال خود را بازبینی کرد و از نو تغییر دهد و لباس نو بر تن و پوستاندازی کند و اینها نیازمند مدیریت حرفهای و متهور و دوراندیشی است،اما متاسفانه در چند دهه اخیر انجمن از وجود چنین نیروهایی محروم بوده است، به نحوی که از انجمن اینک جز نام چیزی باقی نمانده است.
آفت هر انجمنی غلبه نفع شخصی بر خیر عامه است، به این منظور باید توافق و پیمانی امضا شود تا همه اعضای حال و آینده انجمن را به هم گره بزند. محور این توافق هم اشتیاق برای ساختن ایرانی آباد و منتفع ساختن «همه» باشد به نحوی که ایران را مکانی بهتر برای زندگی کردن بسازد.