دردهای اقتصاد انرژی

در دولت سیزدهم بنا بر مشاهدات انجام‌شده تا خردادماه سال ۱۴۰۳، ۹‌هزار و ۳۶۴مگاوات به ظرفیت تولید برق کشور اضافه شده است. در دولت‌‌‌های هفتم و هشتم ۶۰درصد، در دولت‌‌‌های نهم و دهم ۶۸‌درصد و در دولت‌‌‌های یازدهم و دوازدهم تنها ۲۳‌درصد به ظرفیت تولید برق کشور نسبت به ابتدای هر دولت افزوده شد. در بخش اتلاف، حدود ۲ تا ۵‌درصد در خطوط انتقال، ۲‌درصد در حین تبدیل از خط انتقال به توزیع و حدود ۴ تا ۶‌‌‌‌درصد انرژی برق در حین توزیع از بین می‌رود. در واقع، میانگین تلفات برق بین نیروگاه و مصرف‌کنندگان نهایی بین ۸ تا ۱۵‌‌‌درصد است، این امر در صورتی است که در ۱۵سال گذشته، رشد سالانه پیک مصرف برق به‌طور متوسط نزدیک به ۵‌درصد بوده است. در سال آینده با ناترازی بیش از ۱۵‌هزار مگاواتی برق روبه‌‌‌رو خواهیم بود و مهم‌ترین دلیل ناترازی انرژی برق در کشور، بی‌توجهی به اقتصاد انرژی و برخورد دستوری با آن است.

هزینه احداث هر نیروگاه سیکل ترکیبی با فرض ۵۰۰مگاوات ظرفیت، حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰میلیون یورو است و بر این اساس احداث ۳۰نیروگاه متمرکز برای رفع ناترازی ۱۵‌هزار مگاواتی فعلی، حدود ۸ تا ۹میلیارد یورو هزینه به همراه خواهد داشت. سرمایه‌گذاری در بخش نیروگاهی باید به شیوه‌‌‌ای دنبال شود که فعالیت در این عرصه برای بخش خصوصی از جذابیت کافی برخوردار شود. در حال حاضر سوخت نیروگاه‌‌‌های حرارتی کشور با قیمت واقعی محاسبه نمی‌شود، در نتیجه این‌‌‌گونه تصور می‌شود که انرژی تولیدی ارزش ندارد؛ بنابراین ارزان هم فروخته می‌شود. یعنی در عمل ۳۰‌‌‌میلیارد دلار انرژی که به نیروگاه‌‌‌های برق داده می‌شود، هدر می‌رود. قیمت تمام‌شده برق با سوخت نیروگاهی، در سال ۱۴۰۰ برابر با ۲۱۵تومان برای هر کیلووات ساعت بوده است که شامل هزینه انتقال و توزیع برق هم می‌شود، اما متوسط نرخ فروش برق در این سال ۱۴۷تومان بوده است که از اختلاف قیمت خرید و فروش و یارانه ۶۸تومانی در هر کیلووات ساعت مصرف برق حکایت دارد و با توجه به کل فروش داخلی برق به میزان ۳۰۶میلیارد کیلووات ساعت در آن سال، بیش از ۲۰‌هزار میلیارد تومان یارانه به بخش برق کشور تعلق گرفته است و این مهم در صورتی است که در بسیاری از کشور‌‌‌های اروپایی با هدف کاهش مصرف برق، تعرفه‌‌‌ها تا ۸۰سنت افزایش یافته است.

به‌منظور گذر از این فاجعه که گریبانگیر بخش‌‌‌های صنعتی (بالادستی، میان‌دستی و پایین‌دستی) و خانگی (مسکونی، تجاری و اداری) ماست، باید در امر فرهنگ‌سازی مصرف بهینه در بخش خانگی و بهینه‌سازی فرآیندی و تجهیزاتی در بخش صنعتی (نیروگاه‌‌‌های حرارتی و متمرکز) بیش از پیش تلاش و همت داشت. نیروگاه‌‌‌های پراکنده یکی از ظرفیت‌‌‌های بالقوه در افزایش ظرفیت تولید برق و حفظ پایداری شبکه و ولتاژ برق هستند که با توجه سرعت بالای احداث و راه‌‌‌اندازی از جمله راهکارهای مناسب برای رفع ناترازی شبکه سراسری محسوب می‌شود. برای مثال، ۲میلیون خانه در آلمان مجهز به پنل‌‌‌های خورشیدی است، ولی متاسفانه در کشورمان این عدد ناچیز است. در سطح کلان حوزه انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر، امکان و پتانسیل ایجاد ظرفیت ۱۴میلیون نفر اشتغال‌زایی به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم پیش‌بینی شده است. سهم ظرفیت برق تجدیدپذیر در ایران ۱.۳‌درصد و سهم انرژی برق تجدید‌پذیر ۰.۵۵‌درصد است، اما ۳۰‌درصد از کل برق تولیدشده در جهان در سال ۲۰۲۲ از منابع تجدید‌پذیر بوده است.